بایگانی برچسب: ریشه ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل « از صددینار دویم محروم است »

سایت بدون – در قدیم سواد دارها کم بودند ، برای همین مردم برای نوشتن سند و نامه به کاتب ها مراجعه می کردند،بعضی از این کاتب ها بسیار بدخط بودند .روزی دوتا از این کاتب های بدخط کنار هم نشسته بودند ، اولی گفت :«من این قدر خطم بد است که صد دینار برای نوشتن می گیرم و صد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آیینه اش را گم کرده است …»

سایت بدون – آیینه باعث می شود که انسان خودش را بهتر بشناسد و به همین خاطر عیبی که خودش را دارد در دیگران جستجو و برملا نکند ،یعنی فردی داری صورتی نازیبا یا سیرتی زشت به دیگران انگ می زند بی آن که بداند خودش هم آن عیب را چه بسا بزرگتر دارد ، آن جاست که می گویند:«آیینه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«پیه گرگ به خودش مالیده است»

سایت بدون – این ضرب المثل ریشه در یک خرافات بسیار قدیمی دارد، در قدیم می گفتند اگر کسی پیه گرگ به خودش بمالد ، تنها می ماند و همه از او دوری می کنند ، شاید هم دلیل آن این است که کسی اگر که پیه یا چربی گرگ به خودش بمالد ، بوی گرگ می گیرد و بوی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «باج به شغاد نمی دهد»

سایت بدون- زال دو پسر داشت ، یکی رستم بود که پهلوان بزرگی شد و نماد حماسه در میان ایرانیان ، پسردو زال شغاد بود ، کسی که در پیش گویی ها گفته شده بود که آدم بد و فاسدی می شود ، شغاد بزرگ شد و تبدیل به پهلوانی شد .او از طرف پدر به کابل رفت تا با …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« اگر بد روضه خواندم ، گریه نکن»

سایت بدون -این ضرب المثل معنای بسیار ساده ای دارد می خواهد بگوید پیش داوری نکن ، بگذار کار را انجام بدهم ، آن وقت در مورد من تصمیم بگیر، این که من از قبل پیش فرض هایی داشته باشیم و بر اساس این پیش فرض ها قضاوت کنیم باعث می شود که قضاوت ما واقعی نباشد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«آن قدر مسجد شده که دولنگه گندم هم آسیاب نمی کند؟»

سایت بدون – این ضرب المثل یک داستان قدیمی دارد ، می گویند در دهی یک آسیای کهنه وجود داشت که کم کم رو به ویرانی گذاشته بود این آسیاب را خراب کردند و در جای آن مسجدی ساختند یک روز یک روستایی که از این تغییر بی خبر بود، دو کیسه گندم آورده بود تا آرد کند ، او …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «نشان می دهم یک من ماست ، چقدر کره می دهد»

سایت بدون – ماست از مشتقات شیر است ،از ماست هم کره می گیرند اما طریقه گرفتن ماست از کره بسیار مهم است ، آن قدر ماست را تکان می دهند تا از آن کره مرغوب خارج شود ، در قدیم که دستگاه نبود، ماست را در ظرف هایی می ریختند و آن قدر تکان می دادند تا به مقصود …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «همین جا خاکش کن»

سایت بدون – بهترین مخفیگاه برای هر چیزی خاک است ، اگر چیزی را دفن کنی دیگر هیچ کس به آن دسترسی ندارد مگر این که آدرس آن را بداند و همان نقطه را بکند ، وقتی که می خواهند توصیه به راز داری کنند می گویند که همین جا خاکش کن یعنی فقط من و تو بدانیم

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«نباید بدون گدار به آب زد»

سایت بدون – در گذشته که پل سازی تا این حد مرسوم نبود عبور از رودخانه برای خودش یک داستان داشت و باید برای آن کلی برنامه داشت ، مردمی که می خواست از آب یا رودخانه عبور کنند به دنبال گدار می گشتند، گدار محلی بود که سطخ زمین بالاتر بود به همین دلیل عمق آب کمتر بود ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کسی که از گرگ می ترسد، گوسفند نگه نمی دارد»

سایت بدون – در قدیم هر کس به اندازه گوسفندهایی که در آغل خود نگه می داشت مال دار و ثروتمند شناخته می شد چرا گوسفند به چندین و چند طریق از گوشت و شیر و پوست و … سود داشت اما خب گوسفند داشتن و گوسفند نگه داشتن آن قدر هم بی دردسر نبود ، نگه داشتن گوسفند می …

توضیحات بیشتر »