سایت بدون – پی معادل فارسی فوندانسیون است ، جایی در دل خاک که بار حاصل از ساختمان را به زمین منتقل می کند ، روی پی ساختمان ساخته می شود و دیگر دسترسی به آن ممکن نیست ، نقش ایوان را می توان درست کرد، اگر نمای ساختمان آسییب دید، اگر دیواری ترک خورد می توان همه آن ها …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: ضرب المثل
ریشه و داستان ضرب المثل « اگر با نگاه کردن می شد یاد گرفت سگ قصاب می شد»
سایت بدون – هیچ کس مثل سگ ها عاشق زیر نظر گرفتن حرکات قصاب ها نیستند ، آن ها به امید تکه گوشت یا آشغال گوشتی که بعد از این بریدن ها و ساتوری کردن ها حاصل می شود ، می توانند ساعت ها یک قصاب را تماشا کنند ، آیا پس از این همه تماشا باعث می شود که …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «حسابش با کرام الکاتبین است »
سایت بدون – این ضرب المثل برگرفته از بیت زیر از لسان الغیب است تو پنداری که بدگو رفت و جان برد/حسابش با کرام الکاتبین است کرام الکاتبین یا آن چه در واقع است کراما کاتبین ،فرشته ای است که اعمال ما را ثبت می کند ، فرشته هایی که بی اغماض خوبی ها و بدی های ما می نویسد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « نه هر آینه سازد سکندری داند »
سایت بدون – این ضرب المثل ریشه در یکی از غزل های زیبای حافظ دارد و این بیت طلایی که نه هر که چهره برافروخت دلبری داند/نه هر که آینه سازد سکندری داند در ادبیات فارسی آینه و اسکندر ،بسیار به هم مربوط می شوند ، در شرفنامه ، نظامی گنجوی اصولا ساخته شدن آینه را به اسکندر نسبت می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «نمک گیر شده است»
سایت بدون – یعقوب لیث صفاری پیش از این که سردار بزرگ ایرانی شود، دزد و راهزن بود ، دزدی ماهر که در همان زمان هم رگه هایی از جوانمردی را از خود نشان می دهد ، او روزی به زیر قصر حاکم سیستان «درهم بن نصر» تونلی کشید و از زیر زمین در حالی نگهبانان در محوطه قدم می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « کوه را با سوزن سنبیدن »
سایت بدون – سنبیدن در معنی یعنی خراش دادن و سوراخ کردن ، حالا شما تصور کنید که یک سوزن در دست گرفته اید و می خواهید در درون یک کوه یک سوراخ مثل تونل درست کنید ، خودتان چه می گویید؟ کار بی فایده و بی هوده کردن ایرانی ها در فرهنگ عامه خود ضرب المثل های زیادی در …
توضیحات بیشتر »داستان و ریشه ضرب المثل «جنگ زرگری میانجی نمی خواهد »
سایت بدون – در قدیم بازار زرگرها معمولا در یک جای شهر بود، جایی که طلا و جواهر فروش ها کنار هم قرار می گرفتند ، این طلا فروش ها معمولا با هم رابطه داشتند و بلد بودند چگونه می توان یک مشتری را در شرایطی قرار داد که حتما خرید کند ، به عنوان مثال کسی وارد مغازه ای …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «حالا چه کسی زنگوله را گردن گربه بیاندازد؟»
سایت بدون – یک گربه بی رحم و تیز چنگی بود که امان از موش ها بریده بود و تعداد بسیاری از آن ها صید کرده بود ، بقیه هم از دست او در امان نبودند و نمی توانستند از سوراخ خود بیرون بیایند ، یک روز موش ها دور هم نشستند تا ببینند برای نجات از دست او چه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«آب تو هونگ نکوفتم، زیرسبیلشو نروفتم »
سایت بدون – آب تو هونگ کوفتن را خودتان می دانید یعنی چه! هونگ همان هاون است و آب را به خاطر فرم مایع بودنش نمی توان کوفت یا به قولی خرد کرد، برای همین آب در هاون کوفتن معنای همان کار غیرممکن را می دهد ، خب زیر سبیل یک نفر را آب و جارو کردن هم غیر ممکن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل« وقتی ابره، همه جا ابره»
سایت بدون – هوای ابری نشانه ای از دلگیری است ، نشانه ای از دلتنگی است ، وقتی دلت می گیرد و حوصله هیج کاری نداشته باشی ، هیچ فرقی نمی کند که کجا باشی ، همه جا همین طور است ، درست مثل هوای ابری که همه جای شهر ابری می شود و انگار هیچ راه گریزی از آن …
توضیحات بیشتر »