بایگانی برچسب: ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل «حکم سیمرغ و کیمیا را دارد»

سایت بدون – کیمیا اکسیری است که به هر چیز و البته مس بزنی طلا می شود کیمیاگران کسانی بودند که همه عمر را بر سر این می گذاشتند که به این اکسیر یا کیمیا برسند و زندگی خود را تغییر دهند کیمیاگران شیمی دانان عصر قدیم بودند که همه عمر خود را بر سر چیز پیدانشدنی می گذاشتند سیمرغ …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «رفیق گرمابه و گلستان»

سایت بدون – این ضرب المثل از این بیت از حافظ گرفته شده است اگر رفیقِ شفیقی درست پیمان باش/حریفِ خانه و گرمابه و گلستان باش درباره این ضرب المثل باید چند نکته را در نظر داشته باشیم آدم وقتی به حمام یا گرمابه می رود، تمام ظاهر سازی های دنیوی را می شوید و همه نقص هایش عریان می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «از خر شیطان پایین آمدن»

سایت بدون – انسان اگر بر روی حیوانات چهارپا نظیر خر سوار می شود، انتظار دارد که مهار و کنترل آن را در دست داشته باشد و به جایی برود که جای درست و مقصد است اما خر شیطان، خری است که حرف گوش نمی دهد و هر کجا که دوست دارد می رود به اصطلاح شیطان در جلدش رفته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «اگر یخ بود، آب می شد»

سایت بدون – انسان وقتی خجالت می کشد نه تنها صورتش سرخ می شود بلکه درجه حرارت بدنش بالا می رود از طرفی درجه حرارت بالا موجب یخ شدن آب و تغییر شکل آن از جامد به مایع می شود در مجموع این ضرب المثل می خواهد بگوید، کاری تو کردی، آن قدر زشت و ناپسند است که شرمساری تو …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چاخان،پاخان»

سایت بدون – پاخان را می توان به صورت پاخوان در نظر گرفت که معنای حرف های پاسفره می دهد اما در واقع این کلمه فقط به دلیل خوش نوایی بعد از چاخان آمده است و نظیر ترکیباتی مثل سر مر، کتاب متاب، چیز میز و… است اما چاخان کلمه ای ترکی است به معنای دروغ و دروغ گویی این …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« شترگاو پلنگ»

سایت بدون – این اسمی است که به کنایه درباره زرافه به کار می برند به این معنا که او ترکیبی نا متعارف از سه حیوان است چرا که گردن و پا‌های درازش شبیه شتر است، سر و شاخ و بدن و سُم آن به گاو مانند است و رنگ پوستش نیز پلنگ را به خاطر می‌آورد. این اصطلاح برای توصیف هر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « اگر مرغی تخم بگذار، اگر خروسی بانگ بردار»

سایت بدون – جوجه ای که سر از تخم مرغ بیرون می آورد بعد از مدت کوتاهی معلوم می شود که به چه کار صاحبش می خورد یا ماده است و مرغ که برایش تخم مرغ می گذارد یا خروس است و نر که صبح ها آواز می خواند بالاخره یک کارآیی دارد این ضرب المثل زمانی به کار می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برایت تره هم خرد نمی کنم»

سایت بدون – از قدیم اصطلاحی وجود داشت که غیبت کردن را مترادف با سبزی خرد کردن یا سبزی پاک کردن می دانستند آن جایی که آدم ها دور هم می نشستند و سبزی پاک می کردند و آدم های خارج از جمع سوژه حرفشان می شد در میان سبزی ها تره با توجه به شکل ظاهری کمترین وقت را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « خروار نمک است و مثقال نمک»

سایت بدون – در فرهنگ عامه ایرانی نمک رابطه ای مستقیم با محبت کردن و مدیون شدن دارد نمک خوردن، نمک گیر شدن و … اصطلاحاتی است که بسیار مرسوم است در واقع حرمت نمک را نگه داشتن، یکی از نشانه های سپاس گذاری و معرفت است این ضرب المثل می خواهد بگوید که مهم نیست میزان محبت و لطف …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «تا آهن گرم است باید کوفت»

سایت بدون – اساس و پایه آهنگری همین است به آهن حرارت می دهند وقتی به نزدیکی ذوب شدن یا خود ذوب شدن رسید و حالت خمیری پیدا کرد به آن شکل می دهند و از آن اسباب و وسائل مورد نیاز را می سازند یک نوع شکل دادن به آهن داغ شده ، کوفتن آن است یعنی با یک …

توضیحات بیشتر »