بایگانی برچسب: ضرب المثل های ایرانی

ریشه و داستان ضرب المثل «کو گوش شنوا»

سایت بدون – این اصطلاح از یک شعر سید شرف الدین گیلانی با نام تخلصش یعنی نسیم شمال بیشتر معروف است آمده است نسیم شمال در این شعر انتقادی می گوید که در زمانه ما گله بسیار است اما کسی به آن توجه نمی کند ، مطلع آغازین این شعر عبارت است از تا چند کشی نعره که قانون خدا …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کافر همه را به کیش خود پندارد»

سایت بدون – ما دنیا را از دریچه خودمان می بینیم فکر می کنیم که دیگران هم وقایع از همان زاویه ای نگاه می کنند که ما می بینیم شما یک فرد دین باور و یک فرد بی دین را در نظر بگیرید دایره و تعریف اخلاق بین این دو متفاوت است برای فرد دین دار مفاهیمی مثل توحید و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « پاشنه آشیل»

سایت بدون – آشیل یکی از بزرگترین قهرمانان یونان باستان بود قهرمانی اسطوره ای که نامش با افسانه سرایی هومر جاودانه شده است آشیل رویینه تن بود مثل اسفندیار در ادبیات فارسی و شاهنامه فردوسی رویینه تن بودن یکی از آرزوهای قدیمی انسان است یعنی حالتی که هیچ تیری بر بدن کارگر نباشد در همه این افسانه ها منبع این …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «غش و ریسه رفتن»

سایت بدون- غش کردن که می دانید چیست؟ حالتی است که انسان از حال می رود ریسه رفتن همان معنی می دهد ریسه معنای طناب می شود و وقتی مثل طناب روی زمین ولو شدن را ریسه رفتن می گویند از این اصطلاح برای توصیف خنده بسیار شدید استفاده می کنند و معنای آن قدر قهقهه زدن است که انسان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از خجالت آب شدن»

سایت بدون- آدمی که خجالت می کشد ، عرق می کند و به تعبیری بخشی از بدن او تبدیل به آب می شود ما داستانی از بایزید بسطامی هم در این باره داریم روزی مریدی از حیا و شرم مسئله ای از «بایزید بسطامی» پرسید. شیخ جواب آن مسئله چنان موثر گفت که درویش آب گشت و روی زمین روان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « فواره چو بالا رود سرنگون شود»

سایت بدون – می گویند بین هارون الرشید و جعفر برمکی رفاقت زیادی برقرار بود یک روز این دو در باغ جعفر قدم می زدند روی یک درخت سیب های درشتی بود که چشمک می زد هارون هوس سیب کرد جعفر هر چه گشت چیزی پیدا نکرد که پایش را روی آن بگذارد تا دستش به سیب ها برسد هارون …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « یه پاپاسی تو جیبش نیست، می خواد شمس العماره را بخره»

سایت بدون – پاپاسی خردترین و بی ارزش ترین پول زمان خودش بود در واقع سکه ای به نام پشیز نیز در دوره ساسانی ضرب شده و سکه مسی یا برنزی کم ارزش و معادل فلوس یا پاپاسی بوده که در دوره اسلامی اطلاق کلی سکه‌های مسی بوده است و در اشعار شاعرانی مانند ناصرخسرو و فردوسی ذکر شده است …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « الکی خوش»

سایت – این اصطلاح در توصیف کسی به کار می رود که به شادی های کوچک قانع است و برای خوشحالی دلیل نمی خواهد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « چم و خم»

سایت بدون – چم معنی خمیده و منحنی می دهد خم هم معنی شکستگی می دهد جاده ها و مسیر همیشه جاده مسیر مستقیم نیست دارای انحنا و خمیدگی است در مسیر صاف حرکت کردن که هنر نیست باید در انحنا و خمیدگی ها هنر حرکت و جاده بلد بودن را نشان داد اصطلاح چم و خم معنای جای های …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آفتاب عمرش لب بومه»

سایت بدون – آفتاب وقتی غروب می کند به زمین نزدیک می شود غروب می تواند استعاره از زندگی آدمی باشد این ضرب المثل در مورد انسانی به کار می رود که عمرش رو به پایان است و مرگش نزدیک ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی …

توضیحات بیشتر »