بایگانی برچسب: ضرب المثل های فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل «جیب بری»

سایت بدون – در قدیم که بیشتر لباس ها به شکل ردا و قبا بود جیب ها شکلی متفاوت از امروز داشتند این جیب ها بیشتر شبیه کیسه بودند دزدانی بودند که بسیار چالاک، فرز و دارای مهارت بودند آن ها به شکلی که صاحب لباس نفهمد، با وسیله ای تیز مثل چاقو، جیب او را می بریدند تا کیسه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پز دادن»

سایت بدون – پز دادن در واقع پز گرفتن است و ریشه ای انگلیسی دارد پز را معمولا جلوی دوربین می گیرند آدم ها برای آن که عکسشان خوب بیفتند بهترین حالت خود را در مقابل دوربین عکاسی نشان می دهند آن ها معمولا سرمایه های خود چه سرمایه های انسانی مثل زیبایی و قدرت جسمانی چه سرمایه اقتصادی مثل …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «هوا برش داشته است»

سایت بدون – در این جا هوا نقشی دوگانه ایفا می کند معنای اولیه آن این است که هوا به معنای نفس او را در بر گرفته است یعنی اسیر نفس خود شده است و منیت و من بودن او را اسیر کرده از طرفی دیگر هوا به معنای باد است باد اجسام سبک را از زمین بلند می کند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «فلانی نرو است»

سایت بدون – نرو بودن یک ریشه بسیار عجیب دارد جوراب ها دو مدل دارند، جوراب های سفت و نرم جوراب های نرم به راحتی در پا بالا می روند اما جوراب های سفت بالا رفتن آن ها در پا سخت است به این جوراب ها می گفتند نرو این مثال به آدم ها تعمیم داده شد این ضرب المثل …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « زیر و روی کسی را در آوردن»

سایت بدون – قدیم پارچه را به خیاط می دادند تا برای آن ها لباس بدوزد بعضی از خیاط ها که انصاف نداشتند در پارچه دزدی می کردند یعنی بخشی از پارچه که به عنوان رویی استفاده می شود و در چشم نبود را برای خود می بریدند و به جای آن پارچه ای از جنس نامرغوب تر استفاده می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خط قرمز»

سایت بدون – خط قرمز اصطلاحی است که درباره نقاط ممنوعه، حساس و بحث برانگیز به کار می رود در مورد این اصطلاح ریشه های متفاوتی ذکر کرده اند یک ریشه مربوط به رنگ خون است یعنی نقطه ای از قلمرو که باعث درگیری و خون ریزی می شود یک ریشه که ذکر می شود مربوط به خودکار قرمز و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مگر کوه کنده ای؟»

سایت بدون – در قدیم کوه را کندن به دو منظور انجام می شد یکی ساختن راه یا جاده ای برای عبور مردم و چهارپایان دوم کندن نقشی برجسته در ده کوه البته منظور سومی هم بود که از درون کوه سنگ هایی را برای خانه سازی به دست می آوردند این کوه کنی با ابزاری که محدود بود و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «ندید بدید»

سایت بدون – اصل عبارت ندید بدید در واقع ندیده به دیده است دیده هم که همان چشم انسان است در نتیجه معنای تحت الفظی آن می شود کسی که چیزها را به چشم خود ندیده است و تازه دارد تجربه می کند از این اصطلاح برای توصیف انسان نوکیسه و تازه به دوران رسیده یا خسیس به کار می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « برقش پرید»

سایت بدون – هر گاه میزان باری که از یک مدار الکتریکی کشیده می شود از میزان توان آن بیشتر باشد این مدار از کار می افتد برای همین برای صدمه نخوردن به اجزای مدار در مدار یک فیوز الکترونیکی قرار می دهند تا بیشتر از یک حد وات وارد مدار نشود اکثر خانه های مسکونی این فیوز را دارند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «استخوان پیش سگ انداختن»

سایت بدون – استخوان معمولا ته مانده غذای انسان است و به هیچ دردی نمی خورد اما همین استخوان بی ارزش برای سگ ها یک هدیه ویژه و گران بهاست سگ از این هدیه نهایت لذت را می برد این ضرب المثل زمانی به کار می رود که چیزی را به کسی بدهند و بخواهند شخص مقابل را تحقیر کنند …

توضیحات بیشتر »