سایت بدون – در قدیم که خرافه خیلی رواج داشت گروهی از رمالان و فال بین ها برای مردم داروهای جادویی تجویز می کردند بعضی از این داروها به نام داروی عشق، محبت و … به مشتریان غافل ارائه می شد اگر طرف مقابل نشانه هایی از محبت یا علاقه نشان می داد می گفتند چیز خور شده یا دارو …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: ضرب المثل پارسی
ریشه و داستان ضرب المثل«به هم نان قرض دادن»
سایت بدون – در قدیم قوت غالب مردم نان بود و مردم معمولا به اندازه مصرف خود نان می پختند اگر مهمانی می آمد مشکل ایجاد می شد برای همین از همسایه ها نان قرض می گرفتند تا وقتی نان پختند پس بدهند این نان قرض دادن باعث آبروداری افراد می شد از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « پر پر زدن»
سایت بدون – وقتی مرغ را سر می برند شروع می کند به دست و پا زدن یا به عبارتی دیگر بال زدن در واقع مرغ تلاش می کند با لرزاندن بدنش خود را از چنگال سلاخ نجات دهد از این اصطلاح برای بیان اضطراب و آشفتگی و سرآسیمگی استفاده می کنند ضرب المثل های بیشتر را می توانید در …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «در را از پاشنه در آورد»
سایت بدون – در قدیم لولا هنوز ساخته نشده بود و هر لتگه از در بر روی یک چوب بلندتر قرار می گرفت تا در یک محفظه کوچک بچرخد و در باز و بسته شوداگر خیلی در باز و بسته می شداین امکان داشت که اتصال میان در و پاشنه از بین برود و در از پاشنه بیرون در آیداز …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خیر سر»
سایت بدون – سر در اینجا معنای مغز و عقل دارد خیر رسیدن یعنی به کسی درود فرستادن برای کار خوب یا درستی که انجام داده است در واقع خیر سر یعنی درود به مغزم از این اصطلاح با ضمایر مالکیت در مقام کنایه در جایی به کار می رود که تصورات و انتظارات با آن چه اتفاق افتاده کاملا …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «تلنگر»
سایت بدون – تلنگر دز لغت به معنای ضربه سریع و آرام با انگشت میانی است از این اصطلاح در معنای هشدار دادن، یاد آوری کردن و انگیزه دادن استفاده می شود ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثلهای فارسی همراه با داستان و کاربرد
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «کلید کردن»
سایت بدون – در قدیم برای چشم زخم به برخی آدم ها قفل وصل می کردند وقتی این قفل کلید می شد دیگر از آن جدا نمی شد از این اصطلاح برای آدم هایی استفاده می شود که بر روی یک مساله اصرار دارند و از آن عبور نمی کنند این اصطلاح معادل هایی مثل سریش شدن یا پیله کردن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «شمشیر دو لبه»
سایت بدون – اکثر شمشیرها، چاقوها ، قمه ها یک لبه هستند یعنی یک سمت تیز دارند که می برد و یک سمت تخت اما در قدیم برای برخی از جنگجویان ماهر شمشیری درست می کردند که هر دو لبه آن تیز بودند یک لبه بودن به این خاطر است که سمتی که طرف خود جنگجو است بی خطر باشد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «استخوان خرد کرده»
سایت بدون – آدم هایی که بار سنگین بر دوش می کشند همیشه این احتمال دارد که زیر بارهای خیلی سنگین استخوان هایشان بشکند یا خرد شود از این اصطلاح در مورد آدم هایی استفاده می کنند که با رنج و مشقت زیاد به تجربه می رسند ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«بی صاحب مانده»
سایت بدون – این اصطلاح نوعی نفرین است که به معنی آرزوی مرگ برای صاحب آن استفاده می شود و بیشتر در مقام ناراحتی استفاده می شود ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثلهای فارسی همراه با داستان و کاربرد
توضیحات بیشتر »