سایت بدون – اصل این ضرب المثل از کتاب گلستان سعدی است شیخ اجل در باب هشتم این کتاب یعنی در آداب سخن گفتن می آورد مشک آن است که ببوید نه آن که عطار بگوید. دانا چو طبلهٔ عطار است خاموش و هنرنمای و نادان خود طبل غازی بلند آواز و میان تهی. عالم اندر میان جاهل را/مثلی گفتهاند …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: ضرب المثل پارسی
ریشه و داستان ضرب المثل «شتر را خواستند نعل کنند،قورباغه هم پایش را بالا آورد»
سایت بدون – روزی مرد ساربانی از صحرا به شهر آمد دید در شهر مردمان بر پای اسبان و خران خود آهن می کوبند و به اصطلاح آن ها را نعل می کنند پرسید چرا این کار را می کنید گفتند برای این که از پای حیوانات خود محافظت کنیم ساربان هم اصرار کرد که پای شتر مرا نعل کنید …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «نه ناخوشیت به ناخوشی آدم می بره و نه غذایت به غذای آدمیزاد»
سایت بدون – روزی حکیمی بر سر بالین مریضی حاضر شد از بیمار پرسید: مشکل تو چیست؟ بیمار گفت: من موی سرم درد می کند پزشک به رسم دکترها، از او پرسید : غذا چه خورده ای مریض پاسخ داد: نان و یخ حکیم با خشم وسایلش را جمع کرد و گفت: من برای تو هیج درمانی ندارم که نه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « نادر رفت و برنگشت»
سایت بدون – نادر شاه افشار در فرهنگ عامه ایرانی نماد و نشانه قدرت و اقتدار است نادر شاه در زمان حیات خود تمام دشمنان خود را شکست داد و با هوش بالای نظامی خود در تمام جنگ ها پیروز شد ضرب المثل فوق به شب آخر زندگی نادر شاه بر می گردد وقتی نادر با چند نفر از سرداران …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «از آتشت گرم نشدیم ولی از دودت کور شدیم»
سایت بدون- در قدیم که هنوز بخاری و این ها نبود مردم برای گرم شدن یا از کرسی استفاده می کردند یا از هیزم کرسی هم به گونه ای بود که تعداد کمی آدم به اندازه ابعاد آن می توانستند دور آن بخوابند و آدم های کناری جا نمی شدند این کرسی ها گاهی آتشان دود می کرد و مجبور …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «درخت از ریشه آب می خورد خوشه از سر»
سایت بدون – این ضرب المثل دو مدل از آبیاری را نشان می دهد معمولا در ایران گندم را دیم می کاشتند یعنی آب لازم برای به عمل آمدن آن را از باران به دست می آورند در مقابل درختان با چاه و با آبیاری با جوی رشد می کنند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خدا کند آقا آب بخواهد»
سایت بدون – می گویند فردی غلام بسیار تنبلی داشت این غلام روزی دراز کشیده بود و چرت می زد ناگهان احساس تشنگی فراوانی او را فرا گرفت اما هر چه کرد نتوانست از جایش بلند شود برای همین گفت: خدا کند آقا آب بخواهد تا به خاطر این که مجبور است برای اربابش آب ببرد، خودش هم از جا …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «علاف بودن»
سایت بدون – این ضرب المثل با ماشین وارد فرهنگ عامه ایران شد قبل از آن که خودرو و اتومبیل شخصی در ایران فراگیر شود با توجه به این که وسیله اصلی حمل و نقل مردم چهارپایان مثل خر و اسب بود شغلی به نام علاف و علافی بسیار رونق داشت کسانی که این شغل را داشتند کاه و یونجه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «چشم عباس آقا»
سایت بدون – چشم عباس آقا یکی از جدید ترین ضرب المثل ها و اصطلاحات فارسی که به یکباره در جامعه ایرانی رایج است کمتر کسی می داند این اصطلاح به یک باره از کجا در فرهنگ عامه ایران رایج شد برخی آن را به ترانه ای قدیمی از شهپر منسوب می کنند که در این ترانه به هیچ وجه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «حرف حق آب را نگه می دارد»
سایت بدون – برای این ضرب المثل سه ریشه می توان متصور شد ریشه اول به داستان حضرت موسی اشاره دارد وقتی موسی و قومش از درون رود نیل عبور می کردند به فرمان موسی نیل به دو نیم تبدیل شد و قومش از درون آن عبور کردند ریشه دوم اما به بعضی از کرامات عرفا اشاره دارد که می …
توضیحات بیشتر »