سایت بدون – هر دو املای کلمه یعنی غلفتی و قلفتی نقل شده است برخی می گویند که چون از ریشه غلاف عربی است املای درست آن غلفتی است اما قلفتی هم درست است حتی نام یک غذا هم هست ریشه این اصلاح از سلاخی گوسفند است پوست گوسفند وقتی ارزشمند است که دارای سوراخ نباشد و یک تکه باشد …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: ضرب المثل
ریشه و داستان ضرب المثل «رو که نیست، چرم همدان است»
سایت بدون – چرم همدان، چرم مرغوبی بود می گفتند در چرم آن از پوست الاغ هم استفاده می شود این چرم آن قدر محکم و سفت بود که درفش و چرخ کفاش ها به سختی در آن فرو می رفت از این اصطلاح برای توصیف بی حیایی، پررویی و وقاحت به کار می رود این ضرب المثل معادل سنگ …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «هارت وپورت»
سایت بدون – اصطلاح هارت و پورت حالت کنایی دارد نشان از کسی دارد که دارد فریاد دارد و چون صدایش بلند است و روی کلام تسلط ندارد یعنی آن چه به گوش مخاطب می رسد مشتی کلمه بی معنا مثل هارت و پورت است این اصطلاح در مورد سر وصدای زیاد اما توخالی به کار می رود ضرب المثل …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «قال گذاشتن»
سایت بدون – در قدیم نقالان، پرده خوانان، تعزیه خوانان و قصه گو ها برای این که مخاطبان خود را در جلسه بعد هم داشته باشند یک جایی از قصه معرکه را تمام می کردند که مخاطب تشنه باشد یکی از بهترین جاها برای این کار جایی است که قهرمان قصه چیزی را دارد به کسی می گوید یعنی قصه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «دوغی است»
سایت بدون – ماست بندی ها معمولا هر ماستی را تبدیل به دوغ نمی کنند ماست تازه را که می فروشند اما ماستی که مدتی مانده و در آستانه ترشیدن است را از آن دوغ درست می کنند برای همین ماستی که زیاد مرغوب نباشند می گویند؛ دوغی یعنی به درد دوغ شدن می خورد از این اصطلاح در زمانی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «دست و پا زدن»
سایت بدون – انسان و حیوان وقتی در آستانه مرگ قرار می گیرد شروع می کند به تلاش برای نجات برای این مساله نمونه های فراوانی وجود دارد مثلا حیوانی را که قربانی می شود را در نظر بگیرید وقتی تیغ گلویش را می برد شروع می کند به حرکت تند دست و پاهایش تا شاید از مهلکه در برود …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «لانتوری»
سایت بدون – برای لانتوری ریشه های زیادی ذکر شده است از لاشه گوسفند نحیف تا لامپ توری که شکننده با نور کم است از آدمی که در قمار باخته است و مجبور است برای دیگران چراغ کشی کند و …. در مجموع از این اصطلاح زمانی به کار می برد که بخواهند بگویند کسی نابلد و ناکارآمد اما پر …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «مشمول ذمه»
سایت بدون – مشمول ذمه از غلط های رایج است درست این کلمه مشغول ذمه است تازه مشغول ذمه هم در عربی غلط است و باید گفت مشغول الذمه این اصطلاح در جایی به کار می رود که کسی که بدهی ای بر گردن دارد و مدیون او است ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «عنق شدن»
سایت بدون – عنق به معنای گردن است یعنی فاصله میان سر و بدن انسان ها و سایر حیوانات وقتی ناراحت می شوند در خود فرو می روند و این فاصله کم می شود در میان حیوانات خانگی این حالت را عنق شدن می نامیدند و راهی بود برای آن که صاحب آن ها بفهمد که حال حیوانشان خوب نیست …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « از ترس بارون رفتم زیر ناودون»
سایت بدون – این ضرب المثل یک معادل بسیار مشهور دارد بله درست است! از چاله به چاه افتادن است تصویر اتفاقی که در این ضرب المثل دیده می شود خیلی ساده است آدمی را تصور کنید که از خیس شدن توسط قطره های باران هراس دارد می خواهد در پناه دیوار قرار بگیرد تا خیس نشود اما درست جایی …
توضیحات بیشتر »