سایت بدون – هر گاه میزان باری که از یک مدار الکتریکی کشیده می شود از میزان توان آن بیشتر باشد این مدار از کار می افتد برای همین برای صدمه نخوردن به اجزای مدار در مدار یک فیوز الکترونیکی قرار می دهند تا بیشتر از یک حد وات وارد مدار نشود اکثر خانه های مسکونی این فیوز را دارند …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: مثل نویسی
ریشه و داستان ضرب المثل «استخوان پیش سگ انداختن»
سایت بدون – استخوان معمولا ته مانده غذای انسان است و به هیچ دردی نمی خورد اما همین استخوان بی ارزش برای سگ ها یک هدیه ویژه و گران بهاست سگ از این هدیه نهایت لذت را می برد این ضرب المثل زمانی به کار می رود که چیزی را به کسی بدهند و بخواهند شخص مقابل را تحقیر کنند …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل«آب در کشتی هلاک کشتی است»
سایت بدون – این ضرب المثل از بیتی از مولانا گرفته شده است: آب در کشتی هلاک کشتی است/آب اندر زیر کشتی پشتی است این ضرب المثل می خواهد بگوید که هر چیز در جای خودش درست و مفید است اگر در جای خودش نباشد نشانه خرابی یا حتی هلاک است به عنوان مثال آب اگر زیر کشتی باشد، وسیله …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خفت کردن»
سایت بدون – خفت گره ای است که در آن طناب را به طور مستقیم دور چیزی می پیچند یا می بندند خفت کردن با این توضیح به دو معنی به کار می رود یکی به این معنی که دستان خود را مثل گره دور گلوی کسی ببندی و دیگری هم به معنای در کمین شکار نشستن است از این …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «تیکه انداختن»
سایت بدون – در قدیم وقتی پارچه کافی برای دوختن یک لباس موجود نبود یا لباسی پاره می شد به آن تیکه می انداختند، تیکه پارچه ای غیر همرنگ یا غیر هم جنس بود که در کار استفاده می شد این تیکه به چشم می آمد و نزد دیگران اسباب تمسخر کردن بود یعنی این که وقتی کسی لباسش تکه …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «قرطاس بازی»
سایت بدون – قرطاس از پاپیروس می آید و به معنای کاغذی است که بر روی آن نامه می نویسند قرطاس بازی در واقع به معنای کاغذ بازی و کار اداری بیهوده است اما در کل برای هر نوع سرکار گذاشتن دیگران به کار می رود ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « مگر ماست در دهان داری؟»
سایت بدون – کسی را در نظر بگیرید مقدار زیادی ماست در دهان دارد در همین حین کسی سئوالی از او می پرسد او اگر دهانش را باز کند و جواب بدهد ماست بیرون می ریزد و آبرویش می رود و اگر جواب منفی بدهد مجبور است توضیح بدهد چرا مخالف است برای همین با یک تکان دادن سر می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «تا خرخره فرو رفتن»
سایت بدون – خرخره در میان گردن انسان وجود دارد آدم اگر تا خرخره در چیزی فرو رود تا غرق شدن فاصله کمی دارد فرقی نمی کند آدم در آب فر رود یا گل وقتی ان چیز به خرخره برسد فقط به اندازه یک سر فرصت برای نجات وجود دارد و گرنه کار تموم است این ضرب المثل در مورد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «مثل لبو سرخ شدن»
سایت بدون – لبو از چغندر پخته حاصل می شود چغندر در گذشته می گذاشتند تا خوب بپزد وقتی خوب پخته شد، به قرمزی پررنگی می رسد که گویی از قرمز تر وجود دارد از طرف دیگر انسان هنگام خجالت کشیدن، صورتش گرم و سرخ می شود این ضرب المثل درباره کسی به کار می رود که شرمسار یا خجالت …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «چوبش را خوردیم»
سایت بدون – چوب خوردن یکی از تنبیه های مرسوم در زمان قاجاریه بود اگر کسی جرمی مرتکب می شد یا حتی کاری می کرد که به مذاق پادشاه، عوامل حکومتی، خان ها و… خوش نمی آمد او را با چوب می زدند به همین دلیل چوب خوردن معادل مجازات شدن یا توان دادن است و معمولا در مورد پاداش …
توضیحات بیشتر »