بایگانی برچسب: مثل نویسی

ریشه و داستان ضرب المثل « معرف مرد، گذشته مرد است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند، باید معرفی خودت نیاز به چرب زبانی و زبان بازی نیست، سابقه و رزومه تو بهتر از هرچیز تو را معرفی می کند و می گوید شایسته هستی یا خیر ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از خر می پرسند، چند شنبه است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند، سئوال و راهنمایی از فردی اشتباه و بدون اطلاع پرسیده ای و انتظار جواب درست نداشته باش برای یافتن ریشه این ضرب المثل باید قدری قوه تخیل خود را پرورش دهید، در گذشته آدم ها برای سفر گاهی چند روز تنها و با حیوان چهار پای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مگر تخم دوزرده کرده ای»

سایت بدون – مرغانی که تخم مرغی که می گذارند، دو زرده دارد بین صاحبان خود محبوب تر هستند به آن ها غذای بیشتری می دهند و اگر اشتباهی کنند راحت تر می بخشند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند مگر چه کار خارق العاده ای کرده ای که حالا انتظار و توقت بالا رفته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « قاپ کسی را دزدیدن»

سایت بدون –  قاب یا قاپ، استخوان مچ پای گوسفند است که آن را بجول، بژول و بچول هم گفته اند این استخوان طباخان هنگام پختن کله پاچه کنار می گذارند قمار بازان قدیمی از این استخوان مثل تاس تخته نرد که شش وجه دارد به عنوان ابزار قمار بازی می کردند این شش وجه یا شش سطح اسم داشتند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « زیر دست و پا ریخته»

سایت بدون – هر چیز که کمیاب است، گرانتر است و به تبع به دست آوردن سخت تر چیزهای فراوان تر ، آسان تر به دست می آیند و رنج کمتری برای داشتنشان نیاز است این ضرب المثل زمانی به کار گرفته می شود که بخواهند بگویند که چیزی آن قدر زیاد است که بلافاصله قابل تهیه است ضرب المثل …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«لیچار بار کسی کردن»

سایت بدون – لیچار هم معنای مربا می دهد و هم معنای ترشی حالا بعضی می گویند که اگر مبنای شیرینی مربا دوشاب یا شیره خرما باشد به آن لیچار می گویند لیچار بار کردن هم یعنی روی دوش او یا حیوان او شیشه های سنگین مربا یا ترشی را گذاشتن از آن جایی که لیچار دارای مزه ای سنگین …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « سوراخ کج، میخ کج می خواهد»

سایت بدون – این ضرب المثلی در ادبیات عامیانه کرمانی هم به شکلی محلی وجود دارد کرمانی ها می گویند: کت کج، میخ کج کت در آن منطقه به معنای سوراخ است از نظر منطقی هم باورش آسان است که اگر یک سوراخ را روی دیوار کج زده باشند یا به شکلی کج روی دیوار به وجود آمده باشد، نمی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «از مارگیر همی درآرد دمار مار»

سایت بدون – ریشه این ضرب المثل از شعری از رودکی برمی گیرد رودکی در یک قطعه می گوید ای خواجه، این همه که تو بر می‌دهی شمار/بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار مار است این جهان و جهانجوی مارگیر/از مارگیر مار برآرد همی دمار اگر به معنی مصرع توجه کنید این است که فرقی ندارد که مارگیر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دله دزد»

سایت بدون- دله صفت انسان است صفتی که به آدم هایی گفته می شود که دوست دارند هر چیزی که می بینند می خواهند بخورند از این آدم های شکمو که با خوردن چیزهای کوچک خوشحال می شوند حالا دله دزد کسی است که این چیزهای کوچک را می دزند و می خورند از این ها که به مغازه ها …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کار چاق کن»

سایت بدون – چاق کردن مربوط به دخانیات قدیم مثل قلیان یا چپق است یعنی در ابتدای آن ، وقتی آتش به وسیله ذغال یا آتش زنه به تنباکو و توتون می رسد باید کمی گرمای مداوم به تنباکو برسد این خودش یک مهارت بود و در قهوه خانه ها کسانی که معمولا شاگرد قهوه خانه بودند ، قلیان را …

توضیحات بیشتر »