بایگانی برچسب: گسترش ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل «گوساله بسته را می زند»

سایت بدون – می گویند ملا نصرالدین دو گوساله داشت. روزی طناب نگه دار یکی از گوساله ها شل بود و فرار کرد. هر چه ملا به دنبال او دوید به هیچ کجا نرسید عاقبت دست خالی و خسته به خانه برگشت شروع کردن به زدن گوساله ای که در خانه مانده بود از او پرسیدند چرا این کار را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «گذر پوست به دباغ خانه می‌افتد»

سایت بدون – دباغ خانه جایی است که در آن پوست حیوان را پاک می کنند و آن را برای کاری پس از آن قرار است انجام شود آماده می کنند دباغ ها از کنار هر چارپایی که رد می شدند پوست آن را ارزیابی می کردند و برایش طرح و نقشه می کشیدند چون می دانستند بالاخره این پوست …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « نه پشت دارم نه مشت»

سایت بدون – پشت داشتن یعنی داشتن کسانی که حامی باشند و به طرفداری از تو وارد دعوا شوند ، مشت داشتن هم یعنی داشتن زور بازو در درگیری، این ضرب المثل برای آن به کار می رود که بگویند اگر وارد دعوا نمی شود به خاطر این است که تنهایی توان مقابله را ندارم ضرب المثل های بیشتر را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خر آخورش را گم نمی‌کند»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگوید هر کسی با هر سطحی از هوش، موقعیتی که برایش منفعت دارد را فراموش نخواهد کرد ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« پشت پا زدن»

سایت بدون – پشت پا زدن به زمین خوردن منجر می شود ، کسی که پشت پا می خورد شکست خورده است ، تحقیر می شود و دیگر نمی تواند مزاحمت ایجاد کند پشت پا زدن در ادبیات فارسی کنایه از ترک کردن یا رها شدن است و نمونه های متعدد از آن می توان پیدا کرد به عنوان مثال …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پا توی کفش کسی کردن»

سایت بدون – کفش وسیله حرکت انسان است، یعنی انسان به طور استعاری هر مسیری را با کفش هایش طی می کند پا توی کفش کسی کردن از همین استعاره ریشه گرفته است ، یعنی کسی بخواهد مسیری را کفش های کس دیگری طی می کند را به اراده خودش تغییر دهد و به جای او حرکت کند پا توی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دم به تله دادن»

سایت بدون – لابد شنیده اید که می گویند گرگ بالان دیده معنی این ضرب المثل آن است که گرگی که یک بار از یک دام رهایی یابد دیگر حواسش به آن دام هست و دیگر داخل دام نمی آید این مساله در ادبیات ایران در مورد بقیه حیوانات هم صادق است یعنی پرنده ای که از یک دام بجهد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« پنبه را از گوش بیرون آوردن»

سایت بدون – کسی که می خواهد خودش را از صدای دنیا جدا کند، پنبه در گوشش می کند کسی که پنبه در گوشش می کند یک حریم خصوصی برای خودش می سازد که در آن هیچ کس این توانایی را ندارد که به او دستور بدهد یا نصیحت کسی که پنبه در گوش دارد حرف های طرف مقابل را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «دهنش هنوز بوی شیر می دهد»

سایت بدون – انسان تا زمانی که از شیر مادر تغذیه می کند ، کاملا وابسته به دیگران است و نمی تواند اتکا به خویش داشته باشد و صحبت از توانایی های خود کند ، نوزاد حتی در آسانترین کارها هم محتاج به مادر و دیگران است. در این زمان نوزاد تجربه ای ندارد تا به کار بگیرد. کسی که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «یه کفش آهنی می خواد و یه عصای فولادی»

سایت بدون – تصور براین است که هر چه از آن ساخته می شود مستحکم تر است و دیرتر مستهلک می شود، فولاد از آن هم محکم تر و با دوام تر است برای هر کاری که نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد، وقت بسیاری می برد و باید در آن پشتکار داشت از این ضرب المثل استفاده می …

توضیحات بیشتر »