سایت بدون-یک چوپان بود که همیشه به زنش می گفت که هر اتفاقی که می افتد که به دیگران نگوید چون مردم آن را بزرگتر می کنند ، زنش حرف او را گوش نمی کرد، یک روز چوپان تصمیمی می گیرد ، صبح وقتی برای وضو بیرون آمد ، صدایی وحشتناک در آورد و به زنش گفت همین الان یک …
توضیحات بیشتر »