بایگانی برچسب: اصطلاح

ریشه و داستان ضرب المثل « بقچه کسی را زیر بغلش گذاشتن»

سایت بدون – بقچه های قدیمی دسته یا بندی نداشتند در کل یک پارچه بودند که وسایلشان را درون آن می ریختند برای همین راه حمل آن ها این بود که زیر بغل می گذاشتند تا دستان خسته نشوند بغچه زیر بغل گذاشتن به معنای رفتن است این ضرب المثل به معنای عذر کسی را خواستن یا اخراج کردن است …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شتر پیر آواز دهل بسیار شنیده»

سایت بدون – یکی از رسم های قدیمی عروسی این بود که عروس همراه با شتر به مجلس می آمد این رسم یک مشکل بسیار بزرگ داشت برخی از شترها با صدای ساز به ویژه دهل دچار ترس می شد و رم می کرد این مشکل برای شترهای با تجربه تر رخ نمی داد آن ها آن قدر این آواز …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «پشه را در هوا نعل کردن»

سایت بدون – نعل کردن دو حالت اصلی دارد اول آن که حیوان آن قدر بزرگ باشد که پایش توانایی دریافت نعل را داشته باشد دوم آن که حیوان آرام و بی حرکت روی زمین ایستاده باشد به همین دو دلیل ساده نعل کردن حیوان بسیار کوچکی مثل پشه آن هم در روی هوا و در هنگام پرواز از آن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شب به نماز نافله، روز به کمین قافله»

سایت بدون – نافل یا نافله یعنی اضافه و زیادی به همین دلیل نماز نافله، نمازی است که اضافه بر نمازهای واجب است این نماز مستحبی است و خواندن آن ثواب زیادتری دارد کمین قافله هم کار راهزنان است آن ها در جایی مخفی می شدند تا راه کاروان ببندند و هر چه دارند بدزدند شما راهزنی را در نظر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «تنبانش را نمی تواند بالا بکشد»

سایت بدون – تنبان در فرهنگ عامه ایرانی معادل همان شلوار است البته تصور خود را از شلوار کمی باید تغییر دهید این شلوارهای با دکمه و زیپ و اکثرا تنگ نه شلواری گشاد که با ریسمانی بسته می شد پایین افتادن تنبان به منزله دیده شدن بخش هایی از بدن بود و به طبیعی نمی توانست مطلوب باشد به …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«گندم بگیر و آرد بده»

سایت بدون – از آنجایی که غذای عمده یا قوت غالب مردم ایران نان بود و اکثر آن ها کشاورز بودند آسیاب کردن گندم و آرد کردن آن نقش عمده ای در فرهنگ عامه ایران دارد آسیابان چه کار می کند با صبر فراوان دانه گندم را که دانه سفتی است را تبدیل به آردی نرم می کند تا بتوان …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خوابیده پارس کردن»

سایت بدون – سگ ها وقتی خطری را احساس می کنند، پارس می کنند گاهی این پارس کردن حالت تهاجمی دارد اما گاهی هم این پارس کردن از موضع ترس و ضعف است سگ صدایی ایجاد می کند تا شاید خطر بترسد و برود این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی دارد ادعا می کند اما در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «جهنم را جلوی چشم کسی آوردن»

سایت بدون – جهنم جای عذاب است جایی که انسان برای جبران گناهانی که در طول عمر خود انجام داده اند زجر می کشند کسی در جهنم روز خوش ندارد انواع و اقسام عذاب ها در جهنم منتظر گناهکار است محیطی که از آتش شکل گرفته است این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند کسی را …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « ته ترازوی کسی به زمین نرسیدن»

سایت بدون – ترازو مکانیسم مشخصی دارد کالا در یک سو قرار می گیرد سنگ در سوی دیگر آن قدر سنگ می گذارند که به تعادل برسد در مغازه ها هر بار که مشتری می آید این کار تکرار می شود وقتی ترازوی مغازه بی کار نباشد، نشان از رونق کسب و کار است این ضرب المثل زمانی به کار …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «برای دم توپ خوب بودن»

سایت بدون – در جنگ ها بعضی از سربازها برای فرماندهان هیچ ارزشی ندارند آن ها تبدیل به یک طعمه می کردند تا توپ ها به آن ها شلیک کنند تا نقشه بعدی انجام شود اصطلاح گوشت دم توپ هم از این جا آمده است یعنی سربازان برای فرماندهان چیزی بیشتر از گوشت به حساب نمی آیند اصطلاح برای دم …

توضیحات بیشتر »