بایگانی برچسب: اصطلاحات فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل « اول بچش بعد بگو بی نمکه »

سایت بدون – بعضی از آدم خیلی هول هستند و دوست دارند خیلی زود حکم بدهند و اعتراض کنند به عنوان مثال از روی ظاهر هیچ غذایی نمی توان درباره مزه آن اظهار نظر کرد ، قبل از هر کاری و قبل از گفتن هر چیزی باید ابتدا غذا را چشید و پس از آن گفت که میزان نمک آن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « یک مویز و چهل قلندر»

سایت بدون – مویز با کشمش فرق می کند، هر دو دانه خشک شده انگور هستند اما انگورهای ریزدانه کشمش می دهند و انگورهای درشت دانه مثل انگور شاهانی مویز ، در کل هم درجایی که تاکستان است، مویز خیلی هم چیز ارزشمندی نیست و پای همه درختان تاک ریخته است. قلندرها هم گروهی از صوفیه بودند که می خواستند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « تو شله زرد دنبال گوشت نگرد»

سایت بدون – شله زرد یکی از محبوب ترین دسرهای ایرانی است . این دسر که بر پایه برنج درست می شود ، به دلیل استفاده از زغفران فراوان رنگی زرد دارد و شله هم در ادبیات ایرانی مترادف با آش برنج است. شله زرد با خلال پسته و بادام تزیین می شود و با وجود برنج ، زغفران، پسته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خدا وقتی بخواد بده نمی پرسه تو کی هستی»

سایت بدون – این ضرب المثل می گوید که هیچ گاه از لطف و عنایت خداوند نا امید نباش و فکر نکن که چون بنده خوبی بودی او تو را فراموش نکند ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « حکیم بری دوا می ده، ملا بری دعا می ده»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی استفاده می شود که بخواهند بگویند که راه حل های مساله نزد هر کس مشخص است و باید تصمیم بگیری از کدام راه حل استفاده کنی ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چشم داره نخودچی، ابرو نداره هیچی»

سایت بدون – این ضرب المثل در زمانی به کار می رود که بخواهند در مورد چیزی بگویند هیچ مزیتی ندارد و همه چیزش دچار ایراد است ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « جل و پلاسش را جمع کرد»

سایت بدون – جل همان پالان است ، پوششی که روی چارپایان می اندازند پلاس هم لباس پشمی و مندرسی که درویشان برتن می کردند جل و پلاس روی هم کل دارایی یک درویش دوره گرد است او اگر بخواهد از جایی برود کافی است همین چیزها را جمع کند معمولا درویش های دوره گرد وقتی جایی اتراق می کردند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « تلافی غوره را سر کوره در آوردن»

سایت بدون – می گویند فردی از مرد قدرتمندی یک ظرف پوشیده انگور هدیه می گیرد، کلی دلش را صابون می زند که اکنون می روم و با این انگورها دلی از عزا در می آورم وقتی به خانه می رسد می بیند که انگورها نارس هستند و به اصطلاح غوره هستند کلی عصبانی می شود و می خواهد زهر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « تابستون پدر یتیمونه»

سایت بدون – آدم فقیر در سرما زجر بیشتری می کشد،از یک طرف احتیاج به لباس هایی دارد که او را گرم کند و از یک طرف سرپناهی گرم و نرم می خواهد که سردی هوا را با آن سر کند. برای همین در تابستان یتیم ها مثل همه آدم های فقیر کمتر ناراحتی می کشند ضرب المثل های بیشتر …

توضیحات بیشتر »