بایگانی برچسب: ضرب المثل فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل «آش اینجا لواش اینجا کجا برم به از اینجا»

سایت بدون – روزی پسر بیکاری بود که دنبال کار می گشت اما این پسر خیلی تنبل بود به مغازه های آهنگری، کفاشی، نانوایی سر زد تا شاگردی کند اما کارها خیلی به نظرش سخت می آمد برای همین تصمیم گرفت دزد شود اما دزدی هم چندان آسان نبود در یکی از این دزدی ها به دلیل تنبلی گیر افتاد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «غصه نخور آفتاب از این داغتر نمیشه غلامم از این سیاه تر»

سایت بدون – این ضرب المثل مربوط به زمانی است که هنوز تجارت زشت و مذموم برده داری و غلام فروشی مرسوم بود در دشتی یک تاجر غلام سیاهی داشت که می خواست برای فروش به شهر برسد ظهر بود و آفتاب در وسط آسمان غلام مرد تاجر مثل سایر غلام ها لخت بود و لباس بر تن نداشت تاجر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «یه لاش کردیم نرسید، دو لاش کردیم که برسه»

سایت بدون – لباس های دو لایه ، لباس هایی مقاوم تر هستند برای همین بعضی از لباس ها را دولایه می دوختند که به لایه زیرین آستر می گویند اما فرق این است که لباس دو لایه، تقریبا دو برابر لباس یک لایه پارچه می برد حالا تصور کنید فردی برای دوختن لباس یک لایه پارچه کم دارد، آن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «روزی افتاده دست قوزی»

سایت بدون – قوزی کسی است که قوز دارد قوز هم انحنایی است که پشت انسان به وجود می آید و نمی گذارد انسان تحرک لازم را داشته باشد قوزی ها چون در جامعه با واکنش های بدی مواجه بودند و با تمسخر آدم ها مواجه می گشتند روحیه ای به شدت انتقام جو داشتند و اگر به موقعیتی می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «با طناب پوسیده کسی ته چاه رفتن»

سایت بدون – چاه های قدیم بسیار عمیق حفر می شد برای همین برای پایین رفتن و رسیدن به کف آن ها باید از طناب استفاده می شد این پایین رفتن می توانست دلایل متعددی داشته باشد گروهی کارشان این بود که چاه ها را لایروبی کنند یعنی گل و لای ته چاه را تمیز کنند و یا این که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «روی سگ کسی بالا آمدن»

سایت بدون – سگ ها از همه نژادها در حالت عادی بسیار مهربان و دوست داشتنی به نظر می آیند حیواناتی با وفا که در مقابل محبت بسیار قدر شناس هستند اما این روی مهربان سگ ها، روی دیگری هم دارد آن وقتی برای خود و اطرافیانشان احساس خطر کنند تبدیل به حیواناتی وحشی و درنده می شوند این روی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «این به اون در»

سایت بدون – داستان این ضرب المثل به دو تن از مکارترین و فریب کارترین آدم های صدر اسلام برمی گردد این دو نفر در دربار معاویه نفوذ زیادی داشتند عمر و عاص و مغیره بن شعبه  هر دو تاریخچه ای طولانی از کارهای ناپسند هستند اما این ضرب المثل به حکومت کوفه بر می گردد اول عمر و عاص …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «گفتم آدم نمیشوی،نگفتم شاه نمیشوی»

سایت بدون – روزگاری پادشاهی بود که پسری داشت این پسر از فضائل اخلاقی بی بهره بود و همیشه کارهای زشتی از او سر می زد پادشاه همواره به پسرش می گفت: تو هیچ گاه آدم نمی شوی چون ذاتت خراب است روزی در کشور شورش شد این شورش به دست پسر بود پسر کل کشور را به دست گرفت …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «مشک آن است که خود ببوید»

سایت بدون – اصل این ضرب المثل از کتاب گلستان سعدی است شیخ اجل در باب هشتم این کتاب یعنی در آداب سخن گفتن می آورد مشک آن است که ببوید نه آن که عطار بگوید. دانا چو طبلهٔ عطار است خاموش و هنرنمای و نادان خود طبل غازی بلند آواز و میان تهی. عالم اندر میان جاهل را/مثلی گفته‌اند …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شتر را خواستند نعل کنند،قورباغه هم پایش را بالا آورد»

سایت بدون – روزی مرد ساربانی از صحرا به شهر آمد دید در شهر مردمان بر پای اسبان و خران خود آهن می کوبند و به اصطلاح آن ها را نعل می کنند پرسید چرا این کار را می کنید گفتند برای این که از پای حیوانات خود محافظت کنیم ساربان هم اصرار کرد که پای شتر مرا نعل کنید …

توضیحات بیشتر »