سایت بدون – روزگاری پادشاهی بود که پسری داشت این پسر از فضائل اخلاقی بی بهره بود و همیشه کارهای زشتی از او سر می زد پادشاه همواره به پسرش می گفت: تو هیچ گاه آدم نمی شوی چون ذاتت خراب است روزی در کشور شورش شد این شورش به دست پسر بود پسر کل کشور را به دست گرفت …
توضیحات بیشتر »