سایت بدون -غرب وحشی همیشه بستر مناسبی برای فیلمها و بازیهای فراوانی بوده است. ژانر وسترن در هر دو رسانه بازی و سینما طرفداران خاص خود را پیدا کرده است، ولی تمام آنها کم و بیش بر مبنای فرمولهای موفق قبلی عمل میکنند. تیم مستقل Upstream Arcade در بازی خودWest of Dead گیمپلی روگ لایک را با درگیریهای تاکتیکی و مبتنی بر سنگرگیری ترکیب کرده و با این ساختار هدایت ویلیام مِیسون را به دست ما میسپارد تا ماجراهای او را در برزخ سالهای ۱۸۸۸ میلادی تجربه کنیم.
نویسنده : مجید رحمانی / طراح مرحله بازی
سلاح و مخاطراتش
گیمپلی بازی را بهطور کلی میتوان در گروه تیراندازیهای Twin ــ Stick قرار دارد. منظورم بازیهایی است که هدایت کاراکتر و تیراندازی توسط آنالوگهای چپ و راست دسته کنسول انجام میشود. البته تجربهWest of Dead با ماوس و کیبورد نیز آنقدر خوب طراحی شده که لطمهای به این تجربه شما وارد نمیکند. به هرحال در این سبک بازیها تمرکز بر حرکت مداوم و تیراندازی و از بین بردن دشمنان است. مکانیکهای تیراندازی بازی جذاب و خوب طراحی شدهاند و جدا از تیراندازی عادی با سلاحهای مختلف آن دوران، میتوانید دکمه شلیک را نگه داشته و یک هدفگیری دقیق و قدرتمند انجام دهید. انجام دادن این کار و موفق هدف قرار دادن یک دشمن باعث صحنهای آهسته میشود که تنوع و جذابیت خوبی بهسرعت بالای بازی میبخشد. از دیگر ارکان گیمپلی تیراندازی بازی میتوان به سنگرگیری اشاره کرد. فراموش نکنیم که بازی، روگ لایک است یعنی قرار است شما در آن زیاد کشته شوید و دشمنان نیز رحم و مروت سرشان نمیشود. در نتیجه برای اینکه از آتش سنگین سلاح دشمنان در امان بمانید، مجبورید مرتب از یک سنگر به سنگر دیگر حرکت کنید. البته در سنگر هم دشمنان همچنان به شلیک کردن به سمت شما ادامه میدهند، چراکه اگر طولانی مدت در یک سنگر بمانید، این شلیک دشمنان درنهایت منجر به خراب شدن آن خواهد شد و شما را دوباره بیدفاع در معرض حملات آنها قرار خواهد داد. همین مساله تیراندازی بازی را روی هم رفته، تجربهای لذتبخش میکند. شما در عین اینکه از یک سنگر به سنگر دیگر میروید باید دنبال فرصتی باشید تا خودتان نیز بتوانید به سمت دشمنان شلیک کنید.
اکشن همه چیز نیست
قصه و دنیایی که West of Dead ما را درگیر آن میکند نیز همپای گیمپلیاش جذاب و سرگرمکننده است. ترکیب الگوها و ساختارهای آشنای دنیای فیلمها و بازیهای وسترن با فضاسازی و دنیای خاص بازی به آن ماهیتی مستقل و گیرا داده است. بازی شما را به این سمت سوق میدهد که دوست دارید در مورد گذشته کاراکتر و اتفاقاتی که برایش افتاده بیشتر بدانید و صداپیشگی خوب کاراکتر نیز جذابیت او را برای ما بیشتر میکند.
قطعا یکی از خاصترین و بـــه یــاد ماندنیترین جنبههای West of Dead، گرافیک هنری و زیبای آن است. طراحی Cel ــ Shade بصری بازی باعث شده تا این تجربه روگ لایک شبیه یک رمان بصری زنده به نظر برسد و به تنهایی بهانهای برای شروع بازی باشد. سازندگان همچنین تاکید ویژهای روی مفهوم تاریکی و روشنایی داشتهاند و این موضوع نهتنها در بعد بصری بلکه در گیمپلی نیز به شکل روشن کردن اتاقها برای گیج کردن دشمنان نمود پیدا کرده است.
ضعفهای گیمپلی
مثل دیگر بازیهای هم سبک، در اینجا نیز مراحل بهطور تصادفی تولید میشوند تا مثلا قرار باشد هر بار تجربه شما، تنوع محسوسی نسبت به دفعه قبل ایجاد کند، اما متاسفانه West of Dead در این زمینه خوب عمل نکرده و طولی نمیکشد که احساس تکراری بودن مراحل به سراغتان میآید. با وجود اینکه گشتن و پیدا کردن آیتمها و سلاحهای جدید در مراحل، بخشی از ناراحتی ما حین بازی را جبران میکند، اما مانع آن نمیشود تا تاثیر این ضعف سیستمی به بدنه بازی را نادیده بگیریم. بازی تجربه خیلی خوب و خوشایندی به شما میدهد، اما شاید مثل بهترینهای سبک روگ ــ لایک نتواند ساعتهای زیادی شما را به خود سرگرم کند. گرافیک و فضاسازی عالی بازی کمکم برای شما جذابیت اولیه را از دست میدهد و از آن پس است که ضعفهای گیمپلی شما را نسبت به تداوم بازی دلسرد میکند.