در حومه فلورانس، پای تپههای زیبای فیهسوله، ذهنهای الهامبخش فوتبال دورهمی دارند. هر ساله مربیان مستعدی در «مرکز فنی فدرال کوورچیانو» جمع میشوند به امید اینکه مدرک پرولایسنس یوفا یا به زبان ایتالیایی «ایل مستر» را دریافت کنند.
این بالاترین مدرکی است که در این مرکز اعطا میشود و مربیان ایتالیایی برای اینکه بتوانند در دسته اول یا دوم این کشور مربیگری کنند مجبورند این پروسه سخت و پیچیده را پشت سر بگذارند. بسیاری از نامهای بزرگ تاریخ مربیگری ایتالیا از راهروهای کوورچیانو عبور کردهاند و پس از ترک آن به موفقیتهای بزرگی رسیدهاند.
مربیان ایتالیایی در تمام اروپا پراکندهاند. در فصل گذشته ۱۹ تیم سری A از مربیان بومی استفاده کردند (بالاترین رقم در پنج لیگ معتبر اروپا). لالیگای اسپانیا با ۱۸ مربی داخلی در رده دوم قرار داشت و دو مربی دیگر آرژانتینی بودند. لوشامپیونا تنها ۶ مربی غیرفرانسوی داشت و شروع بوندسلیگا نسبت به پایانش شاهد حضور مربیان آلمانی بیشتری بود. این در حالی است که در لیگ برتر انگلیس تنها ۵ مربی انگلیسی حضور داشتند.
واضح است که چرا باشگاههای زیادی ترجیح میدهند مربیان ایتالیایی داشته باشند. در سالهای گذشته مربیان ایتالیایی در فوتبال این کشور و خارج از آن به موفقیتهای زیادی رسیدهاند. روبرتو مانچینی (منچسترسیتی)، کلودیو رانیری (لستر) و آنتونیو کونته (چلسی) در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ فاتح لیگ برتر انگلیس شدند و کونته در سال ۲۰۱۸ قهرمان جام حذفی هم شد. فصل گذشته مائوریتزیو ساری توانست با چلسی فاتح لیگ اروپا شود. کارلو آنچلوتی توانسته در فرانسه، اسپانیا و آلمان قهرمان شود و در کنار آن فتح لیگ قهرمانان و جامهای داخلی را هم تجربه کرده است.
ماسیمیلیانو آلگری در ایتالیا توانست یوونتوس را به سطح خیلی بالایی برساند و در کنار پنج قهرمانی سری A، با این تیم چهار بار قهرمان جام حذفی شد و دو بار به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید. یکی از مربیان موفق نسل جدید فوتبال ایتالیا هم سیمونه اینتزاگی است که پس از جدایی ناگهانی مارسلو بییلسا روی نیمکت لاتزیو نشست و علاوه بر بازگرداندن این تیم به لیگ قهرمانان، فاتح جام حذفی هم شد. جانپیرو گاسپرینی موفق شده آتالانتا را با بودجه محدود به لیگ قهرمانان برساند.
این مربیان در کنار ملیتشان یک نقطه مشترک دارند: همه آنها از مدرسه کوورچیانو فارغالتحصیل شدهاند. این مرکز برای تمرین تیم ملی تأسیس شده و بازیکنان تمام ردههای ملی ایتالیا آنجا تمرین میکنند، ولی در کنار آن مربیان هم برای ورود به حرفه جدیدشان آموزش میبینند.
معماری خیرهکننده این مرکز با فضای آن کاملاً همخوانی دارد. تعداد زیادی از دانشآموختههای این مرکز بازیکنان حرفهای سابق هستند و آخرین گروه شاگردان شامل چهرههایی مثل آندرهآ پیرلو و آلبرتو جیلاردینو (دو قهرمان جهان)، پائولو کاناوارو (مدافع سابق ناپولی) و گابریل باتیستوتا (اسطوره فیورنتینا) بود.
تأسیس این مرکز به سال ۱۹۵۷ برمیگردد. لوئیجی ریدولفی، فردی که نامش با ورزش همراه بود با هدف ساختن مکانی یگانه در ایتالیا این مجموعه را بنا نهاد. ریدولفی که از خانواده ثروتمندی میآمد، سابقه زیادی در دو و میدانی داشت. او پیش از راه انداختن مجموعه کوورچیانو، باشگاه فیورنتینا را در سال ۱۹۲۶ و باشگاه دو و میدانی «جیلیو روسو» را یک سال بعد تأسیس کرد. او بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۲، برای ۱۶ سال رئیس فدراسیون دو و میدانی ایتالیا بود و پس از آن یک سال ریاست فدراسیون فوتبال کشورش را به عهده داشت.
پیش از دوران پرافتخارش در ورزش در جنگ جهانی اول عضو ارتش ایتالیا بود، چند مدال نظامی گرفت و در پایان جنگ به درجه ستوانی رسید. او با یاف (فدراسیون جهانی دو و میدانی) و المپیکها هم همکاریهای متعددی داشت.
همراه او برای تأسیس کوورچیانو، دانته برتی بود که در فلورانس محبوبیت زیادی داشت و بعداً به نایبرئیسی فدراسیون فوتبال ایتالیا رسید. ریدولفی و برتی هدف مشترکی داشتند: جمع کردن مربیان از نقاط مختلف با سابقه و باورهای متفاوت و به اشتراک گذاشتن این نظرات تا بتوان از دل آن به افکار تازهای رسید. این مرکز در سالهای اولیه محدود به فوتبال نبود و به همین خاطر پیش از رسیدن به زمینهای چمن با استخر شنا و زمینهای تنیس روبهرو میشوید.
برای مربیانی که موفق به ورود به کوورچیانو میشوند، دو مرحله در نظر گرفته شده است. آنها به مدت یک ماه و چهار روز در هفته به این مرکز میروند و باید به سختی تلاش کنند و متدهای جدید و تفکر تازهای داشته باشند تا بتوانند در امتحان مربیگری شرکت کنند. بعد از آن نوبت امتحان شفاهی است که زیر نظر مدیر مدرسه مربیان و گروه او است. از مربی مورد نظر در زمینههای مختلفی امتحان گرفته میشود؛ از تاکتیکهای بازی تا مکالمه و مدیریت بازیکنان.
مهمترین بخش این آزمون پایاننامهای است که هر مربی باید ارائه بدهد. این تز باید جامع و منحصر به فرد باشد و موضوع آن میتواند در هر زمینهای مرتبط با فوتبال انتخاب شود. کمتر مؤسسه آموزشی فوتبال در دنیا چنین تز عمیق و پرمحتوایی را از مربیان میخواهد و همین کوورچیانو را به یک مرکز خاص تبدیل میکند. در امتحان شفاهی مربی باید ضمن دفاع از تزش، توضیح بدهد که ارزش آن در چیست، چگونه میتواند در فوتبال مدرن مؤثر باشد و به توسعه فوتبال کمک کند.
مدیر مدرسه مربیان و مسئول گرفتن امتحانات از مربیان، رنزو اولیویری است. او سابقه هدایت ناپولی و پارما را دارد و حالا در ۷۸ سالگی به تربیت مربیان مشغول شده. او تأکید میکند که در امتحانات مربیان استفاده از دو عبارت ممنوع است: «دوره ما» و «تیم ما».
در کوورچیانو استفاده از این عبارات تابو است و نقطه مقابل هدفی است که ریدولفی هنگام تأسیس آن در ذهن داشته. کوورچیانو و محصلانش همیشه به دنبال نوآوری هستند و به همین خاطر بازگشت به ایدههای قدیمی ممنوع است. فکر آنها باید متوجه امروز و فردا باشد، نه آنچه در گذشته کاربرد داشته.
اولیویری توضیح میدهد که به خاطر اصرار دائمی این مرکز به نوآوری، کتابی در اختیار مربیان قرار نمیگیرد: «مربیانی که برای آموزش میآیند هیچ کتابی دریافت نمیکنند. میدانید دلیلش چیست؟ من اگر بخواهم کتابی بنویسم، حدود دو سال طول میکشد. زمانی که آن را به شما میدهم، دو سال از آن گذشته و از رده خارج شده! آنچه باید به این مربیان آموزش بدهم، فوتبالی است که در ده سال آینده بازی خواهد شد. باید بتوانم آینده را پیشبینی کنم.»
اولیویری خودش از مسیر کوورچیانو عبور کرده و بعد از آن سالها در فوتبال ایتالیا مربیگری کرده است. او در دوران ۴۲ ساله مربیگریاش ۲۲ تیم مختلف را تجربه کرده است. او در دو دهه سه مرحله مختلف هدایت بولونیا را به عهده گرفته. او تمام حالات مربیگری را تجربه کرده، سقوط به دسته پایینتر، سر و کله زدن با ستارگان، بحرانهای مقطعی، مشاجرات و البته مربیگری در ردههای مختلف فوتبال ایتالیا. کمتر کسی میتواند ادعا کند که فرد شایستهتری از او برای این پست وجود دارد. او در ضمن خوشبرخورد، باهوش و پرشور است.
او در جریان تمرینات و آموزش مربیان نظارت مستقیم دارد. ترسی از بازگو کردن عقایدش به مربیان جوان ندارد. حدود یک دهه در این پست بوده، مربیان بزرگی از زیر دست او رد شدهاند و در آینده هم قطعاً این اتفاق تکرار خواهد شد.
بررسی پایاننامه مربیانی که در کوورچیانو بودهاند هم خیلی جذاب است. تز آنتونیو کونته که در سال ۲۰۰۶ فارغالتحصیل شد، چنین عنوانی داشت: «بررسی آرایش ۲-۱-۳-۴ و آموزههای ویدئویی آن» و در ادامه به برجستهسازی نقاط مثبت و منفی آن، چینش دفاعی و تهاجمیاش، انتقالها و اینکه تیمها با توپ و بدون توپ چگونه باید عمل کنند، پرداخته بود.
کونته حالات مختلفی در جریان بازی را شرح میدهد و همچنین به عوامل خارج از زمین فوتبال مثل روانشناسی و موقعیت تیم در جدول نیز میپردازد. کونته به وسواس فراوان شهرت دارد و در این جزوه ۳۸ صفحهای که پر از نمودارهاست، توضیحات کاملی داده است.
اگر کمی عقبتر برویم، تز لوچانو اسپالتی «سیستم بازی ۲-۵-۳» نام داشت که این چیدمان را کاملاً واکاوی کرده است. او توضیح داده که چرا ۲-۵-۳ در فوتبال مدرن سیستم مهمی است، تمریناتی هم برای اجرای آن شرح داده و مهارتهایی که منجر به موفقیتش میشود را هم بازگو کرده است. او حتی یک واژهنامه دارد که اصطلاحات مرتبط با این سیستم را فهرست کرده است. اسپالتی توانست با رم به موفقیت برسد، بعد از آن با زنیت در لیگ روسیه قهرمان شد و در نهایت توانست اینتر را به لیگ قهرمانان برگرداند.
دیگر پایاننامههای جالب این مرکز متعلق به کارلو آنچلوتی است که در سال ۱۹۹۷ با چنین عنوانی ارائه داده است: «آینده فوتبال: دینامیسم بیشتر». او پیشبینی کرده که چطور فعالیت بیشتر در زمین میتواند آینده فوتبال را متحول کند. روبرتو مانچینی در سال ۲۰۰۱ پایاننامهای با عنوان «ترهکوارتیستا» ارائه داده. این اصطلاحی است که در فوتبال ایتالیا برای هافبک تهاجمی یا پست شماره ۱۰ به کار میبرند.
مائوریتزیو ساری در تزش به نام «تمرینات هفتگی پیش از بازی» اهمیت جلسات تمرینی را بازگو کرده است. او نوشته است که در یک هفته عادی ۷ جلسه تمرین برگزار میشود. دو جلسه با اهداف آمادگی بدنی، دو جلسه برای اصلاح اشتباهات بازی قبلی، اولی برای کل تیم و دومی برای بخشهای مختلف (خط دفاع، میانی و حمله).
اگر به سالهای قبلتر برگردیم، فابیو کاپلو در سال ۱۹۸۴ مطالعاتش درباره دفاع منطقهای را منتشر کرده است. این پایاننامهها در دسترس مریبان محصل است تا از آنها الهام بگیرند و جای خالی کتابهای آموزشی را پر میکند. میتوان گفت که مطالعه نوشتههای این نامهای بزرگ به نسل جدید انگیزه میدهد که بیاموزند و چیز تازهای عرضه کنند.
کوورچیانو علاوه بر آموزش مربیان، مرکزی است که داور، مدیر ورزشی، فیزیوتراپیست و به طور کلی هر حرفهای که به فوتبال مربوط باشد هم تربیت میکند. موزه فوتبال ایتالیا هم در این مرکز قرار دارد.
در سابقه کوورچیانو نام تعدادی از بزرگترین مربیان فوتبال ایتالیا دیده میشود و خروجیهای مشهور این مرکز کونته و ساری هستند. نگاهها همچنان به این مرکز است تا شاهد نامهای جدید و آیندهداری باشیم. البته با توجه به ناکامی آنچلوتی در بایرن، مانچینی در اینتر و ونتورا در تیم ملی ایتالیا انتقاداتی هم به این مؤسسه وارد شده، با این حال کمتر کسی به متدهای آموزشیاش انتقاد دارد.
کوورچیانو در این سالها مربیان قهرمان جام جهانی، لیگ قهرمانان و لیگهای اروپایی از انگلیس و آلمان گرفته تا فرانسه و روسیه ساخته و از این بابت نمیتوان درباره روش آموزشیاش دچار تردید شد. پس دیر یا زود نسل جدیدی از مربیان ایتالیایی از راه میرسند که میتوانند فوتبال را به مراتب فنی تازهای برسانند.
آرمن ساروخانیان/ ایران ورزشی