آیا تغییرات کالدرون در پرسپولیس ضروری است؟

سایت بدون- این یک توصیه و نقل قول بارها به اثبات رسیده است که به ترکیب برنده نباید دست زد و در چرخ‌دنده‌ها و مکانیسم‌های موفق نباید تغییر ایجاد کرد و قطعاً زمانی باید به تغییرات روی آورد که بندهای قبلی گسسته و کارها خراب شده باشد و تیمی که طی چهار سال و اندی زمامداری برانکو ایوانکوویچ شش جام داخلی برد و تا یکقدمی فتح جام باشگاه‌های آسیا هم پیش رفت، هر چیزی هست الا تیمی که اصل دوم (تغییرات) شامل حالش شود و اوضاع و شرایطی را دارد که بهترین توصیه برای آن حفظ خط و ربط‌های قبلی و محکم کردن چسب‌های ارتباطی پیشین آن است.
گابریل کالدرون البته طی ۹ هفته‌ای که در پرسپولیس زمامداری کرده، همه چیز را از ریشه و بن زیر و رو نکرده اما برخورد او با مسائل و نیازهای این تیم به شکل و حدی است که انگار با تیم ناکام و بازنده سال‌های قبلی لیگ طرف است و چاره‌ای جز اعمال تغییرات ندارد و این چیزی است که بعید می‌نماید وی چوب آن را نخورد و عارضه‌ای مهم دامانش را نگیرد.
 امروز به جای فردا
اینکه سید‌جلال حسینی تا ابد کنار شجاع خلیل‌زاده بازی و دفاع وسط پرسپولیس را محکم و حفظ و حراست کند توقع عبثی است و سید‌جلال ۳۷ ساله دیر یا زود کفش‌هایش را خواهد آویخت و حتی حمایت‌کنندگان از ایرج عرب در زمان استخدام شدن حسین کنعانی‌زادگان توسط این مدیر این استدلال را می‌آوردند که وی از حالا برای روزهایی جذب تیم شد که سید‌جلال دیگر در صحنه نباشد و در آن زمان او و شجاع خلیل‌زاده بدیهی‌ترین انتخاب‌های سرمربی پرسپولیس برای دفاع وسط خواهند بود. کالدرون در چنین رایزنی‌ای شتاب فزاینده‌ای را به‌کار گرفته و زوج مورد بحث را از همین حالا شکل داده و سید‌جلال را به جز مواردی معدود به نیمکت ذخیره‌ها دوخته است. در ۷ بازی تدارکاتی پرسپولیس طی دو ماه اخیر سید‌جلال فقط در تساوی پرحرف و حدیث ۲-۲ اخیر مقابل نساجی قائمشهر و پیش از آن در برد صفر-۲ مقابل نفت مسجد‌سلیمان در ترکیب اصلی و کنار شجاع ظاهر شد و در چهار مورد از شش مورد دیگر از زوج شجاع و کنعانی‌زادگان در دفاع وسط استفاده شد.

آثار کوتاه‌مدت جوانگرایی
کالدرون با راندن حسین ماهینی به صف ذخیره‌ها از مهدی شریفی و آدام همتی بیشترین استفاده را در پست مدافع راست برده و اگر برانکو در زمان کمبود بازیکنان سالم و آماده به سیامک نعمتی هم در این پست روی می‌آورد، جانشین آرژانتینی او کوشیده به کلیدها و راه‌حل‌های تازه و کاندیداهای دیگری هم دست یابد که البته نتایج پرسپولیس در بازی‌های دوستانه اخیرش نشان می‌دهد نه این مربی در رسیدن به اهدافش موفق بوده و نه بازیکنان مورد استفاده وی توانسته‌اند همان استحکامی را در کارهای دفاعی پدید آورند که پرسپولیس طی سال‌های اخیر، قهرمانی‌های پرتعدادش را مدیون آنها بوده است. با اینکه رویکرد آشکار کالدرون به جوان‌ترها یک کار مفید و پایه‌گذار آینده‌ای روشن‌تر برای پرسپولیس است اما اگر نتایج عاجل این رویکرد باخت‌های بدی باشد، خود او آنقدر عمر نمی‌کند که بهره‌های آن را در فصول بعدی کسب کند. در این ارتباط آوردن نام‌های محمدامین اسدی، احسان حسینی، سعید حسین‌پور و البته امیر روستایی گلزن و آینده‌دار الزامی است اما وقتی لیگ با همه سختی‌هایش آغاز شود، کالدرون به چشم خواهد دید که جوان‌ترهای تیمش کشش کسب توفیق در فرسایشی‌ترین دیدارها را نخواهند داشت و این تیم پیش از هر چیزی به میانسالان پخته‌اش نیاز خواهد داشت که احمد نوراللهی، کمال کامیابی‌نیا، وحید امیری و البته سید‌جلال حسینی سرآمدان آنها هستند.

بندهای گسسته
گاهی رازهای واقعی موفقیت یک تیم نه فقط آدم‌ها و نفراتش بلکه بندها و قفل‌های روحی و جسمی است که آنها را به یکدیگر پیوند می‌زند و در یک قالب مشترک به پیش می‌راند و به نظر می‌رسد کالدرون با حساسیت بیش از حد در هر امر و هر کار فردی و فنی و در ماهیت بازیکنان انجام ‌دهنده این کارها به نتیجه‌گیری‌های ناصحیحی رسیده و ساختارهای ذهنی‌اش را بر همان روال سوار کرده است. با این روال هم نمی‌توان پرسپولیس را از جمع «خوب»های لیگ بعدی کاملاً جدا کرد اما استمرار در اینگونه نگرش‌ها و کارها پرسپولیس را از بهترین مسیر ممکن برای این تیم خارج خواهد کرد و بر‌خلاف دوره برانکو به تیمی تبدیل خواهد کرد که هر نتیجه‌ای را می‌توان از آن انتظار داشت، حتی چیزی مثل شکست اخیر صفر-۲ در تهران مقابل فولاد و در روزی که پرسپولیس در یک بازی دوستانه هم دو اخراجی داد.

کاخ‌سازی روی پایه‌های سست
حتی تساوی ۲-۲ با نساجی که به سبب تغییر یافتن‌های مکرر سرمربی‌اش در یک سال و اندی اخیر و شروع فصل تازه با رضا مهاجری هنوز به هماهنگی و انسجام لازم نرسیده است، یک نتیجه بد و هشدار ‌دهنده به سرخ‌ها بود. گمشده مهم پرسپولیس در این دیدارها، همانطور که قبلاً نیز آمد، استحکام خط دفاعی‌اش بوده که در فصول قبلی آنقدر کم گل می‌خورد که با زدن یک گل هم مسابقاتش را می‌برد ولی اینک فقط در سه دیدارش با سایپا (در تورنمنت جام شهدا) و فولاد و نساجی شش گل دریافت می‌دارد و در هیچ‌یک برنده نمی‌شود و این عارضه‌ای نیست که به راحتی بتوان بر آن غلبه کرد و خصلتی نشان نمی‌دهد که بر پایه آن بتوان کاخ‌هایی چند و حتی یک قهرمانی تازه را احداث کرد.

هیچ‌کس پای یک مربی ناکام نمی‌ماند
۹ سال جوان‌تر بودن کنعانی‌زادگان نسبت به سید‌جلال قطعاً دلیل اصلی رویکرد سرمربی آرژانتینی به وی و ارجاع‌های مکرر سید‌جلال به نیمکت ذخیره‌ها بوده اما کالدرون نمی‌داند با باز و سست کردن بی‌مورد پیوند کاری محکمی که بین شجاع و سید‌جلال وجود داشت و تلاش عبث برای برقراری سریع چنان وحدتی بین شجاع و کنعانی‌زادگان یک کار زائد و ریسک بی‌تدبیر و نوعی خودزنی است و اگر کلکش نگیرد، شکست خورده بزرگ این معادله خواهد بود و کمتر کسی در جمع سرخابی‌های پایتخت پای یک مربی بازنده می‌ماند و اصولاً تلاشی برای حفظ این دست مربیان صورت نمی‌گیرد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *