سایت بدون – حال این روزهای استقلال خوب است. آبیها از پس هر حریفی برمیآیند؛ میخواهد تراکتور مدعی و پرمهره در یادگار مملو از جمعیت باشد یا نساجی خطرناک در شهید وطنی با چمنی مصنوعی. اما چه اتفاقی افتاده است که استقلال نسبت به فصول ناامیدکننده گذشته، لیگ را در همان نیم فصل اول بسان یک قهرمان شروع کرده و خیلی زود در جمع ۳ تیم اول جدول قرار میگیرد؟ بدون شک حضور آندرهآ استراماچونی، سرمربی ایتالیایی آبیپوشان روی نیمکت این تیم کمک شایانی به این تغییر و تحولات اساسی در تیم کرده است؛ مربیای که با کش و قوسهای فراوان و با کارنامهای ناامیدکننده پا به ایران گذاشت تا موفقیت در استقلال هم برای او داروی شفابخشی شود و بتواند نمرات کارنامهاش را ارتقا دهد و هم مرهمی بر دل هوادارانی که سالها دستشان از جام کوتاه بوده است. یکی از دلایلی که تیم استقلال در فصلهای گذشته نتوانست به موفقیتی دست پیدا کند، نداشتن نظم و دیسیپلین بود که مربیان سابق از برقراری آن عاجز بودند؛ دعواها و درگیریهای رختکن، قهرهایی که گاهی بازیکنان زمان تمرین یا زمان خط خوردن از لیست داشتند و بینظمیهای دیگری از این دست، همگی با اغماض مربیان روبهرو میشد و تنبیهی در کار نبود. از مظلومی تا منصوریان و شفر همگی چنین خصوصیتی داشتند اما استراماچونی با آن چهره جدیاش، از همان روزی که پا به زمین تمرین استقلال گذاشت به بازیکنانش فهماند دیگر دوره بازیکن سالاری گذشته است و در تیم او بازیکن بینظم جایی ندارد. پیرو همین تفکر، روحالله باقری و آرمین سهرابیان را به دلیل درگیری از لیست استقلال کنار گذاشت و این دو مجبور شدند به تیم های دیگری بروند. یا همین هفته گذشته محمد دانشگر به دلیل قهر و ترک زمین تمرین پیش از دیدار با نساجی از لیست بازی کنار گذاشته شد. در واقع استراماچونی به این مدافع فهماند برایش نظم و انضباط حتی مهمتر از مدافع ثابت ترکیبش است. با آنکه استقلال مشکلات مالی فراوانی همچون گذشته دارد و به آن اعتراض هم میشود اما استراماچونی کاری کرده که از نظر فنی خللی در کار تیمش ایجاد نشود. * احیای ستارگانی که کمنور شده بودند فصل نوزدهم، بیشترین تغییرات در ترکیب استقلال ایجاد شد. بیش از ۱۵ بازیکن از این تیم جدا شدند و خیلی از قدیمیها بار سفر بستند. شاید برای مربیای که به گفته خودش هیچ شناختی روی فوتبال آسیا و ایران نداشت، فصل سختی پیشبینی میشد؛ فصلی که هواداران از او فقط جام میخواهند. با این وجود استراماچونی برخلاف وینفرد شفر، مربی فصل گذشته آبیها بابت رفتن بازیکنان شاخص غر نزد، بلکه طوری روی بازیکنانش کار کرد که بازیکنی مثل مهدی قائدی- بازیکن بیانضباط فصل گذشته استقلال- را احیا کرد؛ قائدیای که زمان شفر به یک بازیکن معمولی مبدل شده بود و هرگز نتوانست درخششی که از او انتظار میرفت را در استقلال داشته باشد. بهطوری که بسیاری از هواداران از او ناامید شده و حتی خواستار جداییاش بودند اما استراماچونی با بها دادن و اعتماد کردن به او، کاری کرد که حالا قائدی به امتیازآورترین و گلزنترین بازیکن استقلال تبدیل شده است. شماره ۱۰ آبیپوشان حالا همانی شده که باید پیشتر از اینها میبود. شاید بد نباشد قائدی را با مهاجم رقیب مقایسه کنیم تا به نقش موثر مربیان پی ببریم؛ جایی که علی علیپور توسط برانکو به یک ستاره و آقای گل لیگ تبدیل شد اما توسط کالدرون به یک نیمکتنشین و ستاره کمفروغ مبدل شده. در واقع استراماچونی همانند برانکو از بازیکن معمولی، ستاره میسازد اما کالدرون مشابه شفر، بازیکن را از ۱۰۰ به صفر میرساند. جدا از قائدی، علی کریمی این روزها نقش پررنگی در خط میانی استقلال دارد، تا جایی که این بازیکن هم خوب گل میزند و هم خوب به خط حمله اضافه میشود و به مهاجمانش برای خلق موقعیت کمک میکند. در واقع مرد ایتالیایی توانسته ستارگانی را که زمان مربیگری شفر کم فروغ بودند احیا کند و نشان داده خوب بلد است از بازیکنانش بازی بگیرد. * جا انداختن سیستم ۲-۵-۳ نوین مربی جوان آبیها برای نخستینبار در داربی از سیستم ۲-۵-۳ مدرن استفاده کرد که هر چند به شکست تیمش منجر شد اما آبیها در آن بازی به اشتباه مدافع خود در آفسایدگیری باختند. این سیستم در دیگر بازیهای استقلال هم مورد استفاده قرار گرفت و جالب اینکه تیم استراماچونی پس از داربی، باختی را متحمل نشد و حتی پس از تساوی برابر ذوبآهن در اصفهان، بردهای این تیم شروع شد و تا الان هم تیم او تمام بازیهای خود را پیروز شده است. سیستمی که استراماچونی پس از سالها در استقلال بار دیگر جا انداخته، برخلاف نظر کارشناسانی که این سیستم را منسوخ میدانند، برای آبیها بخوبی جواب داده است. استقلال با این سیستم خوب گل میزند و به یک گل قانع نمیشود، تا جایی که بهترین خط حمله لیگ در اختیار آبیها با ۲۳ گل است. استقلالی که اول فصل مهاجمانش را از دست داد و با کمبود بازیکن در این پست، فصل را شروع کرد و حتی در نیمی از بازیها به دلیل مصدومیت دیاباته، مهاجم نوک نداشت، توانست بخوبی این ضعف را پوشش دهد و حالا به جایی رسیده که بدون گل زده از زمین خارج نمیشود. * حتی از دست دادن بازیکن هم قطار استقلال را متوقف نکرد مصدومیت داریوش شجاعیان، هافبک تأثیرگذار تیم هم نتوانست خللی در موفقیتهای بعدی استقلال ایجاد کند و با وجود آنکه این بازیکن در ترکیب خوب جا افتاده بود اما استراماچونی با برخی جابهجاییها کاری کرد که جای خالی شجاعیان به چشم نیاید و بردها و بازیهای زیبای تیم مرد ایتالیایی ادامهدار باشد. حتی اگر دانشگر از ترکیب کنار گذاشته شود، مدافع دیگری خیلی خوب از پس وظایف او برمیآید. در واقع استراماچونی این نکته را به ذهن بازیکنانش القا کرده که همه باید برای رسیدن به ترکیب اصلی تلاش کنند و فرقی بین هیچ بازیکنی نیست. استراماچونی برخلاف شفر بر سر بازیکنانش نمیزند و با داشتههایش میسازد و سعی میکند از همه نیروهایش به شکل درست استفاده کند. همین که هیچ بازیکنی از حضورش در ترکیب خبر ندارد موجب شده تمرینات استقلال رنگ و بوی جدیتری نسبت به قبل به خود بگیرد. * خارجی بد نیامد استرا روی خرید بازیکنان خارجی وسواس زیادی به خرج میدهد تا جایی که برای ۲ خرید خارجی دیگر هنوز بازیکنی را به لیست استقلال اضافه نکرده و گزینههای مدیران را هم پس میزند. خرید شیخ دیاباته، مهاجم آبیها آنقدر برای این تیم خوب بود که این بازیکن حالا تبدیل به یک ستاره شده و با ۴ گل دومین گلزن برتر استقلال است. حتی میلیچ، مدافع چپ آبیها هم در ترکیب تیم جا افتاده و ۲ گل هم برای استقلال به ثمر رسانده است. در واقع آبیها برای خرید بازیکن خارجی پولی را حیف و میل نکرده و مهرههای تأثیرگذاری را به کمک مربی خود خرید کردهاند؛ اتفاقی که خلاف آن در باشگاه پرسپولیس رخ داد و مهاجمی مثل جونیور خریداری شد که نهتنها ذرهای در ترکیب این تیم تأثیری نداشت، بلکه خیلی زود هم از لیست کنار گذاشته شد. نکته جالب اینجاست که قیمت جونیور از شیخ دیاباته هم بیشتر است!. * بازگشت ثبات و تمام شدن دوران باند بازی در فصلهای گذشته ثبات حلقه مفقوده استقلال بود. تغییر زیاد در ترکیب و جابهجایی بازیکنان در پستهای غیرتخصصی و حتی تغییرات مداوم مدیریتی باعث میشد آبیها نتوانند نتایج خوبی در لیگ بگیرند. چه زمان علیرضا منصوریان و چه زمان شفر تا نیمفصل ترکیب اصلی تیم پیدا نشده بود اما استراماچونی خیلی زود به ترکیب اصلی تیمش دست پیدا کرد و حالا با کمترین تغییر تیمش را راهی میدان میکند. شاید هواداران استقلال از عملکرد مدیران خود هم راضی نباشند و خواستار جدایی آنها باشند اما همین ماندنها هم در این برهه حساس به کمک آبیها آمد. چه بسا با تغییرات مدیریتی، روزهای سیاه استقلال باز میگشت و تا مدیر جدید بتواند خودش را در تیم جا بیندازد، استقلال زمان زیادی را برای رسیدن به بالای جدول از دست میداد. به هرحال ثبات مهمترین رکن برای رسیدن یک تیم به موفقیت است؛ رکنی که در زمان برانکو وجود داشت و باعث شد پرسپولیس به قهرمانیهای متعددی برسد اما آبیها به دلیل نداشتن آن، جامهای زیادی را از دست دادند. حالا استراماچونی میتواند از این رکن بخوبی بهره ببرد و شاید بتواند تیمش را به قهرمانی هم برساند. علاوه بر بازگشت ثبات به تیم، دیگر شاهد باندبازی در استقلال نیستیم. در تیم استراماچونی باندی شکل نمیگیرد، چرا که بازیکنان خوب میدانند با بد کردن دیگری، جایی در دل سرمربی باز نمیکنند. مرد ایتالیایی تنها به توانایی بازیکنان بانظم توجه میکند.