استقبال تماشاچیان از بازسازی فیلم‌های قدیمی/ بازگشت به گذشته هالیوود

سایت بدون – احیای فیلم‌های قدیمی و نسبتا قدیمی، راه خوبی برای کسب درآمد بیشتر شرکت‌های بزرگ فیلمسازی در هالیوود است. تهیه‌کنندگان سینما هر از گاهی سراغ یکی از فیلم‌های مطرح و پرفروش قدیمی رفته و با امروزی کردن داستان و حال و هوای آنها، فیلم تازه‌ای را در معرض دید تماشاگران قرار می‌دهند که در حقیقت تازه نیست! گرچه این فیلم‌ها با حضور بازیگران تازه‌ای وارد مرحله تولید می‌شوند و داستان‌هایشان تا حدودی با داستان نسخه‌های اصلی فرق دارد، اما همان کالای قدیمی است که با رنگ و رو و بسته‌بندی جدیدی در اختیار مشتری/ تماشاچی قرار می‌گیرد. طنز ماجرا اینجاست که تماشاچی هم در اغلب مواقع از این کالای به اصطلاح تازه استقبال کرده و راه را برای ادامه تولید این نوع فیلم‌ها باز و هموار می‌کند. شاید دلیل اصلی اصرار صنعت سینما برای تولید نسخه‌های احیا و دوباره‌سازی شده محصولات موفق قدیمی همین باشد. تا زمانی که تماشاچی برای دیدن این نوع فیلم‌ها پول پرداخت می‌کند، می‌توان به تولید آنها ادامه داد. این شیوه فیلمسازی چند سالی است که به صورت یک گونه مهم سینمایی درآمده و با دیگر گونه‌های سینمایی رقابت سختی می‌کند. منتقدان روی این نکته هم تاکید می‌کنند که صنعت سینما کار خود را در این زمینه خیلی خوب انجام می‌دهد. به این ترتیب، این فیلم‌های احیا شده از چنان حال و هوای جذاب و سرگرم‌کننده‌ای برخوردارند که می‌توانند تماشاگران را سرگرم کرده و زمینه را برای ادامه حیات این گونه سینمایی فراهم کنند.
به نوشته نشریه هالیوود ریپورتر، دوباره‌سازی و احیای فیلم‌های سینمایی محدود به یک تاریخ خیلی دور یا فیلم‌های بسیار پرفروش و بلاک باستر نمی‌شود. با نگاهی به نام محصولاتی که قرار است دوباره‌سازی شوند، هم فیلم‌های نه‌چندان قدیمی به چشم می‌خورد و هم فیلم‌هایی که الزاما توفان و غوغایی در جدول گیشه نمایش به راه نینداخته‌اند. از همین رو، تحلیلگران سینمایی به طرح این پرسش می‌پردازند که شرکت‌های کوچک و بزرگ سینمایی چرا سراغ این نوع محصولات هم رفته و دست به احیا و بازسازی‌شان می‌زنند؟
 مار خوش‌خط و‌خال
بارزترین نمونه و مثال، اکشن دلهره‌آور «آناکوندا» است. این محصول سال ۱۹۹۷ سینما، در رده فیلم‌های درجه ۲ سینما قرار می‌گیرد. چنین محصولاتی حداقل یک سروگردن پایین‌تر از محصولات درجه یک و پرسروصدای سینما هستند که با هزینه‌هایی بالا و حضور ستارگانی سرشناس تولید می‌شوند. شرکت سونی نسخه اصلی را با بازی جنیفر لوپز، آیس کیوب، جان وویت و اوئن ویلسن تهیه کرد. هزینه تولید فیلم ۳۵میلیون دلار شد. با وجود فروش متوسط آناکوندا، منتقدان نقدهایی منفی بر آن نوشتند و نامزد دریافت تعداد زیادی جایزه تمشک طلایی (که به بدترین‌های سال سینما داده می‌شود) شد. آناکوندا صاحب یک دنباله شد و بعد از آن، سه قسمت دیگر هم تولید شد که مستقیما راهی بازار ویدئویی شدند.
داستان فیلم درباره یک گروه مستندساز است که به پیشنهاد مارگیری نیمه روانی راهی جنگل‌های آمازون می‌شوند تا مار بزرگ و خطرناک این منطقه آناکوندا را پیدا کنند. نسخه جدید در حال و هوای اکشن ترسناک «مگ» (با بازی جیسون استاتام، که ۵۰۰ میلیون دلار در سطح جهانی فروش کرد) ساخته می‌شود و نگاهی امروزی به ماجراها خواهد داشت.
 از بروس‌لی تا قهرمان جدید
نمونه دوم که باز هم فیلمی درجه ۲ به حساب می‌آید، اکشن ابرقهرمانانه «گرین هورنت» است. نسخه اصلی در دهه ۶۰ میلادی در تلویزیون تولید شد. این مجموعه با نگاهی به داستان مصور تیم دو نفره جورج دبلیو ترندل و فران استریکر، حیات خوبی در این رسانه داشت. ون ویلیامز، قهرمان ماجرا و بروس لی جوان و تازه‌وارد، دستیار او کاتو بود. اولین نسخه سینمایی این داستان در سال ۲۰۱۱ و به کارگردانی مایکل گوندری ساخته شد. در کنار نقدهای منفی، تماشاگران هم از آن استقبالی نکردند. حالا معلوم نیست چرا بعد از آن شکست سخت تجاری، تهیه‌کنندگانش دوباره به فکر احیای آن افتاده‌اند! سازندگان فیلم با این ادعا که گرین هورنت یکی از ابرقهرمانان کلاسیک و محبوب تماشاگران را در معرض دید تماشاگران قرار می‌دهد، توجیه خوبی برای ساخت نسخه جدید ارائه می‌کنند.
 قارقار کلاغ
«کلاغ» فیلم دیگری است که وضعیتی شبیه دو فیلم دیگر دارد و تولید نسخه احیا شده‌اش، در دستور کار کورین هاردی قرار گرفته است. این فیلمساز به دنبال آن است تا داستان و تصویری متفاوت از داستان مصور و سوررئالیستی جیمز اوبار را در معرض دید عموم مردم قرار دهد. این داستان گرافیکی قبل از این در سال ۱۹۹۴ به صورت فیلمی نه‌چندان موفق درآمد که براندون لی، پسر بروس لی بازیگر اصلی‌اش بود. او جوانی معمولی است که بعد از قتل نامزدش توسط چند شرور، تا حد مرگ کتک زده می‌شود. بدن نیمه‌جان او را کلاغ‌ها مداوا کرده و این جوان در یک هیات جدید و با روحیه‌ای کلاغ گونه، برای انتقام خون نامزدش برمی‌گردد. این‌قدر که ماجرای مرگ مشکوک براندون لی سر صحنه فیلمبرداری این فیلم جاروجنجال به پا کرد، خود فیلم نتوانست جنجال و شور و هیجانی خلق کند.
پرسشی که از سوی تحلیلگران و منتقدان مطرح می‌شود این است که آیا نسخه‌های جدید این فیلم‌های نه‌چندان مهم و مطرح، می‌تواند هیجان تازه‌ای ایجاد کرده و نام آنها را تا حد محصولاتی درجه یک و معتبر مطرح کند؟ اهل فن عقیده دارد تنها نوع ساخت این فیلم‌ها و میزان زحمت و دقت سازندگانشان است، که می‌تواند جواب این پرسش ساده را بدهد. هر سه فیلم برای نمایش عمومی در بهار سال آینده میلادی آماده می‌شوند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *