سایت بدون – رسیدگی به پرونده قتل پسر جوان از سوی ۴ مرد مهاجم صبح دیروز در حالی در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که دو نفر از متهمان به خارج از کشور رفتهاند.
این جنایت در سال ۹۳ رخ داد و شاکی که مرد میانسالی بود به پلیس گفت: ۳ برادر بهنامهای حمید، حامد و حسن به همراه پسر حسن به خانه ما حمله کرده و پسرم را با شلیک گلوله به قتل رساندند و خودم را نیز از ناحیه دست مجروح کردند.
پس از طرح این شکایت و اظهارات شاکی، مأموران به محل جنایت رفتند و جسد امیر را به پزشکی قانونی منتقل کردند. در ادامه ۳ متهم این پرونده بازداشت شدند اما مأموران نتوانستند یکی از برادرها بهنام حمید را دستگیر کنند تا اینکه مأموران متوجه شدند او از کشور گریخته و به یک کشور اروپایی رفته است. به این ترتیب تحقیقات از ۳ متهم بازداشت شده ادامه پیدا کرد. حامد در بازجوییها گفت: من در این درگیری نقشی نداشتم و برادرم حمید به مقتول شلیک کرد. من اصلاً در جریان درگیری نبودم. ما با مقتول و خانوادهاش آشنا بودیم و من نمیخواستم اتفاقی برای آنها بیفتد.
پس از بازجویی از متهمان و شاکی مشخص شد که عامل شلیک و قتل، حمید بوده است و به این ترتیب ۳ متهم بازداشت شده با وثیقه سنگین آزاد شدند.در ادامه تحقیقات پلیس اینترپل دریافت حمید در یک کشور اروپایی پناهنده شده است، با این حال اسم وی در لیست قاتلان تحت تعقیب ایران قرار گرفت.
به این ترتیب کیفرخواست علیه سایر متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا نماینده دادستان به جایگاه رفت و درخواست صدور حکم قانونی برای متهمان کرد.
سپس پدر و مادر مقتول خواستار صدور حکم قصاص شدند،اما در جلسه دادگاه پدر مقتول مدعی شد حسن عامل قتل پسرش بوده است و گفت: شب حادثه، آنها پس از حمله به خانه ما به من و پسرم شلیک کردند. من آنجا بودم و دیدم که حسن به پسرم شلیک کرد. اصلاً حسن همه مهاجمان را با خودرواش به خانه ما آورده بود.
حسن که بهعنوان متهم ردیف دوم از خود دفاع میکرد، گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم، چون اسلحهای نداشتم. من فقط به آنجا رفتم تا درگیری به وجود نیاید. روز حادثه برادرم حمید با خانواده مقتول درگیر شده بود.
در ادامه با توجه به اینکه حامد نیز در دادگاه حضور نداشت قاضی علت غیبت وی را پرسید که حسن گفت: حامد دانشجو بود و برای تحصیل به آلمان رفت و قانونی هم از کشور خارج شد، اما برادرم حمید پس از شلیک به مقتول غیرقانونی از کشور خارج شد و دیگر برنگشت.
سپس پسر حسن به جایگاه رفت و گفت: من هم اسلحه نداشتم، من یک فندک داشتم که شکل اسلحه بود پس از دستگیری هم آن را به پلیس تحویل دادم.
پس از اظهارات متهمان و با توجه به اینکه مرد شاکی مدعی بود شاهدانی دارد که تأیید میکنند حسن به پسرش شلیک کرده، هیأت قضات وارد شور شدند و به مرد شاکی فرصت دادند تا شاهدان را به دادگاه بیاورد و به این ترتیب ادامه رسیدگی به این پرونده به زمان دیگری موکول شد.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»
سایت بدون – ضربالمثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …