تا به حال با خود اندیشیدهاید منظورمان از سال جدید چیست؛ سالی که کاملا جدید است؟ چیزی که هرگز اتفاق نیفتاده باشد؟ وقتی میگوییم سال نو یا جدید در حالی که خوب میدانیم پس از گفتن و شنیدن مبارک بادهای این سال نو، هیچ چیز جدیدی نیست و ما همانی هستیم که بودیم، آیا به راستی برایمان سالی نو و تحولی جدید رقم میخورد یا همان الگوی همیشگی قدیمی است که مدام تکرار میشود؛ استمراری از آنچه انجام دادهایم و انجام میدهیم و امسال نیز همانها را تکرار خواهیم کرد؟
آیا درواقعیت اصلا چیز جدیدی وجود دارد؟ چیزی که واقعا تازه و بدیع باشد؟ چیزی که هرگز پیش از این آن را ندیده و نشنیده و نه تجربهاش کرده باشید؟ اینها پرسشهای نسبتا مهمی است که اگر آنها را دنبال کنید، تمام روزهای زندگی مان به چیزی تبدیل میشود که قبلا هرگز آن را نزیستهایم و این به آن معناست که ذهن، روح و روان ما خودش را از شرایط و ویژگیهای اقتباسی، مشخصههای فردی و از نظرات، باورها و قضاوتهای بیچون و چرا آزاد و رها کند.
آیا میتوانید همه بودنهای ناموجهی را که تا به امروز پذیرفته و همراه با آنها زیست کردهاید کنار بگذارید و حقیقتا یکسال نو را آغاز کنید؟ بسیار شگفتانگیز و شکوهمند خواهد بود اگر بتوانید چنین کنید.
متاسفانه زندگی برخی از ما سطحی، بیمایه و بسیار کم معناست، درباره زندگی و مسؤولیت ما در این جهان در برابر خدا و دیگر مخلوقات کمتر میاندیشیم و تاسف برانگیزتر آنکه این نوع از زندگی را ناخودآگاه به کودکان معصوم، پاک و بیآلایش هم انتقال میدهیم.
چه دوست داشته باشیم چه نه، برخی از ما به اشتباه آموزش دیدهایم، آموزشی که در حقیقت ممکن است مانع یادگیری واقعی ما هم باشد. بعضی از ما یاد نگرفتهایم جایی که زمین خوردیم دوباره برخیزیم و تلاش کنیم، یاد نگرفتهایم جهت زندگیمان را آنطور که شایسته و در شأن انسان بودن است، تغییر دهیم.
برخی از ما به اشتباه اما به یقین پذیرفتهایم که محکومیم تا ابد در همین مسیر محدود، بیمسؤولیت و بیمعنا و بی هدفهای بزرگ حرکت کنیم.
کاش بتوانیم ـ که اگر بخواهید میتوانید ـ از تکرار مکررات رها شویم و با زیرساختی پاک و تازه و از همه مهمتر مطابق با ارزشهای انسانی و الهی، زندگی جدید و تحولی نوین را آغاز کنیم و با جانِ دل به تماشای آن بنشینیم تا ببینیم از آنچه به بیرون تراوش میکند. باید با قلب و ذهنی روشن و پذیرا به سوی آیندهای که منحصر به خود، تواناییها و داناییهامان است، حرکت کنیم که بیتردید در این مسیرِ تغییر باید به مانند دوندهای که برای دویدن در مسافت زیاد، خود را از نظر فیزیکی و روانی مجهز میکند، عمل کنیم؛ یعنی برای ایجاد تغییرات مهم در زندگیمان باید مجهز به شرایط و تجهیزاتی باشیم که نخستین گامهای تحولاتمان را پایدار و غنی سازد.
مهمترین آمادگی هر انسانی برای زیستن به نوعی دیگر و زیستنی متفاوت خودآگاهی و سلامت روان است. در سال جدید قصد کنید که با روشن کردن نورافکن روی خود، بدون این که از خطاها و اشتباههای خود ناامید، مأیوس، غمگین، معذب و افسرده شوید یا بهدنبال تایید از بیرون باشید به تمرین، ممارست و کوشش عاقلانه در وادی خودشناسی ادامه دهید. خود، تعارضات (عقدهها) و روانتان را بهتر بشناسید و تا آنجا که ممکن است از اوهام، خرافات، مطالب سخیف و… فاصله بگیرید .
خود ـ در نقش یک والد ـ عامل به عمل باشید و به فرزندانتان نیز بیاموزید که برای تغییر خود هرگز دیر نیست. هر چند سال که داشته باشید، هر گونه که زندگی کرده باشید، هر اتفاق خوش و ناخوشایندی که از سرگذرانده باشید، باز هم نو شدن ممکن است. خودشناسی و تغییر و تحول را قاعده اصلی زندگیتان تعریف کنید؛ بسیار تلاش کنید و خود را نیز ملزم نمایید که هیچگاه اجازه ندهید دچار معضل خود فراموشی، تقلید و تکرار نشوید، اگر یک روزتان درست مثل روز قبل باشد، باید افسوس بخورید.
یاد بگیرید و یاد دهید که باید در لحظه و در هر نفسی نو شد. شک نکنید که توانایی تحول و قابلیت پذیرش نوشدن، نیاز زندگی امروز و تضمین کننده سلامت زندگی فردای فرزند شماست.
نویسنده : نسرین صفری / روانشناس بالینی