سایت بدون – در روزهای اخیر شایعه فسخ قرارداد اللهیار صیادمنش از سوی باشگاه فنرباغچه ترکیه نقل محافل فوتبالی است.
اللهیار در تیم ترکیهای روزهای خوبی را سپری نکرد. او حتی نتوانست به عنوان بازیکن قرضی در تیم استانبولاسپور خودی نشان دهد و مجبور به بازگشت به تیم فنرباغچه شد و تا اینجای کار نتوانسته سرمربی تیم را برای بازی متقاعد کند. با این روند حتی اگر خبر فسخ قرارداد اللهیار صیادمنش با فنرباغچه غیرواقعی باشد، در آیندهای نزدیک شاید او مجبور به رفتن شود.
صیادمنش یکی از استعدادهای ناب ایرانی است که به طور حتم آینده درخشانی را پیشرو دارد. او با تیم ملی نوجوانان در جام جهانی نوجوانان گوای هند نشان داد چه جواهر گرانبهایی است و البته در ترکیب استقلال در بازیهای لیگ برتر گلهایی زد که زیبا و تماشایی بود، اما به نظر میرسد برای حضور او در یک تیم اروپایی کمی زود بود. این موضوع را شفر، سرمربی وقت استقلال بارها و بارها به باشگاه یادآور شد، اما کو گوش شنوا و به خاطر چندصدهزار دلار اللهیار فروخته شد؛ در حالی که اگر باشگاه استقلال صبر میکرد تا اللهیار پخته شود، به طور حتم با قیمت بهتری این بازیکن را به باشگاه بهتری ترانسفر میکرد. به خصوص که اللهیار بازیکن تیم ملی هم بود و در ویترین قرار داشت.
شفر: اللهیار باید با ۳ یا ۴ میلیون دلار فروخته میشد
بعد از اینکه مقدمات حضور اللهیار صیادمنش در تیم فنرباغچه مهیا شد، شفر
سرمربی وقت استقلال مصاحبه تندی علیه سیاست باشگاه انجام داد. او به خوبی
آینده را پیشبینی کرد و گفت: «به نظرم اللهیار مهمترین استعداد فوتبال
ایران در یک دهه گذشته بوده و من با باشگاه بارها صحبت کردم که قدر این
جواهر را بدانند. به عقیده من اتفاقی که در مورد اللهیار افتاد، کاملاً
غیرحرفهای بود و او نباید به تیم فنرباغچه فروخته میشد که حالا به صورت
قرضی به تیم دیگری برود. به نظر من اللهیار باید یک سال دیگر در استقلال
بازی میکرد و بعد با قیمتی نزدیک به ۳ یا ۴ میلیون دلار به یک باشگاه
اروپایی منتقل میشد، باشگاهی که مربی و سیستمش حامی یک بازیکن جوان باشد
تا او رشد بیشتری کند. به نظر من اللهیار را میتوان با امباپه مقایسه کرد،
اگر نحوه انتقال او را بررسی کنیم میبینیم این بازیکن بعد از شکوفایی
کامل به یک باشگاه بزرگتر منتقل شد. در مورد اللهیار هم باید این اتفاق
میافتاد و او یک سال دیگر در استقلال بازی میکرد، اما یکی، دو نفر در
باشگاه میخواستند حتماً این انتقال هرچه سریعتر اتفاق بیفتد و در نهایت
هم کار خود را انجام دادند. این بازیکن به هیچ عنوان بازیکنی نیست که به
صورت قرضی به تیم دیگر برود و یک بازیکن فوق العاده است. او فقط نیاز به
توجه ویژه یک مربی داشت تا این بازیکن را تحت حمایت کامل خود قرار بدهد و
به شکوفایی کامل برساند.»
بعد از اینکه مقدمات حضور اللهیار صیادمنش در تیم فنرباغچه مهیا شد، شفر سرمربی وقت استقلال مصاحبه تندی علیه سیاست باشگاه انجام داد. او به خوبی آینده را پیشبینی کرد و گفت: «به نظرم اللهیار مهمترین استعداد فوتبال ایران در یک دهه گذشته بوده و من با باشگاه بارها صحبت کردم که قدر این جواهر را بدانند. به عقیده من اتفاقی که در مورد اللهیار افتاد، کاملاً غیرحرفهای بود و او نباید به تیم فنرباغچه فروخته میشد که حالا به صورت قرضی به تیم دیگری برود.
از انتقال ۵ میلیون مارکی تا انتقال ۱۰۰ هزار دلاری!
اللهیار صیادمنش اگر از سوی باشگاه فنرباغچه ترکیه کنار گذاشته شود، اولین
جوان ایرانی نیست که مجبور به بازگشت به فوتبال ایران میشود و آخرینش هم
نخواهد بود؛ تا زمانی که این رفتار اشتباه از سوی باشگاهها ادامه داشته
باشد.
واقعیت این است که ستارههای نوجوان و جوان ایرانی به سرعت برابر پیشنهادات خارجی وسوسه میشوند و این باشگاه است که باید ترانسفر را مدیریت کرده و در زمان مناسب انجام دهد که هم باشگاه سود ببرد و هم بازیکن. پیشتر رضا شکاری، مهاجم تیم ذوبآهن با پرداخت ۱۰۰ هزار دلار به باشگاه ذوبآهن به روبینکازان رفت. او در سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ در این تیم روسی بود، اما به بازی گرفته نشد و در ۱۱ بازیای که برای این تیم انجام داد، یک گل هم نزد. رضا شکاری در نهایت به دلیل این عملکرد حتی مورد توجه دیگر تیمهای روسی هم قرار نگرفت و به ایران بازگشت و به تیم تراکتور رفت.
امید نورافکن هم با مبلغی اندک و با جدایی از استقلال راهی شارلروای بلژیک شد. امید هم هیچگاه نتوانست در ترکیب این تیم بلژیکی جایی برای خود باز کند و در دو مقطع به عنوان بازیکن قرضی برای استقلال و سپاهان بازی کرد. حال باشگاه سپاهان در تلاش است رضایتنامه دائمی این بازیکن را از باشگاه بلژیکی دریافت کند.
این ترانسفرها را مقایسه میکنیم با انتقال مهدی مهدویکیا به تیم بوخوم؛ ابتدا باشگاه پرسپولیس با مدیریت امیر عابدینی، مهدی مهدویکیا را به عنوان بازیکن قرضی به تیم بوخوم انتقال داد و وقتی مهدی در این تیم خوش درخشید، با رضایت باشگاه پرسپولیس و دریافت ۵ میلیون مارک که در زمان خودش پول کلانی بود به تیم هامبورگ فروخته شد، اما اکنون شاهد هستیم جوانان ایرانی با ۱۰۰ هزار دلار راهی تیمهای اروپایی میشوند و به دلیل ناکامی زود برگشت میخورند. همه اینها به این دلیل است که سیاست درستی در ترانسفر بازیکنان جوان ایرانی در باشگاهها وجود ندارد. چرا باید بندی در قرارداد بازیکنان جوان ایرانی وجود داشته باشد که بتوانند با پرداخت ۱۰۰ هزار دلار راهی تیم خارجی شوند؟! حداقل سود برای باشگاههای ایرانی! جالب اینکه بدانید محمد محبی بازیکن تیم سپاهان که مورد توجه تیم گرانادای اسپانیا قرار گرفته براساس بندهای موجود در قرارداد میتواند با پرداخت ۱۲۰ هزار دلار از تیم سپاهان راهی تیمهای اروپایی شود. به واقع تنها آورده این بازیکن جوان و مستعد ایرانی برای فوتبال باشگاهی ایران ۱۲۰ هزار دلار خواهد بود در حالی که ممکن است همانند علیرضا جهانبخش برای تیمهای اروپایی آورده چند میلیون دلاری داشته باشد. باشگاه سپاهان نباید چنینبندی را در قرارداد محمد محبی میگنجاند. همانند پرسپولیسِ زمان امیر عابدینی ابتدا باید به عنوان بازیکن قرضی این بازیکن را مثلاً به تیم گرانادا انتقال میداد و در صورت درخشش این بازیکن در تیم اسپانیایی او را با مبلغ کلانی به این باشگاه یا باشگاه دیگر میفروخت و یا قرارداد را به گونهای تنظیم میکرد که تا سالهای سال از ترانسفر محمد محبی سود میبرد.
این اتفاقات بیتعارف نشان میدهد فوتبال ایران فقط در ادعا و کلام حرفهای است و نه در رفتار.