حال ناخوش این روزهای دکتر اسلامی ندوشن

نویسنده و محقق نامدار ادب فارسی، با بیماری فراموشی دست و پنجه نرم می کند

سایت بدون -روزهای مدرسه‌مان با خواندن تکه‌هایی از «روزها»یش در یکی از روستاهای دورافتاده یزد گذشت؛ روزهایی که با سختی پشت سر گذاشته و به میانه راه که رسیده بود، قلم به دست گرفته و نوشته بود؛ روزهایی که سرگذشت مردی را نشان می‌داد که از جان و دل به خاطر وطن، فرهنگ و ادبیاتش چشم روی هم نگذاشته بود. حالا آن چشم‌های مشتاقِ دیدن، خواندن و نوشتن، رنگِ غم به خود گرفته است و در کنجی غریب از این دنیا به ما می‌نگرد. چشم‌هایش می‌گویند: «آیا مرا به خاطر می‌آورید»؟ مرا که جان کندم تا تمدن و فرهنگتان را به یادتان بیاورم؟ افسوس که این‌ها را فقط می‌توان از چشم‌هایش خواند. او پس از گذر از روزها و روزها و روزها، حالا هیچ چیز را به یاد نمی‌آورد؛ دریغا محمدعلی اسلامی ندوشن، شاعر، نویسنده، منتقد و پژوهشگر ادبیات فارسی. روز جمعه پژمان موسوی، روزنامه‌نگار، در توئیتی از حال ناخوشِ محمدعلی اسلامی ندوشن خبر داد: «محمدعلی اسلامی ندوشن این روزها در کنج خانه‌اش به بیماری فراموشی دچار شده و چه چیز از این بدتر برای او که فخر ایران است. او با آن که دکترای حقوق از سوربن داشت و می‌توانست کنج عافیت برگزیند، شیفته ادبیات و فرهنگ ایران شد و در تمام عمر برای مردمش نوشت». کارنامه‌اش را که نگاه می‌کنید، چاره‌ای ندارید جز حیرتی از سرِ تحسین.
محمدعلی اسلامی ندوشن طی ۵۰ سال، ۴۵ کتاب و صدها مقاله برای فرهنگ، تاریخ و ادبیات ایران نوشت. از «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستانِ داستان‌ها»، «جام جهان‌بین»، «سرو سایه‌فکن» گرفته تا «صفیر سیمرغ»، «نامه نامور»، «تأمل در حافظ»، «ایران را از یاد نبریم»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد» و… . از نام کتاب‌هایش هم برمی‌آید که اسلامی ندوشن ارادتی ویژه به فردوسی و شاهنامه دارد. او در آذر ماه سال گذشته کاری کرد کارستان و کتابخانه‌اش را با بیش از هزار جلد کتاب، به کتابخانه خردسرای فردوسی در مشهد هدیه کرد. دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی درباره علاقه استاد به فردوسی گفته است: «سال ۱۳۷۰ دکتر ندوشن برای یک سخنرانی در مشهد بود و بعد از آن مراسم از من خواست به آرامگاه فردوسی برویم اما متأسفانه در توس وضعیت رقت‌باری را دیدیم که ندوشن را بسیار ناراحت کرد. او بعد از این بازدید مصمم شد و گفت باید برای توس کاری انجام دهیم. در این راستا مقاله‌ای درباره فردوسی نوشت که در روزنامه اطلاعات چاپ شد و بازتاب گسترده‌ای داشت؛ طوری که به مسئولان هم تلنگر زده شد و اگر تاکنون قدم‌های جسته و گریخته‌ای درباره آرامگاه فردوسی برداشته شده، نتیجه همان آگاه‌سازی دکتر ندوشن است». حالا اما با دیدن تصویر اندوهگینِ اسلامی ندوشن باید از زبان فردوسی گفت: «جهانا سراسر فسوسی و باد/ به تو نیست مرد خردمند شاد».

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «نون به هم قرض می‌دن»

سایت بدون – ضرب‌المثل «نون به هم قرض می‌دن» یکی از اصطلاحات رایج در زبان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *