سایت بدون – پس از ماجرای پناهندگی یکتا جمالی، پریسا جهانفکریان نخستین دختر وزنهبرداری ایران که موفق شد سهمیه حضور در بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو را دریافت کند، اما با بیمهری و کملطفی مسئولان فدراسیون وزنهبرداری، سهمیه المپیک از دستش پرید و این فرصت طلایی برای او و وزنهبرداری بانوان ایران سوخت، بلافاصله از مهاجرتش به اروپا و خداحافظی با وزنهبرداری ایران خبر داد. خبر تلخ دیگری برای وزنهبرداری ایران که به همین سادگی یکی دیگر از ملیپوشان مستعد خود را از دست داد. پریسا جهانفکریان دختر ملیپوش وزنهبرداری ایران که در دسته وزنی ۸۷ کیلوگرم، سابقه حضور در تورنمنتهای مختلف بینالمللی، خصوصاً رقابتهای جهانی ۲۰۱۹ تایلند را دارد، درخصوص مهاجرتش به اروپا تأکید دارد: «اگر از روی اجبار نبود، حتی حاضر نبودم یک دقیقه وطنم را ترک کنم. اما در طول این چند سال به من ثابت شد که هیچ ارزشی برای سیستم ورزش و مسئولین فدراسیون وزنهبرداری نداشتم. این را از بزرگترهایم آموختم، وقتی جایی حرمتت حفظ نمیشود و ارزشی برای زحماتت قائل نیستند، ماندن سم است و رفتن رستگاری.» با این مقدمه، گپ مختصر و کوتاهی با جهانفکریان داشتیم که در ادامه با هم آن را مرور میکنیم.
حقم را خواستم، نامم را در لیست سیاه گذاشتند
ملیپوش پیشین وزنهبرداری بانوان در دسته وزنی ۸۷ کیلوگرم تأکید دارد خیلی تلاش کرد تا ارتباط او با کادرفنی و مسئولان فدراسیون برای بازگشت به اردوها و تمرینات مثل قبل صمیمانه شود، اما هر کاری کرد و به هر دری زده، نشده است: «خودتان خوب میدانید که برای المپیک توکیو چه بلایی سر من آوردند و چه ماجرایی برایم درست کردند که سهمیه تاریخی بانوان را از دست دادیم. اصلاً نمیخواهم به عقب برگردم و دوباره سنگها و موانعی که پیش پایم گذاشتند تا سهلانگاری و کمکاری خودشان بابت از دست رفتن سهمیه المپیک بانوان توجیه شود را بازگو کنم. اما آن موقع با بلایی که سرم آوردند، خیلی به من سخت گذشت. بعد هم که طلب حق و حقوقم را کردم، طوری جلویم ایستادند و خرابم کردند که انگار من یک غریبهام. از همان موقع به بعد چون انتقاد کردم و جلوی ظلم و بیعدالتیها ایستادم، اسمم در لیست سیاه فدراسیون رفت و نه در تمرین و نه در مسابقات هیچ جایگاه و حقی برایم قائل نشدند. خیلی تلاش کردم تا شرایطی برای بازگشتم به اردوی تیم ملی و تمرینات دوباره ایجاد شود، اما هرچه زدم به در بسته خورد و نشد آن چیزی که باید اتفاق میافتاد.»
میسوختم اگر میماندم
پریسا جهانفکریان درخصوص اینکه چرا به یکباره درست زمانی که ماجرای پناهندگی یکتا جمالی هجمه سنگینی روی ورزش کشور و فدراسیون وزنهبرداری ایران وارد کرد، تصمیم گرفته است موضوع مهاجرتش را رسانهای کند، میگوید: «من خیلی قبلتر تصمیمم را برای مهاجرت و خداحافظی قطعی با وزنهبرداری و ورزش ایران گرفته بودم. پروسه مهاجرت، مسیر بسیار سخت و پیچیدهای دارد. من از مدتها قبل وقتی دیدم که آقای مرادی و همراهانش در فدراسیون وزنهبرداری هیچ راه و نقطه مشترکی برای بازگشتم به اردو و تیم ملی وزنهبرداری بانوان باقی نگذاشتهاند، برای اینکه عمر ورزشی و قهرمانیام تباه و تمام نشود، تصمیم گرفتم عطای وزنهبرداری و تیم ملی ایران را به لقایش بخشیده و برای مهاجرت به اروپا اقدام کنم. الان هم به این خاطر درباره مهاجرتم صحبت کردم تا همه بدانند که ما قربانی خودخواهی، منفعتطلبی و غرور مجموعهای شدیم که به جز خودشان و منافع شخصیشان هیچ چیز دیگری را ندیده و نمیخواهند ببینند. اینجا دیگر جایی برای من و امثال من که در وزنهبرداری ایران چه در بخش مردان و چه در بخش بانوان کم هم نیستند، وجود ندارد. بنابراین رفتن برایم رستگاری است و ماندن سم و تباهی. همیشه آرزویم این بود که بتوانم با دوبنده تیم ملی وزنهبرداری بانوان ایران در دنیا بدرخشم و پرچم کشورم را در عرصههای مختلف بینالمللی به اهتزاز دربیاورم. من تلاش و توانم را گذاشتم ولی نشد و نگذاشتند که بشود. ما دختران مستعد و ورزشکاران خوشآتیهای در وزنهبرداری بانوان داریم. اما هیچ عزم و ارادهای برای ارتقا و رشد این پتانسیل خدادادی وجود ندارد. خیلی ناراحتم و شب و روز از اینکه مجبورم کردند خداحافظی و ترک وطن را برای بقا و ادامه مسیر قهرمانی انتخاب کنم غصه میخورم. اما چه کنم که چارهای برایم جز رفتن باقی نمانده است. امیدوارم روزی برسد که وزنهبرداری ایران از این وضع اسفبار رهایی پیدا کند و سکان هدایت و مدیریت این مجموعه دست افرادی لایق و شایسته باشد که درد وزنهبرداری و جامعه مظلوم این رشته پرافتخار را بدانند و با درک درست از این خانواده مظلوم و پرافتخار، وزنهبرداری را دوباره به اوج برسانند. برایم دعا کنید. من هم هرکجا باشم مطمئن باشید عاشق وطنم هستم و به عشق این مردم مسیر قهرمانیام را اگر خدا بخواهد با قدرت ادامه میدهم.»