داستان زندگی کارلوس آلوارس و رنائه کوئیار، زن و شوهر فوتبالیست / زندگی با نمک فوتبال

 سخت می‌شود خانواده‌ای پیدا کرد که مثل کارلوس آلوارس و همسرش، رنائه کوئیار با فوتبال زندگی کند و نفس بکشد. هر دو فوتبالیست حرفه‌ای هستند. آلوارس در تیم تازه تأسیس لاندن دوناوان، کاپیتان سابق تیم ملی آمریکا، سن دیگو لویال در دسته دوم آمریکا بازی می‌کند و کوئیار برای تیخوانا در دسته اول مکزیک و تیم ملی زنان این کشور. اما ریشه‌های فوتبالی این دو عمیق‌تر از این حرف‌ها است. پدر آلوارس که در دسته دوم مکزیک بازی می‌کرد، از همان بچگی کارلوس و پنج فرزند دیگرش می‌خواست توپ فوتبال زیر پایشان باشد. کارلوس از چهار سالگی درک درستی از فوتبال ۱۱ نفره داشت. نخستین عضو خانواده بود که از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در سال ۲۰۱۳ فوتبال حرفه‌ای را در تیم چیواس شروع کرد.
برادر بزرگترش مربی طراز اولی است و سال گذشته یکی از سه برادر کوچکترش، افرین ۱۷ ساله از سوی هم‌تیمی سابقش در لس‌آنجلس گلکسی، زلاتان ابراهیموویچ، بزرگترین استعداد حاضر در MLS توصیف شد.
در شرق لس‌آنجلس ورزش در همه زندگی آنها جاری بود. کارلوس می‌گوید: «خیلی به ندرت پیش می‌آمد که در منطقه ما کسی با ورزش سر و کار نداشته باشد. والدین من می‌خواستند ورزش کنم و همزمان به درسم هم مشغول باشم، اینطور بود که من را از گروه‌های گانگستری، مواد مخدر، هرزگی و همه چیزهایی که در آن منطقه وجود دارد، دور نگه داشتند.»
پدر و مادر او از ساعت ۴ صبح تا یک و نیم بعدازظهر کار می‌کردند و گوشت مرغ را از استخوان جدا می‌کردند تا به دست رستوران‌ها و مراکز خرید برسد. کارلوس و خواهر و برادرانش تلاش می‌کردند خودشان را به دردسر نیندازند: «الان همه مدارکمان درست است و شهروند آمریکایی محسوب می‌شویم اما آن موقع مهاجر بودیم، ما فداکاری‌های پدر و مادرمان را به چشم‌مان دیدیم.»
کارلوس آلوارس که حالا ۲۹ سال دارد مصمم بود درسش را در دانشگاه کانتیکت به پایان برساند بنابراین فرصت زودتر به MLS رفتن را نادیده گرفت.
داستان کوئیار خیلی متفاوت نیست. او برخلاف خیلی از دختران جوان، یک مدل فوتبالی نزدیک به خودش داشت. کوئیار ۲۹ ساله می‌گوید: «من از شش سالگی فوتبال را شروع کردم و دلیلش هم این بود که کوچکترین خواهر پدرم فوتبال بازی می‌کرد. او در کالج بازی می‌کرد و من همیشه مشتاق تماشای بازی‌اش بودم. پدرم مربی قدرت و سرعت است بنابراین به خواهرش و هم‌تیمی‌هایش کمک می‌کرد. بنابراین من در شش سالگی همه خواسته‌ام این بود که با عمه‌ام و هم‌تیمی‌هایش تمرین کنم و مثل آنها بشوم.»
این آرزو برآورده شد و پدر و عمه‌اش مربی او شدند و به او انگیزه و اشتیاق دادند تا از جایگاه خودشان جلوتر برود: «پدر و مادر من می‌خواستند من تا جایی که امکان دارد، پیشرفت کنم.»
آلوارس تمام راهش را در MLS و دسته پایین‌ترش، USL پیمود اما کوئیار از این کشور به آن کشور می‌رفت. در NWSL (لیگ زنان آمریکا) بازی کرد و نخستین گل تاریخ این رقابت‌ها که از سال ۲۰۱۳ شروع شده را برای کانزاس سیتی به ثمر رساند. بعد هم شانسش را در سوئد، کره جنوبی، آلمان، اسراییل و ایسلند امتحان کرد. دو سال قبل مجبور شد آلوارس و پسر کوچکش را ترک کند که در زمان انجام این مصاحبه مشغول بازی کردن با توپ فوتبال بود. کوئیار می‌گوید: «یک سال و چهار ماهش بود که من مجبور شدم ترکش کنم تا برای پیش‌فصل شرکت کنم البته ویزاهای آنها هم آماده بود. کارلوس به طور کامل در خدمت تیمش بود و خودش هم مسئولیت مراقبت از بچه را به عهده گرفت.»
داشتن رومئو مستلزم فداکاری زیادی بود. اول، کوئیار خیلی گریه می‌کرد چون برایش آینده مبهم بود، نمی‌دانست آیا می‌تواند دوباره بازی کند یا نه. بعد باید خودش را تحت فشار زیادی قرار می‌داد تا نقش جدیدش، مادری، را بپذیرد در صورتی که می‌دانست آمادگی کامل را ندارد. از نظر جسمی هم به او فشار می‌آمد چون هم باید سخت تمرین می‌کرد و هم به بچه شیر می‌داد و از نظر روانی هم باید تمرکزش را چند جا تقسیم می‌کرد: «عادت نداشتم که در تمرین تمرکز لازم را نداشته باشم اما وقتی دریبل می‌زدم یا شوت آخر را می‌زدم و بر می‌گشتم همان موقع به این فکر می‌کردم که آیا رومئو خوب است و مشکلی ندارد.»
او ادامه می‌دهد: «مزیت خیلی بزرگی است که شوهری داشته باشی که کارت را درک کند. من با کسی بودم که با من تمرین می‌کرد، به من اعتماد داشت و زمان مسابقه که می‌رسید خودش به من انگیزه و توان می‌داد. وقتی شما مادر می‌شوید آدم‌های زیادی در دنیا موافق نیستند با اینکه شما فوتبال بازی کنید، به من هم زیاد می‌گفتند که در خانه‌ات و کنار خانواده‌ات بمان اما من مجبور نیستم این چیزها را برای شوهرم توضیح بدهم. وقتی می‌گویم می‌خواهم امروز دو بار تمرین کنم یا اینکه می‌خواهم بدوم، تنها پاسخ او این است که هر کاری می‌خواهی بکن، من در کنار رومئو هستم.»
حالا بعد از سال‌ها دربه‌دری و مسافرت، این زوج نزدیک هم بازی می‌کنند. باشگاه‌های‌شان ۳۲ کیلومتر با هم فاصله دارند، فاصله‌ای که در مرز مکزیک و آمریکا است.
کوئیار درباره لیگ زنان مکزیک می‌گوید: «وقتی اولین بار تأسیس شد، حس خوبی به آن نداشتم چون دورگه‌ها اجازه نداشتند در آن بازی کنند. من تابعیت دوگانه داشتم اما آنجا متولد نشده بودم. من در تیم ملی مکزیک بازی می‌کردم اما آنجا نمی‌توانستم بازی کنم. پیگیر اخبار بودم و حالا اینکه بخشی از آن هستم، برایم خیلی خاص است. این لیگ عالی است. به سرعت رشد کرده و من امیدوارم این رشد ادامه پیدا کند تا به نفع فوتبال زنان مکزیک باشد. نکته‌های مثبت زیادی در آن هست اما همچنان به رشد و به حمایت نیاز دارد. من شروع سختی داشتم اما فکر می‌کنم این فرصت خیلی خوبی برای دختران جوان است که زندگی بهتری داشته باشند، به خانواده‌های‌شان کمک کنند و ثابت کنند می‌توانند به دستاوردهای بزرگی برسند صرفنظر از اینکه از کجا و چه شرایطی آمده‌اند.» وقتی ایجنت آلوارس به او گفت می‌تواند به سن دیگو لویال برود، تصمیم‌گیری برایش آسان بود: «می‌توانستم به جاهای مختلفی بروم اما اینکه کنار خانواده‌ام باشم، پیش همسرم باشم و بازی‌اش را تماشا کنم، کنار پسرم باشم، برایم همه چیز بود. گاهی برای پیش هم بودن باید فداکاری کرد. بعد هم بخشی از یک پروژه بودم که لاندن دوناوان شروع کرده بود، بازیکنی که الگوی من بود و مقابلش بازی کرده بودم و اگر کسی بخواهد از فوتبال آمریکا صحبت کند نمی‌تواند او را نادیده بگیرد. این برایم فوق‌العاده بود.» آیا این زوج به تفاوت‌های فوتبال زنان و مردان توجه دارند؟ آلوارس می‌گوید: «تفاوتشان خیلی زیاد است اما شباهتشان این است که هر دو به انگیزه و اراده و فداکاری زیادی نیاز دارند.»
کوئیار می‌گوید: «تفاوتشان زیاد است، ساختار تیم‌های حرفه‌ای، دستمزدها، مربی‌ها، کادر فنی و … من واقعاً به اینکه یک زن هستم و یک ورزشکار حرفه‌ای هستم و در این سطح فعالیت می‌کنم، افتخار می‌کنم. حالا یک مادر هم هستم و اصلاً نمی‌خواهم به خاطر اینکه آنها بیشتر از شایستگی‌شان پول می‌گیرند، خودم را ناراحت کنم. می‌دانید، خودم می‌بینم کارلوس چقدر سخت کار می‌کند اما همیشه امیدوارم یک روز که ما بچه‌های بیشتری داشتیم، مثل یک دختر دیگر، تفاوت‌های ورزش مردان و زنان کمتر و کمتر شود.»
منبع: گاردین

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ درباره الی؛ پایان تلخ یا تلخی بی پایان

سایت بدون – فیلم «درباره الی» (۲۰۰۹)، به کارگردانی و نویسندگی اصغر فرهادی، یکی از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *