سایت بدون – مردی بود که روی پیشانیش غده بزرگی داشت ، غده ای که ظاهر زشتی به او بخشیده بود، به شکلی همه او را می شناختند و به او می گفتند :«اصغر غده» …این ماجرا آن قدر او را آزار داد که بالاخره تصمیمش را گرفت و پیش پزشک رفت تا این غده را از صورتش پاک کند ، اصغر آقا که از پیش جراح بازگشت فکر می کرد که مشکلش حل شده و دیگر لقبش از بین می رود اما نمی دانست که مردم از این به بعد او را« اصغر بی غده » صدا خواهند کرد…
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند ، به خاطر حرف مردم نباید کاری کرد و هر کاری کنی مردم حرف خودشان را خواهند زد و هر وقت بخواهند بگویند که از تمسخر مردم ناراحت نشوید می گویند:«حکایت اصغر غده است …»