سایت بدون – عامل شلیک مرگبار به نامادری و کارمند شرکت خصوصی راهآهن در جلسه بازپرسی مدعی شد نمیدانسته این دو نفر را کشته است.
صبح دیروز مرد جوانی که به اتهام قتل نامادریاش و صاحبکار قبلی خود دستگیر شده به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد تا از سوی بازپرس ساسان غلامی تحت بازجویی قرار گیرد.
این مرد ۴۱ ساله در حالی که مدعی بود نمیدانسته شلیکهای او باعث مرگ نامادری و صاحبکارش شده گفت: چند سال قبل در رشته میهمانداری قبول شدم و دو ترم هم دانشگاه رفتم، اما به خاطر مشکلات خانوادگی درس را رها کردم. سال ۸۳ بهعنوان میهماندار قطار مشغول به کار شدم اما از زمان شیوع کرونا با توجه به اینکه مسافرتها محدود و مسافران کم شدند، سفرها کم شد تا اینکه در سال ۹۹ بیکار شدم و آن زمان ۵ میلیون از شرکت میخواستم.
چند باری برای دریافت پولم به شرکت مراجعه کردم تا اینکه اسفند پارسال، مقتول به من پیشنهاد کار داد و گفت بیا در دفتر راهآهن با من کار کن و ماهی ۷ میلیون تومان حقوق بگیر. قبول کردم اما حقوق کمی به من میدادند و درنهایت هم که تعدیل شدم و شرکت باید به من حدود ۱۲ میلیون تومان پول برای تسویه میداد اما هر بار بهانه میآورد.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: روز حادثه اسلحهای را که چند ماه قبل خریده بودم گذاشتم داخل جیبم و به سراغ صاحبکار سابقم رفتم. دوستانم به من گفتند که این کار بیفایده است و نرو؛ اما من گوش ندادم. البته فقط میخواستم او را بترسانم اصلاً قصد قتل نداشتم. وقتی اولین تیر را شلیک کردم خون ندیدم و با خودم گفتم تیرها مشقی است.
من اسلحه را به سمت مقتول گرفتم تا او را بترسانم با دیدن اسلحه به من گفت این چه کاری است که میکنی و من ناگهان شروع به شلیک کردم. فکر میکردم فقط زخمی شده است، از پارکینگ بیرون آمدم و به خانه رفتم.
وی درباره علت قتل نامادریاش گفت: ۲۰ سال قبل مادر و پدرم از هم جدا شدند و بعد از مدتی هم پدرم با نامادریام که یک پسر داشت ازدواج کرد. در این مدت با نامادریام اختلاف داشتم. وقتی وارد خانه شدم نامادریام با دیدن من دوباره شروع به غر زدن کرد و من که خیلی ناراحت و عصبانی بودم دست به اسلحه شدم.
بعد از شلیک به او بیهدف در شهر پرسه میزدم تا اینکه صبح روز بعد پدرم به من زنگ زد و گفت برو خودت را معرفی کن، من که تصور نمیکردم دست به دو قتل زده باشم خودم را به پلیس معرفی کردم. من واقعاً پشیمانم از همه بیشتر برای پدرم نگران و ناراحت هستم. از اعدام و مجازت نمیترسم و از این ناراحتم که با این کار آبروی پدرم رفت و عذاب وجدان این کار مرا دیوانه کرده است.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت میکند»
سایت بدون – ضربالمثل «گربه تنبل را موش طبابت میکند» نمادی از وضعیتهایی است که …