بعد از جدایی قطعی مارک ویلموتس از تیم ملی ایران، انتخاب سرمربی به یکی از بزرگترین و حیاتیترین مسائل فوتبال ایران تبدیل شده و چالشهای پیش آمده در این راه، مسیر انتخاب مربی را صعب العبورتر از هر زمان دیگری کرده است.
سایت بدون – تا پیش از استعفای تاج گمان میشد که بهزودی قراردادی با برانکو ایوانکوویچ، بهعنوان سرمربی خارجی امضا خواهد شد و این مربی در ادامه راه مقدماتی جام جهانی روی نیمکت تیم ملی مینشیند. اما شرایط اقتصادی و سیاستهای ورزشی ایران از یک سو، توصیه های از بالا از سویی دیگر و در کنار آنها جدایی مشکوک تاج از فوتبال و بعد هم جو حاکم بر بازیکنان تیم ملی و بازی هایی که مربیان خارجی چون ویلموتس، استراماچونی و کالدرون برای فوتبالمان ایجاد کردند ، شرایط را به شکلی پیش رفت که موضع فدراسیون فوتبال درمورد انتخاب سرمربی بهشدت تغییر کرد و بهنظر میرسد بهزودی یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی بنشیند.
کدام گزینه ها؟
پس تغییر سیاستهای فدراسیون فوتبال نامهای داخلی مختلفی مانند علی دایی، امیر قلعهنویی و یحیی گل محمدی مطرح شدند. البته یحیی گلمحمدی در بین دو راهی پرسپولیس و تیم ملی، به این دلیل که خودش فکر میکرد هنوز زود است که هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد، پرسپولیس را انتخاب کرد تا دو گزینه دیگر داخلی یعنی امیر قلعهنویی و علی دایی بهعنوان دو کاندیدای نهایی مطرح شوند. دو گزینهای که هر کدام سابقه نشستن، روی نیمکت تیم ملی را دارند و هیچکدام نتایج قابل قبولی را نگرفتهاند؛ امیر قلعهنویی که با حذف در مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا، دوران حضور خود را روی نیمکت تیم ملی تمام شده دید و علی دایی هم که با شکست مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی حکم اخراجش امضا شد.
بعد از اخراج از تیم ملی هم دایی و هم قلعهنویی در رده باشگاهی به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردند، اما با ورود مربیانی مثل برانکو ایوانکوویچ و وینفرد شفر به فوتبال ایران، این دو مربی مانند دیگر مربیان ایرانی به موفقیت چندانی دست پیدا نکردند و تنها علی دایی، یکبار با نفت تهران بحرانزده موفق به کسب جام قهرمانی در جام حذفی شد. بررسی کارنامه دو مربی نشان میدهد که دایی در زمینه بازیکنسازی عملکرد بهتری داشته و حتی بازیکنی در حد و اندازه علی قلیزاده را فوتبال ایران معرفی کرده است و این موضوع یکی از دلایلی است که تعداد زیادی بازیکنان تیم ملی هم ترجیح میدهند به جای کار کردن با هر شخص دیگری با او کار کنند.
مشکل کجاست؟
البته علی دایی یک مشکل بهدلیل نحوه جداییاش از سایپا داشت که باعث شد او در نیمفصل اول لیگ نوزدهم روی نیمکت تیمی ننشیند ولی اتفاقات اخیر نشان میدهد دلخوری مدبر، مدیرعامل باشگاه سایپا از او رفع شده است و دایی مشکلی از آن بابت ندارد و میتواند تیم ملی را هدایت کند.
شاید رمز علاقه بازیکنان تیم ملی به دایی به صحبتهای کارلوس کیروش در جلسات خصوصی و آشکار برگردد، جاییکه او علی دایی گفته بود علی دایی در بین مربیان داخلی گزینه بهتری است و میتواند بیشتر از بقیه مربیان به تیم ملی کمک کند. صحبتهایی که او درباره تیم ملی امید و جواد نکونام انجام داد، اما کسی در فدراسیون فوتبال به حرف او گوش نداد و زمان مشخص کرد که گزینههای فدراسیون مربی بهتری بودند یا جواد نکونام توانایی فنی بالاتری دارد.
چالشهای قلعهنویی
البته امیر قلعه نویی هم به همان میزان علی دایی برای بازگشت به تیم ملی شانس دارد. او که سالها قبل و پیش از آمدن کیروش فکر میکرد دوباره صاحب نیمکت تیمملی شده ، حالا بعد از یک دهه و در روزهایی که مدتهاست افتخاری بدست نیاورده خود را دوباره در نزدیکی آن نیمکت میبین . نیمکتی که رساندنش به جام جهاتی کاری بس دشوار شده. او آن مشکل مخالفت بالادستی ماجرای دایی را ندارد و غیر از حامیان اصفهانی اش در هیات رئیسه ، میتواند به حامیان بالادستی و دولتی که روزی عامل ریاست تاج در فوتبال شدند هم در کنار رزومه اش حساب کند. البته قلعهنویی احتمالا برای جدایی در این تایم از سپاهان مشکل دارد و شاید بهترین زمان جدایی را در اسفند ماه و پس از تعیین و تکلیف راندهای نخست لیگ قهرمانان با سپاهان میداند.
از منظر فنی اما شاید تنها مزیت امیر قلعهنویی نسبت به دایی استفاده از دستیاران خارجی باشد. قلعهنویی بعد از ورود مربیان خارجی به فوتبال ایران به استفاده از این مربیان تاکید زیادی کرد و یکی دلایلی که توانست در رقابت برای سهمیه باقی بماند برخلاف رقابت برای قهرمانی از آن حذف نشود، استفاده از این مربیان است. کاری که احتمال قریب به یقین، علی دایی هم درصورت نشستن روی نیمکت تیم ملی، آن را انجام خواهد داد و از دستیاران خارجی استفاده خواهد کرد. با در نظر گرفتن تمام این مسائل نباید فراموش کرد که دایی، نسبت به بقیه مربیان ایرانی، برند به مراتب بزرگتری به حساب میآید و حتی سردار آزمون در یکی از مصاحبه خود تاکید کرده بود گزینه اولش، علی دایی است.
در کنار تمام این مسائل، داشتن محبوبیت یکی از مهمترین پیششرطهای یک مربی برای انتخاب بهعنوان سرمربی تیم ملی است. جنگی که امیر قلعهنویی بهعنوان یک مربی آن را به علی دایی باخته است؛ با اتفاقاتی که در طول دو سال گذشته در استادیومهای مختلف رخ داده است بهنظر میرسد ژنرال محبوبیت چندانی در میان تیمهای مختلف ایران ندارد و طرفداران سپاهان هم ترجیح میدهند او بهعنوان سرمربی خودشان به فعالیت خود ادامه دهد. شاید نکتهای که باعث میشود قلعهنویی در میان گزینه تیم ملی هنوز حضور داشته باشد، حضور گروه مدیرانی در فدراسیون فوتبال است که او پیشتر با آنها در سپاهان همکاری کرده است و آنها او را ترجیح میدهند.
با تمام این تفاسیر کفه ترازو به سمت دایی سنگینی خواهد کرد و او گزینه مطلوبتری نسبت به امیر قلعهنویی خواهد بود تا در ادامه مسیر ایران در انتخابی جام جهانی تیم ملی را هدایت کند و درصورت انتخاب بهعنوان مربی شهریار این فرصت را خواهد داشت تا خاطرات تلخ دوران حضورش روی نیمکت تیم ملی را از اذهان عمومی پاک کند.