درباره انگولو کانته که هیچ کس مثل او نمی شود/سلطان زمین

سایت بدون –
صددرصد تکل‌های کانته مقابل منچسترسیتی موفق بود بدون اینکه حتی یک خطا مرتکب شود. آیا او سزاوار بردن توپ طلا نیست؟


پاهای انگولو کانته روی زمین نبود. اول کورت زوما او را مثل یک نوزاد کوچک در آغوش گرفت و با او در زمین دور زد و وقتی زمینش گذاشت، دیگران دست به کار شدند و همین کار را کردند. کانته یک جام انسانی بود، همه می‌خواستند به او برسند، او را ببوسند و به همه جهان نشانش بدهند. حتی رومن آبراموویچ او را بغل کرد.
بازیکنی مثل او هرگز نبوده؛ حداقل در فوتبال انگلیس. درست است، کارلوس توس هم با دو باشگاه لیگ برتری لیگ قهرمانان و عناوین دیگر برد. در موفقیت‌های منچستریونایتد بسیار باارزش بود اما در قهرمانی منچسترسیتی تنها ۱۳ بازی انجام داد اما از آرژانتین تبعید شده بود و با مربی‌اش، روبرتو مانچینی مشکل داشت.
کانته بر عکس یک فداکار بی‌نظیر و الماسی بی‌نقص است؛ ۳۷تا از ۳۸ بازی در لیگ برتر تا قهرمانی با لسترسیتی، ۳۵تا از ۳۸ بازی با چلسی و حالا این یکی. او ستاره بزرگترین میدان چلسی در لیگ قهرمانان بود. در هر دو بازی نیمه‌نهایی با رئال‌مادرید و فینال مقابل منچسترسیتی، جایزه بهترین بازیکن زمین به او رسید.
او آخرین نفری است که مقابل دوربین‌ها ژست می‌گیرد و هم‌تیمی‌ها باید هلش بدهند تا به‌عنوان آخرین نفرات جام قهرمانی را بالای سر ببرد. فیلمی از رقص و شادی بازیکنان چلسی در رختکن درآمد، بعضی‌ها جلوی دوربین ادا و شکلک درمی‌آوردند، از کانته خبری نبود، می‌شود تصور کرد بیرون به کارکنان تیم کمک کرده اثاث‌ها را به اتوبوس ببرند.
او اینچنین آدمی است. از کاپیتان چلسی، سزار آسپیلیکوئتا پرسیدند در پست کانته بازیکنی بهتر از او وجود دارد، یک کلمه جواب داد نه اما آمار را ببینید. در پنج سال اخیر کانته جام‌جهانی، لیگ قهرمانان، لیگ اروپا، دو لیگ برتر و یک جام حذفی برده و این شش جام با پنج مربی به دست آمده. نمایش او تضمین‌شده است، فرقی ندارد چه کسی مربی باشد.
مقابل منچسترسیتی صددرصد تکل‌ها برنده بود بدون اینکه حتی یک خطا مرتکب شود. در پایان وقتی هم‌تیمی‌ها با همسر و نامزدهای‌شان جشن می‌گرفتند، کانته با در آغوش گرفتن مادرش از میلیون‌ها نفر دلبری می‌کرد.
می‌شود یک هافبک دفاعی که خیلی هم در حمله دخالت نمی‌کند، توپ طلای ۲۰۲۱ را ببرد؟ قطعاً او شایسته توجه است. تردیدی نیست تا وقتی بخواهند رأی‌ها را جمع‌آوری کنند، روبرت لواندوفسکی حداقل ۲۰ گل دیگر به ۴۸ گل این فصلش برای بایرن‌مونیخ اضافه کرده و نقش کم‌زرق و برق کانته نقش مکمل تلقی می‌شود. این اصلاً عادلانه نیست اما باور می‌کنید خودش ناراحت نمی‌شود. بعد از بازی یک‌بار به خودش اشاره نکرد: «کار تیم در همه فصل»، مقابل سیتی قدرتمند «به زحمت افتادیم»، «همه تلاش کردیم» و افتخار می‌کنم که عضو این «گروه» هستم.
تکل خاص کانته روی کوین دبروین که باعث حذف ستاره بلژیکی سیتی از بازی شد، مسیر چلسی را هموار کرد. خودش را با سرعت یک چیتا رساند و بدون خشونت کارش را کرد.
کانته نه تیری آنری است نه کریستیانو رونالدو، اما شاید بهترین بازیکن خارجی انگلیس به‌خاطر دستاوردهایش باشد. لستر بدون او قهرمان نمی‌شد و قهرمانی لستر بزرگترین موفقیت کانته است.
آسپیلکوئتا پاسخ یک‌کلمه‌ای خود را بسط داد: «به تیم انرژی می‌دهد. نمی‌دانم چند توپ را پس گرفت اما می‌دانم همه زمین را تحت پوشش قرار داد. واقعاً خاص است، وقتی نبود جایش خالی بود. با این همه افتخار هنوز متواضع است. بخش خیلی مهمی از تیم است و خوشحالم که او را داریم.»
چه کسی نیست؟ پپ گواردیولا، شاید. او با گماشتن ایلکای گوندوغان نشان داد درباره موقعیت کانته چه فکری می‌کند. گواردیولا گفت گوندوغان قبلاً هم در این نقش بازی کرده و او تصور می‌کرده با پاسکاری می‌تواند استعداد شگفت‌انگیزش را آزاد کند اما اینطور نشد. شاید درست نباشد که زیباترین ذهن فوتبال مدرن را متهم کنیم به اینکه زیاد کار می‌کند اما استفاده از ترکیب ۱۱نفره‌ای که در طول فصل هرگز از ابتدا در کنار هم نبوده و کنار گذاشتن همزمان رودری و فرناندینیو که در تمام دیدارهای فصل به‌جز دو بازی یکی یا هر دو حضور داشته‌اند، هم درست نبود.
انگیزه گواردیولا چیست؟ همه او را نابغه می‌دانند، نیازی به اثبات چیزی به کسی ندارد. در نیمه دوم فصل تیمی از منچسترسیتی ارائه کرد که سلطه کم‌نظیری بر لیگ برتر پیدا کرد. هوش مربیگری او باعث شکل گرفتن چنین تیمی شد. شاید راز موفقیت چلسی در این است که از فرصت‌هایش خوب استفاده می‌کند؛ نه در بازی که بیشترین موقعیت را آنها از دست داده‌اند بلکه در فصل نقل‌و‌انتقالات و در فعالیت‌های مدیریتی.
آبراموویچ همچنان به‌دلیل مشکلات ویزا اجازه تماشای بازی‌های تیمش در انگلیس را ندارد اما به‌موقع توانست خودش را در موفقیت تیم شریک کند. او کسی است که همواره به‌موقع نقاط ضعف تیمش را تشخیص می‌دهد و تصمیمات بزرگ و گاه غیرمتعارف می‌گیرد وقتی اساس تیم در حال سقوط است. او فرانک لمپارد و ژوزه مورینیو را اخراج می‌کند و دوباره برای جذب هری کین و ارلینگ هالند تلاش می‌کند، اگر حس کند توماس توخل برای کم کردن فاصله با سیتی به آنها نیاز دارد.
تیمو ورنر هم یکی از آن شب‌های بد خود را پشت سر گذاشت و اگر کین به‌جای ورنر بود، شاید تکلیف بازی در همان نیمه اول روشن می شد. باز هم باید تأکید کنیم که مهاجم آلمانی بی‌نهایت سختکوش و سریع است و به‌طرزی عالی خودش را در موقعیت‌های گلزنی قرار می‌دهد، اما اگر مثل دقیقه دهم بازی فرصت را از دست بدهد، همه ویژگی‌هایش نادیده گرفته می‌شود. توخل بعد از قهرمانی درباره برنامه‌های آینده گفت: «آمدن دو یا سه بازیکن به تیم کمک زیادی می‌کند. هیچ‌کس نباید تغییر را بد بداند. انرژی جدید و بازیکنان جدید به تیم اضافه می‌شوند که می‌توانند در تمرین و مسابقه همه را به چالش بیندازند، باورهای قدیمی را با سؤال مواجه کنند و من فکر می‌کنم این خیلی خوب است. مثل تابستان قبل هفت بازیکن نمی‌آوریم یا خانه‌تکانی اساسی نمی‌کنیم چون تیمی جوان داریم که قابلیت پیشرفت دارد اما ایده‌های دیگری داریم که می‌تواند تیم را قوی‌تر کند. فکر می‌کنم این همیشه اتفاق مثبتی است که خودمان را درگیر مبارزه و چالش کنیم.»
او مثل بقیه در رختکن چلسی شادی کرد اما کانته در این شب فوق‌العاده برای چلسی جایی نبود که به چشم بیاید.

مارتین ساموئل
منبع: دیلی‌میل

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ مارمولک؛ روایت راه های رسیدن به خدا

سایت بدون – فیلم مارمولک یکی از برجسته‌ترین و محبوب‌ترین آثار سینمای ایران است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *