سعید آقایی
سایت بدون -گل زدن، چند گام به جلو، توقف و سپس دست به سینه. این ژست تازه مهاجم اول تیم ملی ایران است. یک شادی گل متمدنانه و باکلاس که تصویر تازهای از سردار برای ما میسازد.
یک مهاجم استاندارد که حالا پس از چند سال بیتوته کردن در حاشیه روسیه، با زنیت در لیگ قهرمانان بدل به یک ستاره شده که هر هفته گل میزند و کلاس متفاوتش را به رخ میکشد.
اتفاقی طبیعی برای مهاجم ایرانی که چند سال پیش جرقههایش را با روستوف برابر بایرن مونیخ و اتلتیکو دیده بودیم اما سردار در یک فرصت سوزی سرخوشانه ادامه این مسیر را به چند سال بعد و این فصل دایورت کرده تا دوباره شاهد تماشای قد و بالایش در لیگ قهرمانان باشیم.
سریال گلزنیهای آزمون در اروپا و تیم ملی برای ما یک موتیف دلنشین و یک کلیشه دوست داشتنی است؛ اتفاقی که سبب شده قهر و آشتیها و بدقلقیهایش را در این سالها فراموش کنیم و به عنوان مهاجم شماره یک روی او حساب کنیم.
در فوتبالی که لیگش از فقر مهاجم بزرگ و به تعبیر برانکو قاتل زجر میکشد و مجبور است دست گدایی سمت خارجیهای درجه ۳ و بیکیفیتی چون جونیور، دیاباته، بودیمیر، گرو و… دراز کند، داشتن یک قاتل اهلی مثل سردار آزمون در پیشانی خط حمله یک غنیمت بزرگ است. قاتلی که حالا آرام آرام شر و شورهای جوانی و عصیانهای گاه و بیگاه را کنار میگذارد، پخته میشود و بدل به مهاجمی شده که به او دل ببندیم.
این شادی گل جالب و جذاب، پس از آن هیسهای اعصاب خردکن و متفرعنانه، نشانه یک تغییر درست و صد البته مهم است. مهاجمی که حالا بیشتر و بیشتر در قالب اصلی که برای او در نظر گرفتهایم، فرو میرود؛ مهاجم شماره یک ایران.