سایت بدون – نگاهم بیشتر از اینکه به روبهرو باشد، دور تا دور ساختمان میچرخد، یک دور کامل میزنم و همین بالانگاهکردن باعث میشود تا به خانمی که ایستاده برخورد کنم، عذرخواهی میکنم و اینبار حواسم را به آدمهایی میدهم که آنجا نشستهاند، همهچیز را میتوانید ببینید جز اینکه کسی کتاب بخواند! اینجا کتابخانه ایرانمال است، جایی که قرار است یکی از بزرگترین کتابخانههای ایران باشد و جایی برای خواندن کتاب، اما خب کتابها در قفسههای بلند آرام گرفتهاند و کسی خیلی با آنها کار ندارد. در این گزارش روایت میدانی از فضای این کتابخانه را داریم و با اجراکننده طرح کتابخانه ایرانمال گفتوگو کردیم و هزینههایی را که برای ساخت این کتابخانه شده است با ساخت کتابخانه در نقاط مختلف شهر مقایسه کردیم.
کتابخانهای که در آن کتاب نمیخوانند!
دو نفر درحال صحبت هستند، نزدیکتر میشوم تا صدایشان را بشنوم، دو دختر
را میبینم که روی یکی از میزهای کتابخانه نشستهاند و صحبت میکنند،
صدایشان بلند است و تقریبا همه میشنوند، اولی میگوید: «بیا عکس بگیریم،
دیگه. اومدیم اینجا برای چی؟ از اولم قرار بود عکس بگیرم.» دختر دوم نگاهی
به دور و بر میاندازد و رو به دوستش میگوید: «حالا بیا بنشینیم، بعد عکس
هم میگیریم.»
دختر اول که انگار عصبانی شده است، میگوید: «ای بابا. قرار بود بیاییم
عکس بگیریم، بفرستیم برای بچهها تا ببینن که اومدیم اینجا. من الان میرم
عکس هامو میگیرم و میذارم اینستا، تو نیا.» این حرفها را زد و از دوستش
جدا شد.
مطمئن بودم که وقتی وارد این کتابخانه «خاص» بشوم، دیدن و شنیدن چنین
چیزهایی طبیعی است. چندقدم آن طرفتر هم، پدر و پسری درحال عکس انداختن
هستند. پسر ژستهای مختلف و کمی عجیب و غریب میگیرد و پدر هم از او عکاسی
میکند. صدای پسر را میشنوم که به یکی از مسئولان حراست آنجا میگوید:
«کاش کمی از وسایل فیلم «هری پاتر» را هم اینجا میگذاشتید که راحتتر عکس
بگیریم. اینجوری اگر بود، خودمان را در فضای همان فیلم با همان وسایل
میدیدیم.»
فردی که مخاطب پسر قرار گرفته، انگار این حرفها برایش تکراری است، خندهای به پسرک میکند و رد میشود.
بهسمت قفسهها میروم تا ببینم چه کتابهایی دارند، همهجور کتابی پیدا
میشود؛ از رمان و داستان تا شعر و تاریخ و بقیه چیزها. البته کتابها نو
نیستند، یادم میآید که یکی از دوستان گفته بود بیشتر کتابها از طرف برخی
افراد که کتابخانه شخصی داشتند، به این کتابخانه داده شده، حالا اینکه
فروختهاند، یا اینکه اهدا کردهاند را نمیدانم. نکته دیگر درمورد کتابها
این است که کتابهای مرجع در آنها زیاد بهچشم میخورد، البته شما دید
خوبی نسبت به قفسههای بالاتر ندارید، برای همین نمیتوانید کامل همه
کتابها را ببیند. فعلا قسمت جستوجوی کتاب هم وجود ندارد. بهدنبال کسی
میگردم تا سوالهایم را جواب دهد. از یکی از مسئولان حراست میپرسم و
خانمی را که درحال صحبت با تلفن است نشان میدهد. نزدیک دختر میشوم، اما
تلفنش طولانیتر از این حرفهاست، دختر دیگری را با همان لباسفرم میبینم و
بهسراغش میروم، خودم را معرفی میکنم و نحوه عضویت در کتابخانه را
میپرسم، دختر برای جوابدادن کمی مردد است، انگار که به او گفتهاند نباید
اطلاعات بدهد یا مصاحبه کند، چون وقتی میخواهم صدایش را ضبط کنم، خواهش
میکند این کار را انجام ندهم، اما جواب چگونگی عضویت را میدهد و میگوید:
«هنوز عضویت نداریم و شرایطش مشخص نیست. چون در حال ثبت کتابها هستیم و
این کار زمان میبرد، برای همین نحوه عضویت و چگونگی آن به بعد از ثبت
کتابها موکول میشود.»میگویم: «چند کتاب در این کتابخانه هست؟» نگاهی به
قفسهها میاندازد و میگوید: «برآوردی که برای تعداد کتابها شده، حدود ۷۰
هزار جلد است، البته الان تقریبا ۳۰ هزار جلد کتاب داریم که قرار است این
تعداد بیشتر شود.»
از جایگاه این کتابخانه بین کتابخانههای کشور میپرسم که جواب را
نمیداند و میگوید: «اطلاعی ندارم.» از سازنده کتابخانه میپرسم که باز هم
میگوید: «نمیدانم، ولی فکر میکنم اینجا دفتر دارند.»
تشکر میکنم و برای دیدن طبقه دوم و قفسههای بالایی از پله بالا میروم،
اما خب جلوی راه برای ورود به راهروهای طبقه دوم بسته است، از ماموری که
جلوی راهرو ایستاده بود، علت را میپرسم و میگوید: «هنوز کامل نشده است.
درمورد سازنده این کتابخانه میپرسم و میگوید: «من شمارهای از یک نفر
دارم و میتوانید اطلاعات را از او بگیرید. اما در کل سازنده ایرانمال یک
شرکت کانادایی بهنام «NORR» است که با طراحهای داخلی آن را ساختهاند.»
شماره را میگیرم و دوباره به طبقه اول کتابخانه برمیگردم، شاید تنها
قسمتی از این کتابخانه که شلوغ است، همین کافهای است که درحال فعالیت
است؛ کافهای شیک که البته قیمتهای شیکی هم دارد و مطمئنا همه نمیتوانند
از این قسمت استفاده کنند! نگاهم به کف کتابخانه میافتد که یک فرش پهن شده
است، فرشی که بعد از پرسیدن از کسانی که آنجا هستند، متوجه میشوم از
کاشان آورده شده، فرشی ۳۵۰ متری و دستباف. یعنی نزدیک به یک میلیارد تومان
فقط کف این کتابخانه پهن شده است! حالا دیگر خودتان حساب کنید ساخت کل
کتابخانه را! آن هم در جایی که حتی دسترسی هم به آن سخت است.
طرح از آکسفورد، اجرا از ما!
کتابخانه ایرانمال یا همان کتابخانه جندیشاپور با مساحتی برابر با ۳۳۰۰
مترمربع ساخته شده است، بعد از کتابخانه ملی، بزرگترین مرجع کتاب در ایران
است. کتابخانه سه طبقه دارد که فعلا طبقه اول آن در دسترس است. این
کتابخانه از کتابخانه موجود در دانشگاه آکسفورد انگلستان الهام گرفته شده
است. کتابخانهای شبیه آنچه در مجموعه فیلمهای «هری پاتر» دیده شده.
استفاده از این کتابخانه فعلا برای عموم آزاد است و بهراحتی میتوانید هر
کتابی را که میخواهید برداشته و مطالعه کنید، اما حق بردن کتاب به بیرون
از کتابخانه را ندارید. در آینده قرار است که در ورودی کتابخانه گیت (Gate)
نصب شود و در این صورت، برای استفاده از کتابخانه به عضویت نیاز خواهید
داشت. کتابهای عتیقه چاپ مسکو که به زبان لاتین نوشته شدهاند هم در
کتابخانه ایرانمال وجود دارند. کتابخانه در کل سه طبقه است که طبقه اول
کتابخانه عمومی، طبقه دوم آرشیو مجلات و طبقه سوم هم بخش عمومی است.
بعد از چند تلفن بالاخره موفق میشوم با مسئول شرکتی که اجرای کتابخانه را
بهعهده داشته است، صحبت کنم؛ هومن میزان، مسئول شرکت انبوهکاران عصر
نوین، وقتی از طرح و ایده کتابخانه میپرسم، میگوید: «طرح این کتابخانه را
شرکت کیسون داد و با اعمال سلیقهای که حاج آقای انصاری داشتند، ساخته شد.
ما هم بهعنوان مجری و پیمانکار کارمان را انجام دادیم.» از زمان اجرای
پروژه میپرسم و میگوید: «ساخت و نصب سازهها ۶ ماه زمان برد.» از تعداد
قفسههای کتاب هم میپرسم و میگوید: «تقریبا ۱۸ قفسه در سه طبقه، جای
گرفته است.»
بهسراغ سوال اصلی میروم و میپرسم: «هزینههای ساخت این کتابخانه چقدر
شده است؟» همانطورکه حدس میزنم، مکث میکند و میگوید: «هزینه ساخت این
کتابخانه، قرار شده است سکرت (راز) باقی بماند، گفتند که درمورد این موضوع
صحبت نکنید.» میگویم: «حدودی هم نمیتوانید بگویید؟»
دوباره مکث میکند و میگوید: «حدودا ۱۰ میلیارد تومان.» میگویم: «با
توجه به قیمتهایی که الان میبینیم. کم نیست؟!» میگوید: «البته ما دو سال
پیش کارمان در کتابخانه تمام شد. و با دلار ۱۷۰۰ تومان کارمان را تمام
کردیم.» میپرسم: «چه چیزی در ساخت این کتابخانه برایتان جالب بود؟» بدون
مکث میگوید: «وسعت و ارتفاع کتابخانه برایم جالب بود. ما تا به حال
کتابخانهای را نساخته بودیم به این عظمت و اصلا تا به حال در ایران
کتابخانه به این عظمت نداشتیم، ابعاد این کتابخانه خیلی جالب توجه است و
دیگری سقف آن است، کل سقف معلق است. یعنی ۲۴۰ تیکه است، که این تکهها معلق
است؛ مثل لوستر آویزان است و یک سقف شیشهای دیگر هم بالای آن دارد.»
آمار و ارقامی که واقعیت را میگوید
همتی، حسابرس منتخب شورای شهر چند روز پیش اعلام کرد: «مانده حساب های دریافتی عملیاتی شهرداری منطقه ۲۲ از مالک شرکت توسعه ساختمانی البرز تات به مبلغ ۳۱۸ میلیارد ریال بابت باقیمانده بهای زمین واگذارشده در سال ۸۹ که ۲۷ هکتار بود که تاکنون وصول نشده است و از طرفی در سالجاری طی دستور دریافت مبلغ ۲۷۰ میلیارد ریال بهواسطه دریافت چک و حواله از شرکت توسعه ساختمانی البرز تات، به سرفصل درآمدهای عملیاتی غیرمستمر منظور شده است.»
این اظهارات حسابرس شورای شهر نشان میدهد حتی پول زمینهای ایرانمال کامل پرداخت نشده است. حالا مدیران این مجموعه در همین زمینها، کتابخانهای به وسعت ۳۳۰۰ متری ساختهاند. حالا بیایید فارغ از بحث حقوقی و مالی این مجموعه، هزینه ساخت یک کتابخانه معمولی در شهر تهران را بررسی کنیم.
با توجه به اینکه کتابخانههای شهر تهران نهایتا ۴۶۰ متری هستند، فرض را بر این میگذاریم که قرار است مثلا یک کتابخانه ۴۰۰ متری را در مرکز شهر تهران بسازیم و تجهیز کنیم؛ بنا به اطلاعات بهروز شده از نهاد کتابخانههای عمومی کشور، برای ساخت یک متر فضای کتابخانه، سه میلیون تومان و برای تجهیز آن باید متری یک میلیون تومان، درنظر بگیرید. یعنی برای ساخت و تجهیز یک کتابخانه ۴۰۰ متری در مرکز تهران تقریبا یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان باید هزینه کرد. هزینه دکور کتابخانه ایرانمال که به گفته سازنده برای دو سال پیش است، حدود ۱۰ میلیارد تومان بوده است. حالا با افزایش نرخ ارز نسبت به سال ۹۶، میتوانیم بگوییم که این هزینه تقریبا حدود ۴۰ میلیارد تومان میشود، یعنی شما با این قیمت میتوانید حدود ۴۰ کتابخانه در تهران بسازید. یا اینکه در روستاها متراژ کتابخانهها معمولا تا ۲۰۰ متر است که قیمت ساخت آن ۸۰۰ میلیون تومان می شود و فقط با هزینه دکور کتابخانه ایرانمال، ۵۰ کتابخانه روستایی را ساخت و تجهیز کرد. مساله مهمی که باید به آن توجه کرد، مبلغ ۱۰ میلیاردی برای تجهیز این کتابخانه است که گفته میشود، بدون هزینه ساخت بناست! درحالیکه برای کتابخانههای عمومی کل کشور، هزینه ساخت و تجهیز حدود چهار میلیون درنظر گرفته شده است.
شرکت کیسون و طرح تقلیدی
«کیسون» شرکتی است که طرح این کتابخانه را برای اجرا داده است، این شرکت خصوصی است که خدمات مهندسی و ساخت را در زمینه طراحی، مدیریت، تدارک و اجرای پروژههای بزرگ را در داخل و خارج از ایران انجام میدهد. این شرکت به گفته خودشان که در سایتشان گذاشتهاند، تنها شرکت میان پیمانکاران عمومی کشور است که ۶ بار در سال بهعنوان صادرکننده نمونه خدمات فنی و مهندسی انتخاب شده است. حالا نکته جالب توجه مدیرعامل و رئیس هیاتمدیره این شرکت مهندسی است محمدرضا انصاری، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران که البته ما در هنگام نوشتن این گزارش متوجه ارتباط فامیلی این محمدرضا انصاری و علی انصاری مدیرعامل ایرانمال نشدیم!
نکته دیگر که درمورد این شرکت وجود دارد، این است که برای این طرح چقدر هزینه شده است؟ چون طرح تقلیدی است و مطمئنا طراح برای اتود زدن طرح خیلی نباید زحمتی کشیده باشد. تماسی با شرکت کیسون هم داشتیم تا درمورد ایده و طرح این کتابخانه صحبت کنیم، اما گفتند ما درمورد این موضوع حرفی نداریم و با مجموعه «ایرانمال» در این مورد صحبت کنید.
کتابخانهای با کدام درجه؟
طبق جدولبندی نهاد کتابخانه برای درجهبندی کتابخانهها، در کشور کتابخانه درجه یک و دو نداریم. کتابخانه درجه سه از متراژ ۱۴۰۰ تا ۲۰۰۰ متر است، درجه چهار از متراژ ۱۰۰۰ تا ۱۳۹۹متر، درجه پنج از متراژ ۷۰۰ تا ۹۹۹ متر، درجه ۶ از متراژ ۴۵۰ تا ۶۹۹ متر، درجه هفت از متراژ ۲۵۰ تا ۴۹۹ متر، درجه هشت از متراژ ۱۵۰ تا ۲۴۹ متر و درجه ۹ کمتر از ۱۵۰ متر است. اما با نگاهی به متراژ ۳۳۰۰ متری کتابخانه جندیشاپور ایرانمال، میبینیم که هیچ تناسبی با ابعاد مرسوم کتابخانههای کشور وجود ندارد. این مساله دلیل دیگری بر نمایشیبودن اقدام سازندگان این بناست، درحالیکه تعریف کتابخانه عمومی از اسمش هم مشخص است و با هدف برطرفکردن نیاز عموم مردم، طراحی و ساخته میشود. هدفی که گویا در اولویتهای ساخت این پروژه قرار نداشته است و البته شواهد دیگری همین مساله را تایید میکند. مثلا برای کتابخانهای با این وسعت و حجم ساخت، باید درخصوص دسترسی عموم مردم فکر میشد، ولی مسیرهای دسترسی مردم به کتابخانهای واقع در شمالیترین نقطه غرب تهران به این راحتیها نیست. فکر کنید تا شعاع چند کیلومتری این کتابخانه، خانهای وجود ندارد و مسیرهای دسترسی به این کتابخانه هم سخت است.
یک شبهه، یک سوال
شاید بگویند، ما کتابخانه خصوصی ساختهایم، اما طبق قانون هر کتابخانهای که ساخته میشود، باید از نهاد کتابخانههای عمومی کشور مجوز بگیرد. غیر از هشت کتابخانه «کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدسرضوی، کتابخانه حسینیه ارشاد، کتابخانه آیتالله مرعشینجفی، کتابخانه آستان حضرت معصومه(س)، کتابخانه آستان عبدالعظیم، کتابخانه شاهچراغ و کتابخانه مجلس شورای اسلامی» که نیازی به دریافت مجوز از نهاد کتابخانههای عمومی کشور ندارند؛ مابقی کتابخانههای کشور، برای ساخت باید مجوز رسمی از نهاد کتابخانههای عمومی کشور داشته باشند. معمولا کتابخانهها برای فعالیتهایشان، از نهاد کتابخانههای عمومی مجوز میگیرند، ولی آنطور که شنیده میشود هنوز مجوزی از سوی نهاد کتابخانههای عمومی، برای کتابخانه ایرانمال صادر نشده است. سوالی که مطرح میشود اینکه سازندگان این مجموعه، بنابه چه ضابطه و دلگرمیای حاضر شدند برای ساخت این کتابخانه رقم میلیاردی هزینه کنند؟