راز سرقت وکیل قلابی در اداره آگاهی فاش شد


سایت بدون –  آشپز خلافکار که خود را وکیل دادگستری جا زده بود به اتهام سرقت پول و طلاهای یک زن دستگیر شد.
به‌گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، چندی قبل زن میانسالی  پیش پلیس رفت و از سرقت پول و طلاهایش خبر داد و گفت: مدتی است که با همسرم اختلاف دارم و کارمان به دادگاه خانواده کشیده شده است. می‌خواستم مهریه‌ام را به اجرا بگذارم اما چون با راه‌های قانونی این کار آشنا نبودم دنبال یک وکیل می‌گشتم. روز گذشته که به مجتمع قضایی رفتم در آنجا مرد جوانی را دیدم که برگه‌هایی با نشان قوه قضائیه در دست داشت. فکر کردم وکیل است.
او ادامه داد: به سراغش رفتم و مشکلم را برایش تعریف کردم. او شماره شعبه‌ای که در آنجا پرونده داشتم را پرسید و بعد هم به داخل شعبه رفت و پس از چند دقیقه برگشت. او گفت وکالت مرا به عهده می‌گیرد و برای این کار ۳۰۰ هزار تومان به‌عنوان حق الوکاله به او پرداخت کردم. قرار شد فردا به دفتر وکالتش در خیابان پاسداران بروم.
فتانه گفت: فردای آن روز با من تماس گرفت و محل قرار را تغییر داد. وکیل جوان به‌نام سروش، مرا به میهمانسرایی دعوت و در آنجا با آبمیوه از من پذیرایی کرد اما بعد از آن دیگر چیزی متوجه نشدم. زمانی که به هوش آمدم خودم را در بیمارستان دیدم. یکی از خدمتکاران مرا بی‌هوش در اتاق پیدا کرده بود. وکیل جوان گوشی تلفن همراه، طلاها و پول‌هایی که برای حق الوکاله با خودم برده بودم و حدود ۱۰۰ میلیون تومان ارزش داشت را از من سرقت کرده بود.
متهم سابقه دار
با شکایت زن میانسال به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای دستگیری وکیل قلابی آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت با این احتمال که متهم از سارقان سابقه دار است به سراغ آلبوم متهمان سابقه دار اداره آگاهی رفتند.
فتانه با دیدن تصاویر متهمان، سروش را به‌عنوان وکیل قلابی شناسایی کرد. با شناسایی هویت متهم، مرد جوان بازداشت شد و در تحقیقات اولیه به جرم خود اعتراف کرد.
او گفت: دو سال به اتهام مالخری گوشی تلفن همراه به زندان افتادم. زمانی که در زندان بودم، همسرم با داشتن دو بچه از من جدا شد. دختر ۱۲ ساله‌ام با همسر سابقم و پسر ۱۶ ساله‌ام با خودم زندگی می‌کند. ۴ ماهی هم می‌شود به‌عنوان آشپز در یک اداره مشغول به‌کار هستم. اما از آنجایی که به‌خاطر جرمی که مرتکب شده بودم باید رد مال می‌دادم و نیاز به پول داشتم به فکر سرقت افتادم. با جعل چند برگه، خودم را وکیل معرفی کردم و طلاها و پول‌هایی که زن میانسال داشت را سرقت کردم.
با اعتراف متهم جوان به دستور بازپرس ایرد موسی، سروش برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار داده شد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود»

سایت بدون – ضرب‌المثل «تا باران نیاید، رنگین‌کمان پیدا نمی‌شود» اشاره به این دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *