با حضور عادل فردوسیپور در تیم رسانه ورزش، این تیم با جذب اسپانسر و پخش زنده بازیهای خیرخواهانهاش در مناسبتهای مختلف معروف و مستحکم شد
مجید کوهستانی دو سال از تعطیلی ناگهانی و شائبهبرانگیز برنامه پربیننده نود و حذف مجری برتر صداوسیما از صفحه تلویزیون میگذرد. صفبندیهای شکل گرفته هنوز به قوت خود باقی است و شعله اختلاف پیش آمده پس از آن، نه تنها هنوز فروکش نکرده که زیر خاکستر پخش شده و حالا در جایی که کسی فکرش را نمیکرد، زبانه کشیده است. در این دو سال شاید خیلیها منتظر تقابل کلامی میان عادل فردوسیپور و محمدحسین میثاقی بودند اما این اتفاق نیفتاد و هر دو ترجیح دادند درباره خیلی مسائل سکوت کنند تا اینکه بالاخره فوتبال بار دیگر آن دو را رو به روی هم قرار داد. این رویارویی درست در روزهایی اتفاق میافتد که بحث مسابقات لیگ قهرمانان آسیا داغ است و محافل فوتبالی و علاقهمندان به استقلال و پرسپولیس، مشغول تفسیر و تحلیل این تورنمنت در قطر هستند. فوتبال در داخل ایران هم با شیوع بیرحمانه کرونا و پایان فصل قبلی رقابتهای باشگاهی، کاملاً تعطیل است و تیمهای باشگاهی مشغول جذب نفرات و برگزاری اردوی آمادهسازی برای حضور در لیگ بیستم هستند. درهمین تعطیلات اما دو تیم آماتور فوتبال از یک صنف، حسابی سروصدا به پا کردهاند. هیچ کدام تیم باشگاهی و حرفهای نیستند اما اخبارشان بیشتر از تیمهای رسمی حاضر در لیگهای کشوری به چشم مخاطب فوتبال میآید. دو تیم متشکل از همکاران رسانهای شاغل در ورزش که چهرههای سرشناس زیادی از سردبیران روزنامهها و خبرگزاریها، برنامهسازان و مجریان و گزارشگران را در خود جای داده است و حالا به محلی برای رقابت دو جبهه مختلف حاضر در این حوزه تبدیل شده است. اما این جبههگیری چرا و از کی بهوجود آمده؟ و قرار است به کجا کشیده شود؟ وقتی فوتبالنویسها هوس کردند توپ را مثل قلم بچرخانند شروع ماجرا به دو دهه قبل برمیگردد، روزگاری عدهای از خبرنگاران ورزشی تصمیم گرفتند به جز نوشتن درباره فوتبال، خودشان هم در قالب یک تیم فوتبال پا به توپ شوند و هنرشان را وسط زمین چمن نشان دهند. در این میان هر نویسنده و عکاس و گزارشگر و مجری ورزشی که شرایط بدنیاش اجازه میداد، لباس به تن کرد و وارد گود شد. گرچه نتیجه کار چندان دلچسب نبود و اغلب نفرات آنطور که میگفتند و مینوشتند، در عمل و داخل مستطیل سبز چیز خاصی نشان ندادند و حتی اضافه وزن برخی، دویدن را هم برایشان دشوار کرده بود اما به هر حال تیم قلم ورزش خیلی زود معروف شد و از آنجا که بیشتر بازیکنانش بیادعا نبودند خیلی سریع اختلافات بین اعضا بالا گرفت و شعبه جدیدی به نام رسانه ورزش از تیم اولیه اعلام استقلال کرد. مشابه چنین اتفاقی را در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران و در شکلگیری تیمهایی نظیر پرسپولیس شاهد بودیم که از دل پیکان زاده شد. طبیعی بود که همه مفسران، ایده و شیوه خاص خود را برای تیمداری، تاکتیک تیم، چینش نفرات و… حتی در یک تیم آماتور به اصطلاح کارگری داشته باشند اما تا اینجا اختلافها تنها فوتبالی و به کریخوانی رایج بین خبرنگاران دو تیم محدود میشد و دو طرف احترام هم را تا حدود زیادی حفظ میکردند. جلسات تمرینی هم بدل به جنجالهای شیرین و پایانناپذیر بر سر داوری، زننده ضربه کاشته و یا حتی ارسال یک پاس معمولی میشد اما قهر و آشتی تا جلسه بعدی به یاد کسی نمیماند. با حضور معروفترین خبرنگار و چهره رسانهای فوتبال ایران یعنی عادل فردوسیپور در تیم رسانه ورزش، وزنه شهرت به سود تیم تازه تأسیس شده، سنگینی کرد و این تیم بعضاً با جذب اسپانسر و پخش زنده بازیهای خیرخواهانهاش در مناسبتهای مختلف معروف و مستحکم شد و یکی دو چهره سرشناس از بازیکنان سابق تیم ملی و باشگاهی