رُمان «چقدر دیر بود، چقدر دیر»، به نویسندگی جمیز کلمن که در سال ۱۹۹۴، برنده جایزه بوکر شده است، در ۴۴۸ صفحه و با قیمت ۷۹۰۰۰ تومان وارد بازار نشر ایران شد.
سایت بدون – کتاب «چقدر دیر بود، چقدر دیر»، نوشته جیمز کلمن، با ترجمه زهره مهرنیا منتشر و در کتابفروشیهای سراسر کشور توزیع شد.
«چقدر دیر بود، چقدر دیر»، نمونهای شاخص از سبک موسوم به جریان سیال ذهن در ادبیات بهشمار میرود؛ با فضایی کافکایی و زبانی تند و طنزی سیاه. این کتاب سال ۱۹۹۴ برنده جایزه بوکر شده است.
یکی از نکات جالب درباره «چقدر دیر بود، چقدر دیر» این است که نسخه اصلی تماماً به زبان محاوره اسکاتلندی نوشته شده و از لحن غیررسمی استفاده کرده که زهره مهرنیا این ویژگی را در ترجمه خود لحاظ کرده است.
جیمز کلمن، نویسندهای اسکاتلندی است. او بهخاطر داستانهای کوتاه، نمایشنامه، رمان و مقالات ادبیاش شهرت زیادی کسب کرده است. این نویسنده پرکار و پرآوازه تاکنون دو جایزه بوکر، جایزه بلک مِموریال، جایزه ادبیات اسکاتلند، جایزه بهترین نویسنده کتاب سال اسکاتلند و نیز جایزه کتاب سال انجمن هنری اسکاتلند را از آن خود کرده است.
داستان رمان از این قرار است که سامیِ سیوهشتساله، مجرمی خردهپا، وقتی به خودش میآید که در سلول بازداشتگاه است و نمیتواند جایی را ببیند؛ فقط بهیاد دارد که پیش از درگیری با پلیسها، چشمانش سالم بود و پس از کتکهایی که در خیابان از آنها خورد، بیهوش شد. سامی با تمام وجود منتظر محبوبش هلن است که همچون شخصیت غائب نمایشنامه در انتظار گودو شاید هیچوقت پیدایش نشود. سامی باید از دست پلیس فرار کند، و خواننده باید پابهپای او فرازونشیب این راه را پشت سر بگذارد و به آینده و گذشته سفر کند. داستان وقتی به اوج میرسد که…
یکی از جذابیتهای «چقدر دیر بود، چقدر دیر»، تصمیمهای نامتعارف شخصیت اصلی داستان است که باعث میشود گاهی از او عصبانی شوید، گاهی بخواهید با او حرف بزنید و سر عقل بیاوریدش، و گاهی هم دلتان به حالش بسوزد.
شیوه روایت کلمن به گونهای است که خواننده هم با شخصیتهای داستان همراه میشود و هم با شخصیت غایب رمان، و چرایی نبودِ او را تا انتهای رمان در ذهن خواهد داشت.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «به شست پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ بعد رها کن. به کف پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ بعد رها کن. به قوزک پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به پاشنه پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به ساق پاهات فکر کن و منقبضشون کن؛ حالا رها کن. به پهلو خوابید. به بخش پایینی ساق فکر کن، اونها رو هم منقبض کن، حالا رها کن و بخش بالایی ساق، منقبض کن، اونها رو هم منقبض کن…. به زانوهات فکر کن.»
از دیگر ترجمههای زهره مهرنیا که توسط نشر نیماژ منتشر شده، میتوان به ترجمه رمانهای «هنری و کیتو» و «دریا؛ دریا» نوشته آیریس مرداک اشاره کرد.
کتاب «چقدر دیر بود، چقدر دیر»، ۴۴۸ صفحه است و با قیمت پشت جلد ۷۹۰۰۰ تومان در دسترس عموم علاقهمندان کتاب قرار گرفته است.