سایت بدون – سال ها قبل در ایران وقتی آب لوله کشی نبود
میرآب ها آدم های بسیار مهمی بودند
چرا که آن ها تصمیم می گرفتند که آب چه زمان و به چه مقدار به محله ها و خانه ها برسند
برای همین مردم شهر به میرآب احترام می گذاشتند
در یکی از شهرها میرآبی بود که از این حجم احترام بسیار مغرور شده بود
به گونه ای که به سختی جواب سلام مردم را می داد
این میرآب فکر می کرد که هیچ کس در شهر نمی تواند جای او را پر کند
میرآب قصه ما روزی مریضی سختی گرفت و چند روزی مجبور شد که در خانه استراحت کند
بعد از این چند روز وقتی حالش بهتر شد از همسرش پرسید: مردم چه شدند؟ از تشنگی مردند؟
همسرش لبخندی زد و گفت: با مردن یک میراب شهر بی آب نمی ماند
مردم که دیدند تو دیگر نیستی رفتند یک میرآب دیگر استخدام کردند و او کار را ردیف کرد
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند آدم و مقام ها خیلی اهمیت ندارند و هیچ گاه کارها روی زمین نمی ماند و همیشه یکی هست که آن ها را انجام دهد