بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید
سایت بدون – در خیلی از قصه های قدیمی مادر بزرگ ها ، یک بره و یک گوسفند از گله جا می ماند
و یک حیوان وحشی مثل گرگ که می داند اگر بره را در جا بخواهد بخورد
صدایش به چوپان یا سگ گله می رسد
از راه می رسد ، اول سلام می کند
سپس با زبان چرب و نرم او را فریب می دهد و به جای امن می برد
حالا قصه ها روایت های مختلفی دارند
در بعضی از قصه بره یا گوسفند مورد نظر به شکلی نجات پیدا می کند
و در بعضی دیگر نه قربانی می شود
اما نکته این است که گرگ از همان سلام اول رویای دریدن بره را داشت
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که فریب دشمن را نخور حتی اگر از در دوستی وارد شده باشد، او حتما خیال بدی در سر دارد
