سایت بدون – ضربالمثل «نون به هم قرض میدن» یکی از اصطلاحات رایج در زبان فارسی است که به روابط میان افراد در شرایط خاص اشاره دارد. این عبارت در مواردی به کار میرود که افراد به صورت ظاهری و مصلحتی به یکدیگر کمک یا لطف میکنند، اما در واقع، این لطفها با نیت بازگشت و جبران از سوی طرف مقابل انجام میشود.
این ضرب المثل بیشتر در زمانی به کار می رود که دو نفر دارند از هم تعریف می کنند و در این تعریف اغراق هم میکنند
معنی و مفهوم ضربالمثل
این ضربالمثل به نوعی همکاری یا کمک متقابل اشاره دارد که هدف اصلی آن، حفظ منافع شخصی یا تأمین نیازهای دو طرف در آینده است. به عبارت دیگر:
- کمکها یا خدمات ارائهشده، نه از روی خیرخواهی خالصانه، بلکه با چشمداشت به دریافت لطفی مشابه در آینده انجام میشود.
- نوعی توافق نانوشته و غیررسمی بین افراد وجود دارد که در شرایط لازم، لطفها جبران شود.
کاربرد در گفتار روزمره
این ضربالمثل معمولاً در موارد زیر استفاده میشود:
- همکاری مصلحتی: زمانی که افراد یا گروهها برای حفظ روابط یا منافع خود، به هم کمک میکنند.
- مثال: «اونها تو اداره همیشه نون به هم قرض میدن تا جلوی رئیس خوب جلوه کنن.»
- انتقاد از روابط ظاهری: هنگامی که کمکهای انجامشده، از روی صداقت نیست و با هدف جبران یا منفعت شخصی صورت میگیرد.
- مثال: «فکر نکن اینقدر بهت لطف میکنه، اینا فقط نون به هم قرض میدن.»
ریشه ضربالمثل
این عبارت به زمانهایی برمیگردد که نان، بهعنوان یکی از اصلیترین نیازهای غذایی، از اهمیت زیادی برخوردار بود. افرادی که کمبود نان داشتند، ممکن بود از دیگران قرض بگیرند و سپس در شرایط بهتر، نان قرض گرفتهشده را جبران کنند. این مفهوم به مرور در معنای استعاری گسترش یافت و برای اشاره به کمکهای متقابل با نیت جبران استفاده شد.
معادل در زبانهای دیگر
در بسیاری از فرهنگها، اصطلاحات مشابهی برای این مفهوم وجود دارد که نشاندهنده همکاری متقابل با انتظار جبران است. به عنوان مثال:
- در انگلیسی: “You scratch my back, I’ll scratch yours” (پشت مرا بخاران، من هم پشت تو را میخارانم.) این عبارت نیز به همکاری متقابل با هدف منفعت مشترک اشاره دارد.
پیام اخلاقی
این ضربالمثل گاهی با لحنی انتقادی بیان میشود تا به افراد یادآوری کند که روابط باید بر اساس صداقت و خیرخواهی واقعی باشد، نه مصلحتاندیشی و چشمداشت. از سوی دیگر، میتوان آن را به عنوان توصیف واقعیت روابط اجتماعی پذیرفت، جایی که نوعی «توازن در لطف و کمک» اغلب رایج است.
۴o