ریشه و داستان ضرب المثل «هلو برو تو گلو»

سایت بدون – دو نفر رفیق بودند یکی از یکی تنبل تر

در مسیری داشتند می رفتند به یک درخت هلو رسیدند

خرهایشان را به درخت بستند

یکی به آن یکی گفت: برو بالا دو تا هلو بچین بیار پایین

آن یکی گفت: حسش نیست بیا همین جا دراز می کشیم بالاخره دو تا هلوی آبدار از درخت پایین می افتد و بر می داریم می خوریم

اولی گفت: اصلا بهتر است جایی بخوابیم که هلوهای آن رسیده تر هستند

تا وقتی دهان باز می کنیم خودشان در دهنمان بیفتند

هلوی میوه راحتی است، نیاز به پوست کردن ندارد و وقتی می رسد حتی نیاز به جویدن ندارد و راحت و مستقیم می توان آن را قورت داد

از این ضرب المثل جایی استفاده می شود که کاری راحت و بی دردسر باشد

ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید

مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *