
سایت بدون – ضربالمثل «چه کشکی، چه دوغی» به افرادی اشاره دارد که در شرایط اضطرار یا هنگام مواجهه با خطر، وعدهها و نذرهایی میدهند اما به محض برطرف شدن مشکل، از عمل به آن وعدهها سر باز میزنند. این ضربالمثل به نوعی نشاندهنده خصلت ناپایدار انسانهایی است که تنها در زمان سختی، دست به دعا برداشته و قولهایی میدهند که بعداً آنها را فراموش یا نادیده میگیرند.
داستان پیدایش ضربالمثل
در گذشته، پیرمردی خسیس با گلهای از گاو و گوسفند زندگی میکرد. او به قدری خسیس بود که هیچ کمکی برای مراقبت از گلهاش استخدام نمیکرد و همه کارها را خودش انجام میداد. روزی در حالی که گله را به چرا برده بود، طوفان شدیدی همراه با باران و گردوغبار آغاز شد. او مجبور شد برای حفظ جان خود به بالای درختی پناه ببرد، در حالی که گلهاش در معرض خطر نابودی قرار داشت.
از بالای درخت، پیرمرد که حیواناتش را در خطر میدید، نذر کرد اگر طوفان فروکش کند و حیواناتش جان سالم به در ببرند، نیمی از گلهاش را به امامزاده ببخشد. با کاهش شدت طوفان، او به تدریج نذر خود را تغییر داد. ابتدا تصمیم گرفت تنها کشک و پشم گوسفندان را به امامزاده بدهد و بعداً حتی این بخش از نذر را هم انکار کرد.
در نهایت، طمع و خسیسی او باعث شد هیچیک از وعدههایش را عملی نکند. سرانجام طوفان دیگری آمد و تمامی گلهاش را نابود کرد، و اینجا بود که ضربالمثل «چه کشکی، چه پشمی» رواج یافت.
معنای ضربالمثل
این ضربالمثل کنایهای است به:
- بیثباتی در عمل به وعدهها: بهویژه در مواقعی که فرد تحت فشار تصمیمی میگیرد اما بعداً با تغییر شرایط، تصمیم خود را نادیده میگیرد.
- بیمسئولیتی و فراموشی تعهدات: وقتی کسی تعهدی را برای رفع مشکلی میپذیرد اما در شرایط عادی آن را نقض میکند.
- نکوهش خصلت خساست و طمعورزی: که مانع عمل به وعدهها و نذرها میشود.
پیام داستان
داستان این ضربالمثل در کنار درس اخلاقی خود، به ما یادآوری میکند که:
- وعدهها و نذرها، به ویژه در شرایط اضطرار، باید با صداقت و پایبندی به آنها همراه باشد.
- طمع و خساست نه تنها انسان را از بخشش بازمیدارد، بلکه ممکن است به زیانهای بزرگتری نیز منجر شود.
- در مواقع سختی و مشکلات، کمک گرفتن از خدا و دیگران با نیت خالصانه ارزشمند است، نه با وعدههای غیرواقعی.
این ضربالمثل همچنان در مکالمات روزمره برای سرزنش کسانی که به وعدههایشان عمل نمیکنند، استفاده میشود و یادآور مسئولیتپذیری و صداقت است.