ریشه و داستان ضرب المثل«آن قدر مسجد شده که دولنگه گندم هم آسیاب نمی کند؟»

سایت بدون – این ضرب المثل یک داستان قدیمی دارد ، می گویند در دهی یک آسیای کهنه وجود داشت که کم کم رو به ویرانی گذاشته بود این آسیاب را خراب کردند و در جای آن مسجدی ساختند

یک روز یک روستایی که از این تغییر بی خبر بود، دو کیسه گندم آورده بود تا آرد کند ، او دید که آسیاب در جای خودش نیست و مسجدی در جای آن است ، به او گفتند :«گندم هایت را به ده دیگری ببر ، این روستا دیگر آسیا ندارد» روستایی ساده گفت که « یعنی آسیای کهنه ما آن قدر مسجد شده که این دو لنگه گندم هم آسیاب نمی کند؟»

این ضرب المثل در مورد آدم هایی به کار می رود که خیلی سریع تغییر می کنند و سعی می کنند در موقعیت جدید گذشته خود را انکار کنند .

مطلب پیشنهادی

چگونه کتاب صد سال تنهایی را بخوانید که سر در گم نشوید؟

سایت بدون – خواندن کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز، با وجود جذابیت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *