قتل برادرزن در دعوای مستانه

سایت بدون – مردی جوان که در پی مستی شدید برادرزنش را به قتل رسانده است، پای میز محاکمه رفت و مدعی شد قصدی برای قتل نداشته و درخواست بخشش کرد.

یک سال قبل شهروندان تهرانی به مأموران خبر دادند درگیری شدیدی مقابل یکی از خانه‌ها اتفاق افتاده است. بلافاصله مأموران به محل رفتند و جسد غرق در خون مرد جوانی را پیدا کردند. این جوان که ساتیار نام داشت، به دست شوهرخواهرش، میلاد، به قتل رسیده بود. میلاد بازداشت شد. او به قتل اعتراف کرد و گفت: آن شب تولدم بود و ما در خانه پدرزنم میهمان بودیم. خانواده همسرم برای من جشن تولد گرفته بودند، به همین دلیل ما در خانه پدرزنم میهمان بودیم. من و ساتیار مشروب خوردیم و حسابی مست بودیم و در عالم مستی با هم جرو‌بحث کردیم. دعوایمان شد و من برای اینکه غائله تمام شود، با همسرم به خانه خودمان رفتیم، اما ساتیار دست‌بردار نبود. او هم با ما آمد. می‌گفت می‌خواهد با من تسویه‌حساب کند. در خانه حسابی با من دعوا کرد. من به اتاق رفتم که بخوابم، اما ساتیار همچنان به کارهایش ادامه می‌داد تا اینکه همسرم من را بیدار کرد و گفت ساتیار شیشه خانه را شکسته و می‌خواهد خودزنی کند. متهم در ادامه گفت: من برای اینکه از این کار جلوگیری کنم، به سمت ساتیار رفتم. او تکه‌شیشه‌ای در دست داشت. من چاقو برداشتم و اصلا نمی‌دانم چه شد که با چاقو او را زدم. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قبول دارم برادرزنم را کشته‌ام، اما به عمد این کار را نکردم. متهم یک ‌بار دیگر آنچه را رخ داده بود، تعریف کرد و گفت: من چند بار برای اینکه با او درگیر نشوم، خودم را از محل درگیری دور کردم، اما او اصرار داشت با من تسویه‌حساب کند. ساتیار دست‌بردار نبود و مقابل در خانه‌مان داد و فریاد راه انداخته بود. چون دیروقت بود، به خاطر همسایه‌ها و از ترس آبرویم، بار دیگر مقابل در رفتم. من برای ترساندن او کارد آشپزخانه را هم همراهم برداشتم. او همچنان مقابل در فحاشی می‌کرد. سعی کردم او را آرام کنم، اما نشد. من که در حال مستی کنترل اعصابم را از دست داده بودم، چند ضربه چاقو به گردن و شکم او زدم. بعد از آن با فریادهای همسرم همسایه‌ها از خانه‌شان بیرون آمدند و من همان‌جا بازداشت شدم. متهم درحالی‌که سرش را پایین انداخته بود، به قضات گفت: باور کنید من قصد کشتن برادرزنم را نداشتم و نمی‌دانم چطور شد که چاقو کشیدم. ما هر دو مست بودیم و حال طبیعی نداشتیم. من شرمنده خانواده همسرم هستم و از آنها طلب بخشش دارم. من ساتیار را دوست داشتم، ما رفیق بودیم، گاهی دعوا و بعد آشتی می‌کردیم. اگر آن روز هم مشروب نخورده و مست نبودم، هیچ‌ وقت این کار را نمی‌کردم. با این اتفاق من همسرم را هم از دست دادم و او دیگر حاضر نیست من را ببخشد. همه زندگی‌ام نابود شد و شرمنده خانواده همسرم هم شدم. درخواست بخشش دارم. من واقعا از آنچه اتفاق افتاده شرمنده هستم و خجالت می‌کشم. با پایان گفته‌های متهم، وکیل‌مدافع او در جایگاه حاضر شد. او نیز دفاعیات خود را مطرح کرد. به این ترتیب قضات دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی وارد شور شدند.

مطلب پیشنهادی

مغالطه نرخ پایه؛ چرا ما اطلاعات را گلچین می کنیم؟

سایت بدون – وقتی هم اطلاعات فردی (که مختص به فرد یا رویداد خاصی است) …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *