قتل؛ پایان عشق‌ممنوعه مردمتاهل

مرد متاهل که متهم است پس از رابطه ممنوعه با زن جوانی او را کشته، در جلسه دادگاه منکر قتل شد و ادعا کرد زمانی که خانه را ترک می‌کرد، زن جوان زنده بود.

سایت بدون – تحقیقات جنایی کارآگاهان پلیس تهران در این پرونده از تابستان سال گذشته و با گزارش ناپدیدشدن زن ۳۳ساله‌ای به نام سوگل آغاز شد. مادر سوگل درحالی‌که هراسان و مضطرب بود به ماموران مراجعه کرد و در شکایت خود گفت: «دخترم پس از جدایی از همسرش به تنهایی در خانه‌ای در شرق تهران زندگی می‌کرد. چند روز است هرچه با او تماس می‌گیرم به تلفنش پاسخ نمی‌دهد. امروز نگران به مقابل خانه‌اش رفتم اما در را باز نکرد. سوگل عادت داشت وقتی قصد مسافرت دارد به من اطلاع دهد. حالا نگران او هستم و می‌ترسم بلایی سر دخترم آمده باشد.»
پس از این شکایت ماموران با دستور قضایی راهی خانه سوگل شده و پس از باز کردن در با جسد غرق در خون او روبه‌رو شدند که چند روزی از مرگش می‌گذشت. 
بررسی صحنه قتل نشان داد قاتل با قربانی خود آشنا بوده و به‌راحتی وارد خانه شده است. او بعد از کشتن سوگل بدون سرقت از آنجا فرار کرده بود. به همین دلیل احتمال قتل با انگیزه اختلاف خانوادگی مطرح شد.
کارآگاهان با بررسی تماس‌های سوگل متوجه ارتباط پنهانی او با مردی متاهل به نام احسان ۳۵ساله شدند که آخرین بار هم مقتول با او تماس گرفته بود. با کشف این سرنخ، احسان دستگیر شد و در تحقیقات به کشتن سوگل اعتراف کرد و گفت: «روز حادثه به خانه زن جوان رفته بودم که با هم درگیر شدیم و او را با ضربه‌های چاقو کشتم و فرار کردم.»
با تکمیل تحقیقات در دادسرای جنایی تهران پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم به قتل در شعبه دهم دادگاه کیفری یک پای میز محاکمه قرار گرفت.
در این جلسه اولیای‌دم برای قاتل دخترشان درخواست قصاص کردند.
احسان هم با رد اتهام قتل عمدی سوگل گفت: «من متاهل بودم و رابطه‌ام با همسرم خوب نبود. همین باعث شد با سوگل آشنا شوم و با هم رفت‌وآمد داشتیم. در مدت آشنایی به خانه او نرفته بودم تا این‌که روز حادثه با اصرار سوگل به خانه‌اش رفتم و با او ارتباط برقرار کردم. وقتی می‌خواستم آنجا را ترک کنم، سوگل درخواست پول زیادی کرد. وقتی گفتم پولی در بساط ندارم، تهدید کرد با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر می‌کند و ماجرا را به همسرم می‌گوید و آبروی مرا می‌برد. از شنیدن این حرف‌ها شوکه شده بودم. با هم گلاویز شده بودیم که چاقویی را از روی میز برداشتم و دو ضربه به صورت و کتف او زدم. زمانی که خانه را ترک می‌کردم زن جوان زنده بود و نمی‌دانم چرا پزشکی قانونی اعلام کرده چند ضربه به مقتول وارد شده است. شاید بعد از من فرد دیگری به آن خانه آمده و سوگل را کشته باشد.»
متهم به قتل در آخرین دفاع خود هم گفت: «من قاتل سوگل نیستم و اتهام قتل عمد را قبول ندارم.»
پس از دفاعیات متهم و وکیل‌مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *