قصد ازدواج دوم ندارم؛ صفحه شناسنامهام هم همه چیز را نشان میدهد محرمی: مگر یک عکس گرفتن نشانه ازدواج کسی است؟!
سایت بدون- پیرامون مجتبی محرمی بازیکن سابق پرسپولیس که انصافاً در زمان بازیگریاش یکی از بهترین بازیکنان تاریخ پرسپولیس و تیم ملی بود، این روزها حاشیههای زیادی به وجود آمده و موضوعات حاکی از آن است که مجتبی محرمی قصد ازدواج دارد. حتی خبرها دال بر عقد خصوصی محرمی و یک خانم پزشک داشت و در این رابطه گفته شد که بعد از اتمام ماه محرم و صفر، مجتبی محرمی عقد رسمی کرده و در جشنی بزرگ ازدواجش را علنی خواهد ساخت؛ موضوعی که البته با قرار دادن یک پست توسط مجتبی محرمی تکذیب شد اما ما برای اینکه رسالت رسانهای را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم با خود مجتبی محرمی صحبت کردیم و با او بدون تعارف گفتوگویی را انجام دادیم که ماحصل آن از نظرتان میگذرد. آقا مجتبی مبارک است و ما هم ورودتان را به جرگه متأهلین تبریک میگوییم. نه آقا، این چه شایعهای است که برای من درست کردهاند. من عقد خصوصی یا رسمی نداشتم و همه این موارد را تکذیب میکنم. اما عکسهایی از شما منتشر شد که شما در یک میهمانی حضور داشتید و گویا همه چیز هم تمام شده است! مگر هر کسی در یک میهمانی حضور پیدا کرد و کنار کسی نشست، قصد ازدواج دارد! پس میهمانی به چه مناسبت برگزار شد؟ ناصر محمدخانی برای همسرش تولد گرفته بود و در یک رستوران هم گروهی از دوستان پرسپولیسی و رفقای قدیمی مانند رحیم یوسفی و دکتر قربانی و چند تن دیگر از دوستان و اقوام ناصر محمدخانی و همسرش حضور داشتند. من هم با دعوت ناصر که یکی از دوستان صمیمی من است در آن جشن تولد شرکت کردم همین! اما گفته شد که شما با خانمی پزشک که در این مراسم هم حضور داشته عقد خصوصی کردهاید و بعد از پایان ماه صفر هم به شکل رسمی ازدواج کرده و همه چیز را رسمی و علنی اعلام خواهید کرد؟ نه، به قرآن قسم من قصد عقد و اصلاً ازدواج با هیچ کسی را ندارم. در صفحه شناسنامهام هم حتی مدرک آن وجود دارد که من فقط یکبار و آن هم در سال ۱۳۷۱ با همسرم ازدواج کردم و مهر طلاق یا ازدواج دیگری هم در آن وجود ندارد و اصلاً اگر میخواهید میتوانم از صفحه شناسنامهام عکس بگیرم و برایتان آن را ارسال کنم. هنوز هم همسرم که سال ۷۱ با هم ازدواج کردیم همسر رسمی من است؛ ازدواجی که ماحصلاش یک دختر بوده که خداوند در سال ۱۳۷۸ به من عطا کرد و هنوز هم درس میخواند، دخترم هم به همراه مادرش در لندن زندگی میکند. دخترم درس روانشناسی میخواند و خوشحالم که در تحصیلات عالیهاش هم فردی بسیار موفق بوده است. اما چرا شما که همسرتان را طلاق ندادید، هیچوقت به انگلیس در این فاصله بیست سال و بیشتر از آن سفر نکردید؟! قبلاً و مدتها قبل که قصد سفر داشتم زمان جنگ بود و مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم به سفارت بروم و اصلاً بعد از آن هم به دلیل مشکلاتی که وجود داشت، عملاً نتوانستم به سفارت بروم و مقدمات سفرم را مهیا سازم اما همه اینها دلیل نمیشود که من قید خانوادهام را زده باشم. گواهش هم سفر دخترم در این چند سال اخیر بوده که چند بار به ایران آمده و مرا دیده است. پس با این وجود باید پرونده ازدواج مجددتان را ببندیم؟ صددرصد باید پرونده ازدواج مجدد مرا ببندید. اصلاً از قول من بنویس که هر چیزی وقتی دارد و من هم در وقتش ازدواج کردم و دیگر پرونده ازدواج من بسته شده و رفته است. از طرفی در فرهنگ من و فکر میکنم هر مرد ایرانی، اصلاً این مسأله وجود ندارد که مردی بخواهد عکس زنش یا ازدواجش را رسانهای کند و فرد دیگری عکس ازدواجش را ببیند. من مجتبی محرمی هم با چنین فرهنگی که برگرفته از زندگی ما مردم ایران است، بزرگ شدهام. این را هم گفتم که مشخص شود اگر من حتی قصد ازدواج هم داشتم هیچوقت و هیچ زمانی آن را رسانهای نمیکردم که شخص یا اشخاص دیگری آن عکسها را ببینند ضمن اینکه پرونده ازدواج دوم برای من به شکل کلی کاملاً بسته شده است.