بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید
کتاب «توطئۀ نازی‌ها در تهران: طرح سری ترور روزولت، استالین و چرچیل» نوشته براد ملتزر و جاش مِنش با ترجمه سیف‌الله صادقی یارندی منتشر شد.
سایت بدون – این کتاب در ۴۴۹ صفحه با شمارگان ۴۴۰ نسخه و بهای ۴۵۰ هزار تومان در انتشارات مروارید منتشر شده است.
در یادداشت ناشر بر این کتاب آمده است: سال ۱۹۴۳، هنگامی که جنگ جهانی دوم به اوج خود رسیده بود، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، نخست‌وزیر بریتانیا و رهبر اتحاد شوروی خود را نیازمند آن دیدند تا در دیداری به جزئیات کامل نبردهای نهایی خود با آلمان تحت رهبری آدولف هیتلر بپردازند و برای آینده جنگ و جهان تصمیم بگیرند. دیدار پراهمیت آن‌ها در ۲۸ نوامبر تا ۱ دسامبر ۱۹۴۳ (۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲) در تهران صورت گرفت. در همان حال، آلمانی‌ها کوشیدند تا نقشه‌ای طرح کنند و این سه تن را به قتل برسانند؛ نقشه‌ای که اگر عملی می‌شد، تاریخ عصر خود را در معرض تغییر قرار می‌داد. شرح دیدار سه‌گانه روزولت، استالین، و چرچیل در ایران، و توطئه نازی‌ها برای ترور این سه تن به صورتی روایی و جذاب اما بر اساس اسناد و منابع موثق و معتبر در کتاب خواندنی حاضر آمده است؛ کتابی که به گفته برخی صاحب‌نظران ادبیات تاریخی در ایالات متحده به نحو بسیار جذابی به رشته تحریر درآمده و بیشتر خوانندگان را در موقعیتی قرار می‌دهد که یک‌نفس آن را تا پایان بخوانند.
در بخش‌هایی از پیشگفتار کتاب می‌خوانیم: رئیس‌جمهور مخفی شده است.
خیابان مملو از سرباز است. هزاران سرباز در دو طرف خیابان صف کشیده‌اند. اغلب آن‌ها، یونیفرم‌های شوروی را بر تن دارد، برخی هم انگلیسی یا آمریکایی هستند. آن‌ها تفنگ‌های اتوماتیک خود را تکان‌تکان می‌دهند و در آن هوای داغ و خشک، از سلاح‌ها و بدن‌های خود برای ایجاد مانع در مقابل جمعیتی استفاده می‌کنند که سعی دارند جلو بیایند و به آنچه در حال اتفاق‌افتادن است یا بهتر بگوییم به اینکه چه کسی دارد می‌آید، نگاه کنند.
آن خیابان، خیابان عریضی است. یک خیابان اصلی در دل شهر پرجنب‌وجوش تهران، پایتخت کشور ایران.
اینجا در اواخر نوامبر ۱۹۴۳، جنب‌وجوش و هیاهو در شهر بسیار زیاد است. از امروز این شهر، صحنه یکی از مهم‌ترین رخدادها در جریان جنگ گسترده‌ای است که اکنون دارد جهان را درمی‌نوردد. این رخداد تاکنون مخفی نگه داشته شده ولی اکنون برای عموم آشکار شده است. گرچه ایران به لحاظ نظامی درگیر جنگ نیست؛ ولی تحت کنترل متفقین قرار دارد و در نتیجه، نیروهای پرتعداد امنیتی شوروی آماده خدمت در این رخداد هستند.
از میان جمعیت صدایی بلند می‌شود. توجه سربازان و تماشاگران به سمت صف اتومبیل شخصی و نظامی که نزدیک می‌شوند، جلب می‌شود. میان این کاروان موتوری، یک اتومبیل سواری سیاه‌رنگ دراز که زیر نور تند خورشید می‌درخشد، در حرکت است. این همان اتومبیلی است که به سربازان دستور داده شده از آن محافظت کنند.
آن‌هایی که موفق می‌شوند و می‌توانند به اتومبیل مزبور نظری بیندازند، راننده‌ای را در صندلی جلو اتومبیل می‌بینند. در صندلی عقب فقط یک مرد نشسته است. او بلندقامت و سفیدمو است و دوران میان‌سالی را می‌گذراند. جمعیت در هر دو طرف خیابان سرک می‌کشند تا بتوانند صحنه را بهتر تماشا کنند. سرنشین اتومبیل را می‌شود گاه‌به‌گاه از پنجره عقب آن رویت کرد.
تماشاگران به جلو خم می‌شوند، همه می‌خواهند رئیس‌جمهور آمریکا، فرانکلین دلا روزولت را ببیند، یا لااقل تصورشان این است که او داخل آن اتومبیل است.
مقصد امروز این اتومبیل پرزرق‌وبرق سیاه‌رنگ محرمانه نیست. رئیس‌جمهور دارد به سمت سفارت شوروی در تهران می‌رود. سفارت شوروی مجموعه ساختمان‌هایی دارد که شدیداً از آن حفاظت می‌شود، با دیوار محصور است و در شمال شهر قرار دارد. روزولت آنجا با دو رهبر بزرگ همتای خویش در جهان که متحدانش در جنگ هستند، یعنی ژوزف استالین، نخست‌وزیر اتحاد جماهیر شوروی و وینستون چرچیل، نخست‌وزیر انگلستان، ملاقات خواهد کرد.
اجلاس سران متفقین جنگ جهانی دوم در تهران تشکیل شده و این کنفرانس دارای اهمیت تاریخی و جهانی خواهد شد. برای اولین‌بار رهبران «سه قدرت بزرگ متفقین» با یکدیگر ملاقات خواهند کرد. برنامه‌ریزی جهت برگزاری این کنفرانس یک سال طول کشیده است و در فرایند برنامه‌ریزی برای تشکیل این کنفرانس، همکاری‌های وسیع ژئوپلیتیکی و ملاحظات پیچیده امنیتی لحاظ شده است.
اما این صحنه تماشایی و پرشکوه، همانی نیست که از آن انتظار می‌رود. در واقع آن مرد بلندقامت با موهای خاکستری که در صندلی عقب اتومبیل پرزرق‌وبرق نشسته رئیس‌جمهور ایالات متحده امریکا نیست و تماشاچیان و سربازان و حتی بسیاری از همراهان و ملازمان شخص نشسته در صندلی عقب اتومبیل نیز این را نمی‌دانند. او عضوی از اعضای پلیس‌مخفی ایالات متحده آمریکا است که جلیقه ضدگلوله بر تن دارد و وانمود می‌کند رئیس‌جمهور آمریکاست.
رئیس‌جمهور واقعی، حتی میان کاروان موتوری هم نیست. در این لحظه، فرانکلین روزولت به حالتی نامشخص در صندلی عقب یک اتومبیل شخصی کوچک و کثیف و کاملاً متفاوت از آن اتومبیل سیاه‌رنگ مجلل قرار گرفته و به‌سرعت در حال گذر از خیابان‌های فرعی تهران است و تنها یک اتومبیل جیپ تندرو آن را اسکورت می‌کند.
اما این فریبکاری آشکار برای چیست؟
اواخر شب گذشته، مأموران برجسته امنیتی شوروی، کشف هشداردهنده‌ای را به اطلاع مأموران امنیتی آمریکا رسانده بودند و آن این بود که در این شهر که تحت کنترل متفقین است، مأموران مخفی نازی، مشغول فعالیت هستند. طبق گفته مأموران امنیتی شوروی، مأموریت مأموران نازی این است که روزولت و چرچیل و استالین را به قتل برسانند. این یک توطئه تقریباً غیرقابل‌باور و جسارتی مبهوت‌کننده است.
