معرفی کتاب/ خشم و هیاهو؛ روایت سقوط یک خانواده

سایت بدون – رمان «خشم و هیاهو» (The Sound and the Fury) اثر ویلیام فاکنر، یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات مدرن آمریکاست که برای اولین بار در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. این رمان به دلیل تکنیک‌های نوآورانه‌اش در روایت و پرداختن به موضوعات پیچیده خانوادگی و اجتماعی، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات جهانی دارد.خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. 

کتاب «خشم و هیاهو» اولین بار در ۷ اکتبر سال ۱۹۲۹ و با تیراژ حدود ۱۸۰۰ نسخه ای به انتشار رسید، اما در ابتدا به فروش چندانی دست پیدا نکرد چرا که بخش نخستِ سختِ کتاب باعث شد بسیاری از مخاطبین به سراغ آن نروند. این موضوع اما برای خود «فاکنر» چندان تعجب برانگیز نبود. در حقیقت «فاکنر» قبل از انتشار کتاب، به کارگزار ادبی اش گفته بود که به منظور سادگی بیشتر، «خشم و هیاهو» باید با «رنگ بندی های متفاوت برای مشخص کردن زمان های مختلف در بخش نخست» انتشار یابد. این خواسته ی «فاکنر» اما با پاسخ منفی مواجه شد. با این وجود، تأثیرگذاری داستان «خشم و هیاهو» به اندازه ای بود که این رمان پس از مدتی نام خود را به عنوان یکی از برترین آثار «ویلیام فاکنر» و همینطور یکی از آثار برجسته در «ادبیات آمریکا» مطرح کرد.

خلاصه داستان:

رمان «خشم و هیاهو» داستان فروپاشی تدریجی خانواده کامپسن را در ایالت می‌سی‌سی‌پی روایت می‌کند. این خانواده که زمانی از خانواده‌های برجسته جنوب آمریکا بودند، با گذر زمان و تغییرات اجتماعی دچار انحطاط می‌شوند. داستان از طریق چهار زاویه دید مختلف روایت می‌شود که هر یک از اعضای خانواده کامپسن، به نوعی روایت خود از وقایع را بیان می‌کنند.

این رمان به چهار بخش تقسیم شده است:

1. بخش بنجی (۷ آوریل ۱۹۲۸)
   این بخش از دیدگاه بنجی کامپسن، کوچک‌ترین فرزند خانواده که از اختلال ذهنی رنج می‌برد، روایت می‌شود. روایت او به شکلی غیرخطی و از طریق خاطرات پراکنده و آشفته‌ای ارائه می‌شود که به نوعی نشان‌دهنده وضعیت ذهنی اوست. در این بخش، بنجی به شدت به خواهرش کدی وابسته است و نبود او را نمی‌پذیرد.
2. بخش کوئنتین (۲ ژوئن ۱۹۱۰)
   در این بخش، کوئنتین کامپسن، فرزند بزرگ خانواده که به دانشگاه هاروارد رفته، از مشکلات روحی و روانی خود، عشق و وابستگی بیش از حد به خواهرش کدی صحبت می‌کند. او نمی‌تواند با تغییرات و رسوایی‌های خانوادگی کنار بیاید و در نهایت دست به خودکشی می‌زند.
3. بخش جیسون (۶ آوریل ۱۹۲۸)
   این بخش از دیدگاه جیسون کامپسن، برادر دیگر خانواده، روایت می‌شود. او شخصیتی تلخ و بی‌رحم است که به خاطر وضعیت بد مالی و اجتماعی خانواده، نسبت به همه، به ویژه خواهرش کدی، پر از نفرت و خشم است.
4. بخش روای سوم شخص (۸ آوریل ۱۹۲۸)
   در این بخش، داستان از دیدگاه سوم شخص روایت می‌شود و بیشتر روی شخصیت دیلی، خدمتکار سیاه‌پوست خانواده و همچنین فرنی، دختر کدی، متمرکز است. این بخش به نوعی پایان داستان خانواده کامپسن را به تصویر می‌کشد.

تکنیک‌های روایی:

ویلیام فاکنر در این رمان از تکنیک جریان سیال ذهن بهره می‌گیرد که به مخاطب این امکان را می‌دهد تا مستقیماً با افکار و احساسات شخصیت‌ها آشنا شود. همچنین روایت غیرخطی و پرش‌های زمانی باعث شده تا مخاطب به تدریج و از زوایای مختلف با داستان آشنا شود.

موضوعات اصلی:

• فروپاشی خانواده: فروپاشی خانواده کامپسن، به عنوان نمادی از انحطاط ارزش‌های قدیمی جنوب آمریکا، یکی از موضوعات کلیدی رمان است.
• زمان و خاطره: در این رمان، زمان به شکلی پیچیده و غیرخطی نمایش داده می‌شود و خاطرات شخصیت‌ها نقش مهمی در شکل‌گیری روایت دارد.
• نژاد و طبقه اجتماعی: رمان به موضوعات مربوط به تبعیض نژادی و تغییرات اجتماعی پس از جنگ داخلی آمریکا نیز می‌پردازد.

اهمیت ادبی:

«خشم و هیاهو» به دلیل تکنیک‌های نوآورانه، زبان پیچیده و تحلیل عمیق از روانشناسی شخصیت‌ها، یکی از آثار برجسته ادبیات مدرن به شمار می‌آید. این رمان به طرز موفقی وضعیت بحران‌های خانوادگی و اجتماعی را با استفاده از زبانی پیچیده و روایتی چالش‌برانگیز به تصویر می‌کشد و همچنان مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار دارد.

الهام از شکسپیر:

عنوان رمان از نمایشنامه مکبث اثر ویلیام شکسپیر گرفته شده است. در بخشی از مکبث آمده است:
“زندگی قصه‌ای است که آن را ابلهی روایت می‌کند، پر از خشم و هیاهو، و در نهایت هیچ معنایی ندارد.”
این نقل قول به نوعی اشاره به وضعیت زندگی شخصیت‌های رمان فاکنر دارد که در نهایت به پوچی و نابودی ختم می‌شود.

نتیجه‌گیری:

«خشم و هیاهو» یکی از شاهکارهای ادبیات جهان است که به شکلی پیچیده و چندلایه داستان خانواده‌ای رو به زوال را روایت می‌کند. با استفاده از تکنیک‌های نوآورانه و تحلیل‌های روانشناسانه، فاکنر توانسته است اثری جاودانه خلق کند که همچنان برای مخاطبان چالش‌برانگیز و جذاب است.