معرفی کتاب / طوفان در زنجیر؛ ضیافت تردستی یک شاعر

سایت بدون – «طوفان در زنجیر» کتابی با ۱۳۳ شعر سپید کوتاه با بسامد واژگانی چون «گل سرخ، سرباز، وطن، مادر، رنگین‌کمان، کودک، گندم، بوسه، سکوت، تنهایی و خدا» کشف لحظه‌های ویران انسان پریشان و مرموز امروزی را روایت می‌کند. فکر می‌کنم با دفتر ششم این شاعر روزنامه‌نگار مستندساز دو گونه می‌شود برخورد کرد؛ یک نگاهی گذرا به شعرها و سپردن آنها به حافظه و دیگر کندوکاوی کمی عمیق‌تر به آنچه وی بی‌ادعا در این دفتر از خود به یادگار گذاشته. در نگاه اول گویی کیوان مهرگان آینه‌ای برابر خودش و واژه‌هایش گذاشته است و دیدن خویش را به خواننده‌هایش سپرده است یا شاید همان خواننده آینه‌اش شده است و در امتداد این دیدن و نگاه یا گناه متولد می‌شود یا گل سرخ و یا آنجا که برای رسیدن و دیدن خودش می‌دود و مخاطب هم به دنبالش و چنین است که همچنان شعر آفریده می‌شود.
 بی‌شک زیبایی‌های پریمتیو وعاشقانه بعضی از شعرها چنان دلپذیر است که عمق خیال واژه‌ها و تصویرشان در ذهن سبز می‌شود. از همه مهم‌تر زندگی عاشقانه و شهود شاعرانه در لحظه بی‌مکانی و بی‌زمانی تعدادی از شعرها شگرف و هویداست. البته در کنار شعرهای عاشقانه، دغدغه‌مندی اجتماعی شاعر وطن‌دوستی چون کیوان مهرگان را نمی‌توان نادیده گرفت.
به باور نگارنده، این لایه اول شعر‌های مهرگان است. یعنی هر کس این کتاب را دست می‌گیرد می‌تواند این روایت‌های متنوع را در شعر مهرگان لمس کند. اما وقتی در برخی اشعار این شاعر عمیق می‌شویم به تجربه‌هایی منحصر‌به‌فرد در فرم روایت او بر می‌خوریم. مثلاً گنجاندن دو زمان مختلف در شعر یا تصویر دو حالت متضاد در شعر (شماره صفحه ۱۰۰)
در این شعر چهار سطری شاعر دو حال مختلف شیدایی و ناکامی را در یک قاب به تصویر کشیده است. لایه سوم رفت و برگشت‌های زمانی روایت شاعرانه است که تجربه نابی را با خواننده‌ای که معلوم نیست در چه زمانی است در میان می‌گذارد. در همین شعر صفحه ۱۰۰، در سطر اول زمان گذشته است. در سطر دوم مضارع استمراری و در سطر پایانی آینده. این رفت و برگشت‌های زمانی در اغلب اشعار این دفتر به‌عنوان تجربه‌ای منحصر‌به‌فرد مشاهده می‌شود.
یکی دیگر از لایه‌های دیگر این دفتر جابه‌جا شدن زاویه دید است. گاهی ما داستان کوتاه را از زاویه یک آینه می‌بینیم، گاهی از زاویه کسی که به درون آینه نگاه می‌کند و در بخش سوم زاویه دید به سوم شخص ارجاع پیدا می‌کند. (شعر صفحه ۹۲)
در شعر صفحه ۵۸ شاعر از مهارت فلیمساز بودنش به‌درستی استفاده کرده و یک روایت سینمایی چند لایه را به خواننده ارائه می‌کند. او از پلان‌های خرد شروع کرده بعد یک تابلو را از نمای خیلی باز پیش چشم تماشاگر/ خواننده برپا می‌کند.
«طوفان در زنجیر» ۱۳۳ شعر دارد که هر کدام می‌تواند ذهن را ساعت‌ها به کار بگیرد که از اخبار تلخ این روزها فارغ و لختی به شعبده کلمات و تصویر و خیال و عصیان و سینما باهم مشغول شد. کیوان مهرگان در این دفتر بی‌سر‌و‌صدا شما را به یک تردستی شاعرانه دعوت کرده است.

دکتر فاطمه آتش‌پیکر/شاعر و روزنامه‌نگار

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند»

سایت بدون – ضرب‌المثل «گربه تنبل را موش طبابت می‌کند» نمادی از وضعیت‌هایی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *