سایت بدون – مادر و پسری که ۲۹ سال از هم جدا بودند، با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی یکدیگر را پیدا کردند.
روز ۱۱ بهمن پسر جوانی به اداره ۴ پلیس آگاهی پایتخت رفت و از کارآگاهان درخواست کرد تا مادرش را که از دوران خردسالی ندیده بود، برای او پیدا کنند. کارآگاهان با درخواست مرد جوان وارد عمل شدند و با هماهنگیهای قضائی، تحقیقاتی را شروع کردند. آنها بعد از دریافت مشخصات مادر این جوان به بررسی سرنخهایی پرداختند که از زن میانسال وجود داشت و به این ترتیب در مدت چهار روز موفق شدند مادر گمشده را پیدا کنند. پسر ۳۰ساله که ساکن ترکیه است و اضطراب و انتظار در چشمهایش دیده میشد، دقایقی قبل از دیدار مادر خود گفت: حدود یک سالم بود که پدر و مادرم از هم جدا شدند و بعد از آن پدرم به خاطر کارش کشور را ترک کرد. مادر هم بعد از جدایی ازدواج مجدد کرد و به این صورت من از مادرم جدا شدم و از آن به بعد سختیهای زندگیام شروع شد. او ادامه داد: چون آن زمان شیرخوار بودم، هیچ تصویری از مادرم در خاطر ندارم، اما این سالهای اخیر تمام ذهنم را دیدن مادرم مشغول کرده بود و به این نتیجه رسیدم که هر طور شده باید او را پیدا کنم. با خودم میگفتم شاید مُردم و نتوانستم مادرم را ببینم.
او درباره حسی که به مادرش دارد، گفت: حسم را نمیتوانم بیان کنم، شاید بعضیها بگویند تنفر، اما هیچکسی نمیتواند به مادرش حس تنفر داشته باشد. به او حق میدهم و قضاوتش نمیکنم، فقط یک سؤال دارم که گناه من چه بود؟ من شرایط سختی را در این مدت گذراندم و از ششسالگی در کارگاه کیف نخزنی میکردم. دقایقی بعد، پسر جوان وارد اتاق رئیس اداره ۴ پلیس آگاهی پایتخت شد و با دیدن مادرش او را در آغوش گرفت. زن میانسال با دیدن پسرش شروع به گریه کرد و در میان اشک خطاب به فرزندش گفت: چند سال قبل از طریق فیسبوک پسر کوچکم، فیسبوک تو را پیدا کردیم و پیام دادیم، اما موفق نشدیم پیدایت کنیم. این مادر و فرزند بعد از کمی گفتوگو پلیس آگاهی را ترک کردند.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
سایت بدون – این ضربالمثل فارسی یکی از ظریفترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …