کامل حسینی
سایت بدون -هگل در جایی گفته بود که همه وقایع و شخصیتهای بزرگ تاریخ جهان از نو به شکلی ظاهر میشوند. مارکس هم اضافه کرد: بار اول به صورت تراژدی و بار دوم به صورت کمدی!!!. جهان سینمایی «معاون» وقایع زندگی سیاسی «دیک چینی» هم را در تطابق با ایده هگل و مارکس از نو آشکار ساختهاند. در حقیقت، ساختار کل فیلمنامه و تم آن در بسیاری از سکانسها مرز میان شکلِ ظهور تراژدی و کمدی را محو کردهاند و بدینترتیب کنش شخصیت اصلی همزمان به دو صورت تراژدی و کمدی بارز میشوند. شاید اولین سکانسی که در آن وجه تراژدی و کمدی گذشته یک شخصیت پرنفوذ سیاست به طور همزمان بازتاب مییابد زمانی است که در آن دیک در یک میزانسن سیاه، قمار و رانندگی در حال مستیاش به تصویر کشیده میشود. بعدها جملهای کوتاه از زبان دیک چینی جاری میشود که معنای همزمان کمدی و تراژیکش نیز با پیشروی روایت، بیشتر تکثیر میشود. آنجاییکه دیک میگوید ما گرگ نیستیم. ظاهرا نمایش چند باره عناصرِ آبِ تار و ماهیگیری در رودخانه بخشی دیگر از فرم روایی هستند که ایماژی به همان تکاپو ماهیت زندگی رازآلود دیک چینی در تم فیلم به شمار میروند. در پرده اولِ فیلم برخورد میان شخصیتها نسبتا آرام است و دیک مرد خانواده شده است و دیگر به طور جدی نمیخواهد با جهان سیاست درگیر شود. اما با آغاز پرده دوم و با یک سکانس دیگر در میانه روایت، هیجان و تعلیق ناشی از تماشای یک زندگی سیاستمدار به سمت یک نقطه عطف جلب میشود. سکانسی را به یاد بیاوریم که در آن چینی هنوز روزگاری به عنوان مرد خانواده بودن نگذرانده است در حضور همسرش تلفنی به صدا درمیآید: معاون من میشی!!!. همسرش میدانست که دیک به پست معاونت نگاه تحقیرآمیز داشته است ولی چنین است که ناگهان، عطش قدرت، دیک را به سمت خودش میکشد. اکنون تنها با اندکی تردید و بدون پیشزمینه ویژهای تصمیم معکوس در پیش گرفته است؛ اینجا است که دوباره دیک به شکل کمدی سیاسی دیگر آشکار میشود. در حقیقت، با تداوم و اوجگیری کشمکشهای بعد از این سکانس، تداوم علت و معلول چیده شده پرده قبلی فیلم متوقف میشود و در نتیجه متضاد با علت و معلول پرده قبلی پیرنگ را به پیش میبرد. از این پس، معاون در تطابق با شرح راوی فیلم در برخی نماهای معنادار متوسط نزدیک و نزدیک، در حال فکر و تدبیر جدی برای پیشبرد سیاستهای اقتدارطلبانه امریکا ظاهر میشود. معاون اگرچه بر اساس زندگی سیاسی مرموز ساخته شده است اما شخصیتپردازی به طرز ملموس و با بهرهگیری از دیالوگهای بیپرده در تناسب با واقعیتهای سیاسی تم فیلم هم دیده میشود و چنین است که به طور مداوم شخصیت دیک چینی از آغاز روایت تا پایان به طور مداوم میان کنشهای تراژدی- کمدیاش همچنان در نوسان است و تا اوج نقطه بحران و حتی به موازات پایان باز فیلم، وجه دوگانه شخصیتش ادامه دارد زیرا معاون از کردههای تراژدیک مرموز با هدف کمدی و سلطهگرانه خود هرگز پشیمان نیست.